×
×

نوا دوتار کرمانج صدایش خاموش شد

  • کد نوشته: 6867
  • ۱۳۹۹-۰۵-۲۳
  • ۰
  • سهراب محمدی معروف به «سهراب‌بخشی»، از طایفه کرمانج که سال ۱۳۱۷ در شهرستان مانه و سملقان خراسان شمالی به دنیا آمد، از مفاخر مسلم موسیقی مقامی کشور و آسیای میانه بود که دیروز با چشم فروبستن‌اش، دنیا از سرپنجه جادویی نوای موسیقی او محروم ماند.
    نوا دوتار کرمانج صدایش خاموش شد
  • تبلیغ هدفمند

     سهراب محمدی معروف به «سهراب‌بخشی»، از طایفه کرمانج که سال ۱۳۱۷ در شهرستان مانه و سملقان خراسان شمالی به دنیا آمد، از مفاخر مسلم موسیقی مقامی کشور و آسیای میانه بود که دیروز با چشم فروبستن‌اش، دنیا از سرپنجه جادویی نوای موسیقی او محروم ماند.

    هفت پشت او چون خودش بخشی بوده اند، نوازنده دوتار و خواننده و هفت عدد مقدس رسیدن به کشف و شهود درون است همان اتفاقی که برای سهراب محمدی در یک صبح بهاری در مزرعه پدری افتاد و ادراک و احساس، عقل و دل او یکی شد تا دستانش این نغمه وحدت را به سیم دوتاری برساند که میراث پدرانش بود.

    مردی که زخم های تارش دنیا را درنوردید و حتی در اروپا طنین انداز شد و فقدان او نه فقط خراسانی ها، بلکه دنیا را متاثر و متاسف کرد و پیام های تسلیت برای رفتن این آخرین بخشی خودبند از سوی بزرگان موسیقی ایران و دنیا سیلی شد از ابراز احساسات هنردوستان.

    روزی که دوتارش شکست

    خاطره شکسته شدن دوتارش توسط پدر آن هم در خانوده ای که پشت در پشت با موسیقی و دوتار و خواندن انس و الفت داشته اند حتی در آخرین سال های عمر اشک به دیدگانش می آورد.

    اما همین اتفاق سبب شد تا سهراب که هنوز کودکی بیش نبود، عزم خود را جزم کند و قله های موسیقی مقامی را با صلابت زیر پا بگذارد.

    اردیبهشت ۹۷ بود که از او تجلیل شد و به همین بهانه نشان درجه یک هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را، که معادل مدرک دکتری است، دریافت کرد و از سردیس او نیز رونمایی شد.

    صدای دوتار کرمانج خاموش شد
    صدای کوک دوتار کرمانج خاموش شد

    آخرین بخشی خودبند خراسان

    هوشنگ جاوید، پژوهشگر موسیقی نواحی خاطراتی درباره بخشی سهراب محمدی نقل کرده و از اولین تلاش‌هایش برای ورود به عرصه موسیقی گفته است.

    او در نوشتاری از سهراب محمدی نقل کرده است که چگونه پدرش انگشت‌های چاق و کوتاهش را برای نواختن دوتار با نمد می بست و با چکش روی مفاصل آن می کوبید تا به اصطلاح نرم شوند و او را آخرین فرد از نسل بخشی های خودبند کرمانج های شمال خراسان می داند.
    این پژوهشگر موسیقی در عین حال در مورد صفت خودبند نیز می گوید: بخشی‌های شمال خراسان سه گروه بودند.

    گروهی بخشی‌ زبانگیر هستند که بیشتر بخشی‌ها را شامل می شود و این گروه هیچ تولیدی ندارند و فقط آنچه از استاد فراگرفته اند را تکرار می کنند.

    دسته دوم که بخشی‌های لال یا لال‌بخشی نامیده می شوند، کسانی هستند که خوب می نوازند اما نمی‌توانند خوانندگی کند اما دسته سوم بخشی‌های خودبند هستند.

    دوتار کرمانج خاموش شد
    دوتار کرمانج خاموش شد

    وی در مورد این افراد می گوید: این گروه که در رتبه ای برتر از ۲ گروه قبلی قرار دارند اصل و قلب ماجرایند که هم آهنگ می‌سازند، هم شعر می‌گویند و هم دوتار می‌نوازند و برخی‌ حتی با ساز خود درمانگری  می‌کنند.

    جاوید می افزاید: در واقع کسی که مولف، مصنف و تولیدکننده اصلی است و خودش نوازنده و خواننده محسوب می‌شود، بخشی خودبند است و می‌تواند برای هر موضوع و اتفاقی که در جامعه صورت می‌گیرد در لحظه شعر بگوید.

    وی سهراب محمدی را از این دسته از بخشی ها دانسته و می گوید: دیگر کسی از بخشی های خودبند نمانده است و اگر در تمام شمال خراسان جست‌وجو کنید، دیگر بخشی خودبندی نداریم حتی در بین جوان‌ها و به همین دلیل جایگاه سهراب محمدی بالاتر از بقیه بخشی‌هاست.
    جاوید به تقسیم‌بندی بخشی‌ها به سه گروه ترکمن، ترک و کرمانج اشاره کرده و اظهار می دارد: سهراب محمدی جزو بخشی‌های خودبند کرمانج محسوب می‌شود که طایفه آنان در دوران صفویه به شمال خراسان کوچانده شدند و گستره زیستی آنها از منطقه راز و جرگلان شروع می‌شود و بجنورد، شیروان، قوچان و کلات نادر و سرخس را دربر می‌گیرد.

    بخشی‌های کتابخوان

    به گفته محققان و پژوهشگران موسیقی واژه «بخشی» از «پاکی» در زبان ترکی مغولی، به معنی «مردان مذهبی که می‌توانند دستورهای مذهبی را از روی کتاب بخوانند و بنویسند و به مردم ابلاغ کنند» گرفته شده است.

    اگر چه بیشتر بخشی های کنونی سواد ندارند اما حافظه بسیار خوبی دارند.  

    هوشنگ جاوید در این مورد نیز می گوید: بخشی های باسواد معتقدند «بخشی» یعنی فردی که خداوند بخشی از هنرش را به او بخشیده است.

    به گفته پژوهشگران موسیقی اقوام، بخشی‌ها شاهدخوانی، منظومه‌خوانی و دیوان‌خوانی انجام می‌دادند و همچنین مراسم سور را اداره می‌کردند و در مثنوی و غزل و بحر طویل حافظه بسیار قدرتمندی داشتند.

    گفته می شود برخی از بخشی‌ها از چهار تا ۲۴‌ کتاب را از حفظ بودند و در حدود ۳۰۰ تا ۴۰۰ آهنگ را می‌دانستند و اجرا می کردند.

    ادامه راه پدران  

    در عین حال به گفته خود سهراب محمدی پدران او پشت در پشت بخشی بودند، سینه به سینه این هنر را به فرزندان خود انتقال دادند و اکنون نیز فرزندان سهراب بخشی، همه نشانه هایی از این هنر را دارند اما یک پسر او به جد راه پدر را دنبال کرده است.

    به گفته خود استاد سهراب، او از ابتدای نوجوانی دوتار می نواخت و مهارت خود را نزد پدر آموخته تا راوی حماسه ها، غم ها و شادی های اقوام کرمانج باشد.

    همکاری با رادیو کرمانج خراسان

    سهراب محمدی، این بخشی نامدار خراسان شمالی دیرزمانی نیز با رادیو کرمانج مشهد همکاری می کرد و به گفته خود او آغاز این همکاری به زمانی بازمی گردد که برق مشهد با کارخانه برق زغال سنگی تامین و شب های مشهد با فانوس هایی که به تیرهای چراغ آویزان می کردند روشن می شد که وی ترانه «لیاره» را در همان زمان و در ۲۰ سالگی با همراهی دوتارش خوانده است و او تا آخرین روز عمر خود با واحد شعر و موسیقی صداوسیما همکاری داشت.

    پس از انقلاب فعالیت های او گسترده تر شد و از او بیش از ۴٠ سرود انقلابی کردی در تاریخ موسیقی ایران ثبت شده است و اوج کارهای خود را مربوط به دوران دفاع مقدس می داند که ۴ فرزندش در جبهه ها حضور داشتند و او غم دوری و نگرانی هایش را با دوتارش در میان می گذاشت و برای پسرانش از پیروزی حق بر باطل می سرود.

    اجراهای او درجشنواره هایی چون «موسیقی فجر»، «موسیقی نواحی»، «سرنانوازان»، «پیران چنگی» در دوره های مختلف فعالیتش با حمایت و تشویق مردم و مسوولان فرهنگی کشور و استان مواجه شد چرا که خوانندگی و نوازندگی او در مسیر خدمت به فرهنگ کرمانج و مردم بود.

    حضور در فرانسه

    استاد محمدی در خانه فرهنگ ملل در پاریس هم اجرای برنامه داشت و در نوروز ۸۶ در شهرهای پاریس و «لیون» اجراهای زیبایی داشت که با خوانش شعری از مرحوم علی مهرو تشویق ایرانیان مقیم فرانسه و مردم پاریس و لیون را برانگیخت و نوای ساز او چنان بر دلها نشست که  با تشویق خاص فرانسوی ها همراه شد.

    او معتقد بود ارزش هنر بخشی ها با پیروزی انقلاب اسلامی کشف شد و مورد احترام قرار گرفت و نام هنرمندانی چون روشن گل افروز، یگانه، حاج قربان سلیمانی، سلطان رضابخشی، علی بخشی و عبداله مهرو و نیز خود او برجسته شد و درخشید.

    گفته می شود سهراب محمدی بدون وضو دست به دوتار خود نمی زد، حرمت ساز را حفظ می کرد و هرگز برای هنرنمایی خود نرخ نمی گذاشت و برای مردم حرمت قایل و چشم و دلش پاک بود.

    شغل اصلی استاد محمدی، کشاورزی بود. او دارای سه دختر و ۵ پسر است که همه فرزندان او در نوازندگی دوتار دستی دارند اما پسر میانی او «رضا» بیش از دیگر فرزندانش پا جای پای پدر گذاشته است و یکی از عروسانش نیز به زیبایی دوتار می نوازد.

    آثار فاخر

    او که خود سازنده دوتار نیز بود،  آثار فاخری، چون «شاره جان، آهنگ طوفان، شهید، لیاره، گُلامِن» و ده ها اثر معروف دیگر را آفریده و به گنجینه ماندگار موسیقی مقامی خراسان هدیه کرده است.

    موزیک ویدوئوی گنجینه، یکی دیگر از آثاری است که این هنرمند در آن دوتار نواخت و آواز خواند که در سال گذشته در مراسم افتتاحیه و اختتامیه جشنواره تولیدات مراکز صداوسیما در بجنورد، مرکز استان خراسان شمالی مورد استقبال قرار گرفت.

    سهراب محمدی در ایجاد وحدت و دوستی و همکاری بین تمام بخشی های خراسان چه ترک و چه تات و ترکمن تلاش وافری داشت و خدمات این نخبه موسیقی مقامی کرمانج های خراسان بر کسی پوشیده نیست.

    سهراب محمدی، این رکن رکین موسیقی مقامی و تنها دارنده درجه یک هنری در این نوع موسیقی،  عاقبت روز چهارشنبه، ۲۲ مرداد ۱۳۹۹، در ۸۲ سالگی تار خود را برزمین نهاد و دیده از دنیا فروبست، اما راه و روش و هنر او توسط فرزندان و شاگردانش مهجور نخواهد ماند.

    اخبار مشابه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *