×
×

محمود سلطانی دكتری تخصصی زبان شناسی و مدرس مهارت های ارتباطی
مهارت های ارتباطی زوجین

  • کد نوشته: 33323
  • ۱۴۰۰-۰۵-۳۱
  • ۰
  • خانواده به لحاظ قدمت، ابتدایی ترین و از نظر گستردگی جهان شمول‌ترین سازمان و نهاد اجتماعی است.این ‏نهاد بدون شك نقش موثر و سازندهای در شكل گیری باورها، اندیشه‌ها و تمام عوامل جسمانی و روانی افراد ‏دارد. زمانی كه این نهاد بتواند كاركردهای مثبت و سازگارانه داشته باشد، جامعه نیز در مسیر پیشرفت حركت ‏خواهد كرد،
    مهارت های ارتباطی زوجین
  • تبلیغ هدفمند

    بدون شک اولین جوانه های ارتباط بین انسانها در حریم خانواده پدیدار میشود. روابط درون خانوادگی از ‏اهمیت و حساسیت فوق العادهای برخوردار است و چگونگی این روابط نقش بسزایی در شکل‌گیری نگرشها و ‏بازخوردهای اجتماعی، آمادگی و توسعه مهارتهای اجتماعی اعضای خانواده خواهد داشت.

    مهارت های ارتباطی زوجین

    خانواده به لحاظ قدمت، ابتدایی ترین و از نظر گستردگی جهان شمول‌ترین سازمان و نهاد اجتماعی است.این ‏نهاد بدون شک نقش موثر و سازندهای در شکل گیری باورها، اندیشه‌ها و تمام عوامل جسمانی و روانی افراد ‏دارد. زمانی که این نهاد بتواند کارکردهای مثبت و سازگارانه داشته باشد، جامعه نیز در مسیر پیشرفت حرکت ‏خواهد کرد، اما در برخی موارد کارکردهای نهاد خانواده به علت عدم آشنایی زوجین با مهارت‌های ارتباطی ‏مختل می شود و باید تلاش کرد تا از اختلال در روابط زوجین پیشگیری کرد، یکی از راههای پیشگیری از ‏تنش و کشمکش‌های بین زوجین آموزش شیوه های ارتباطی صحیح است.‏


    نتایج پژوهش ها نشان میدهد که مسائل و مشکلات خانوادگی روزبهروز در کشور ما در حال افزایش است و ‏رضایت از کیفیت زندگی و خانوادگی افت پیدا کرده است. از سوی دیگر شواهد فراوانی گویای آن است که ‏خانواده ها در جامعه امروزی برای برقراری و حفظ روابط صمیمی و درک احساسات از جانب یکدیگر به ‏مشکلات فراگیر و متعددی دچارند. بدیهی است که با کمبودهای موجود در حمایتهای عاطفی و هیجانی در ‏محیط خانواده، در کنار عوامل متعدد دیگر از قبیل عوامل اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی وغیره اثرات نامطلوبی ‏در زندگی و محیط خانوادگی آنها میگذارد.‏
    بدون شک اولین جوانه های ارتباط بین انسانها در حریم خانواده پدیدار میشود. روابط درون خانوادگی از ‏اهمیت و حساسیت فوق العادهای برخوردار است و چگونگی این روابط نقش بسزایی در شکل‌گیری نگرشها و ‏بازخوردهای اجتماعی، آمادگی و توسعه مهارتهای اجتماعی اعضای خانواده خواهد داشت. وجود تعارض در ‏روابط انسانها و به ویژه در رابطه زوجین امری شایع است که بر اساس لغت نامه انجمن روانشناسی آمریکا، ‏تعارض در روابط بین شخصی اشاره به عدم توافق، اختلاف و اصطکاک‌هایی دارد که در مواقعی که اعمال یا ‏باورهای فرد یا افرادی برای افراد دیگر غیرقابل پذیرش باشد و مورد مقاومت قرار می¬گیرد، روی می دهد.به ‏زبان ساده‌تر تعارض زناشویی ناشی از ناهماهنگی زن و شوهر در نوع نیازها و روش ارضای آنها، خود محوری، ‏اختلاف در خواسته‌ها، طرح واره‌های رفتاری و رفتارهای غیرمسئولانه نسبت به ارتباط زناشویی و ازدواج است ‏که تأثیر منفی بر روابط آنها و پیرو آن بر بافت و روابط خانوادگی گذاشته و موجب به وجود آمدن نفاق و ‏پرخاشگری و درنهایت فروپاشی و زوال خانواده میگردد. شواهد نشان میدهد که سطح بالای تعارض زناشویی ‏به روابط اعضای خانواده ارتباط دارد، زیرا که عدم وجود روابط سالم در خانواده موجب بروز تعارضات ‏خانوادگی و مانع شکوفایی و حتی ابزاری برای سلب آسایش و آرامش روان انسان است.‏
    تعارض اگر به خوبی مدیریت نشود به روابط آسیب می‌رساند، اما اگر با روشهای صحیح مدیریت شود، فرصتی ‏برای رشد محسوب شده و درنهایت پیوندهای ارتباطی میان زوجین را مستحکم میسازد. یکی از این مهارتها ‏که بایستی زوجین به آن مجهز باشند، مهارت ارتباطی است.مهارتهای ارتباطی به آن دسته از مهارتهایی گفته ‏می‌شود که به واسطه آنها افراد میتوانند درگیر تعامل‌های بین فردی و فرایند ارتباط شوند. فرایندی که افراد ‏در طی آن، اطلاعات، افکار و احساسات خود را از طریق مبادله کلامی و غیرکلامی با یکدیگر در میان ‏میگذارند.‏
    روشن است که برخی از مسائل و تعارضها اجتناب ناپذیر هستند و هر خانوادهای ممکن است با آنها روبرو ‏شود که این امر برای خانواده یک امر طبیعی است، اما آنچه از اهمیت بالایی برخوردار است نحوه برخورد ‏اعضای خانواده با مسائل است. چنانچه مسائل و نیازهای اعضای خانواده حل نشود، هر یک از اعضای خانواده ‏که دارای مسئله‌ای هستند ممکن است نیازهای خود را در خارج از خانواده جستجو کنند که این امر میتواند ‏نتایج منفی برای آن فرد در پی داشته باشد. به همین دلیل مجهز بودن زوجین به مهارتهای لازم برای برخورد ‏با مسائل و آشنایی اعضای خانواده با آنها میتواند موجب کاهش تنشهای درون خانواده و روبرویی اصولی و ‏منطقی با مسائل و مشکلات خانواده شود زیرا هنگامیکه اعضای خانواده با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند ‏نیازهای فردی و اجتماعی خانواده مرتفع میشود و موجب رشد وتکامل، اعتماد به نفس و اجتماعی شدن ‏اعضای خانواده میگردد.‏
    دستیابی به جامعه سالم درگرو خانواده سالم است و برای تحقق خانواده سالم، افراد خانواده بایستی رابطه ‏مطلوبی با همدیگر داشته باشند، وقتی اعضا، درک روشنی از محتوای پیامهای همدیگر دارند و به طور مناسبی ‏با هم ارتباط برقرار میکنند نیازهای روانی آنها برآورده شده، کمتر دچار یاس و ناامیدی میشوند و با اعتمادبه ‏نفس خود را برای مواجهه با مشکلات در آینده آماده میکنند و به احتمال کمتری به بزهکاری و سوءمصرف ‏مواد روی میآورند. ‏
    مهارتهای ارتباطی با کاهش تعارضات خانواده باعث کمتر شدن آسیب روانی میشود. پس هر چه مهارتهای ‏ارتباطی بهتر باشد آسیب روانی نیز کمتر است. همچنین مهارتهای ارتباطی بهتر باعث میشود نگرش افراد ‏نسبت به آسیبهای اجتماعی منفی بشود. مهارتهای ارتباطی با کاهش تعارضات خانواده باعث منفی شدن ‏نگرش افراد به آسیبهای اجتماعی میشود. پس هر چه مهارتهای ارتباطی بهتر باشد نگرش نسبت به آسیبهای ‏اجتماعی منفی‌تراست و درنهایت مهارت های ارتباطی بهتر باعث کمتر شدن تعارضات خانواده میشود‎.‎
    عدم برخورداری از مهارتهای ارتباطی علاوه بر اینکه سلامت جسمی زوجین را با خطر مواجه میکند، میتواند ‏سلامت روانی آنها را نیز با خطرات جدی مواجه سازد. افرادی که سلامت روانی بیشتری دارند آسیبپذیری ‏آنها در برابر بیماریهای روانی کمتر است و توانایی فائق آمدن برمشکلات بین فردی و اجتماعی خود را دارا ‏هستند. در مقابل افرادی که از سلامت روانی کافی برخوردار نیستند در صورت مواجه شدن با مسائل و ‏مشکلات زندگی توانایی حل موفقیت آمیز آنها را ندارند و قادرنیستند که برای آینده خود برنامه ریزی موفقی ‏داشته باشند‎.‎
    زوجینی که از ارتباطات سالم و مثبت برخوردارند زندگی شادتر و باثباتی را تجربه میکنند.این زوجین از ‏الگوی ارتباطی سازنده متقابل به عنوان الگوی غالب در روابط خود استفاده میکنند. مهمترین ویژگی این الگو ‏این است که الگوی ارتباطی زوجین از نوع برنده -برنده است. در این الگو زوجین بهراحتی در مورد مسائل و ‏تعارضهای خود گفتگو میکنند و به دنبال حل آن برمی‌آیند و از واکنشهای غیرمنطقی و پرخاشگری خودداری ‏میکنند
    برعکس الگوی ارتباطی معیوب، درک صحیح زوجین از یکدیگر را کاهش داده و باعث میشود همسران در ‏ارضای نیازهای خود و یکدیگر ناتوان شده و درنتیجه به افرادی منزوی، ناموفق، ناسازگار و همواره مأیوس ‏تبدیل شوند
    پس میتوان گفت که زوجهای برخوردار از مهارتهای ارتباطی قادر هستند دلیل زیربنایی تعارض مخرب ‏روابطشان را شناسایی کرده و از شیوه‌های سازنده برای برخورد با آنها استفاده کنند و پیامهای خود را با دقت ‏بیشتر، مؤثرترو کارآمدتر منتقل کنند که درنتیجه آن مبادله رفتارهای مثبت و خوشایند بین زوجین افزایش ‏مییابد. افزایش تبادلات رفتاری مثبت، نیازهای عاطفی همسران را ارضا کرده و باعث ایجاد احساس مثبت به ‏یکدیگر میشود و در رفتارهای منفی تغییر نگرش ایجاد میشود. همچنین آگاهی زوجین از طبیعی بودن ‏اختلاف‌ها و تفاوتهای زن و شوهر و نگریستن به تعارض بهعنوان یک مسئله و چالش برای حل کردن و نه یک ‏عامل تهدیدکننده و مخرب میتواند در حل اختلافات آنها کمک بسزایی محسوب شود. ‏
    به عقیده نگارنده استفاده از مهارتهای سازنده حل مسئله برای رفع مسائل و به کارگیری عاطفه، احساس و ‏کنترل هیجانات منفی و تأثیر متقابل آنها بر روی یکدیگر، نقش مهمی در کاهش تعارضات و ابعاد آن دارد و ‏زوجهایی که از مهارتهای حل مسئله یا مذاکره مانند فعالانه گوش دادن، ارائه راهحل و احساسات همدلی، ‏مهارتهای حل تعارض، افزایش تعامل مثبت و ایجاداحساس مثبت به رابطه، بیشتر استفاده میکنند، سازگاری و ‏رضایتمندی زناشویی بیشتری دارند
    مطابق دیدگاه سیستمهای خانواده که اعتقاد دارند فرایندهای تعاملات یک زیرمجموعه، بر زیرمجموعه دیگر ‏خانواده منتقل میشود، در شرایطی که والدین با همدیگر تعارض دارند و از ازدواج خود احساس نارضایتی ‏دارند کل سیستم خانواده ازجمله فرزندان تحت تأثیر قرار میگیرند. عدم صمیمیت در بین اعضای خانواده، ‏خصوصاً والدین و فرزندان به احساس طرد شدن فرزند از سوی والد منجر میشود که میتواند نگرشهای ‏ضداجتماعی در او ایجاد کند. زمانی که فرزندان درک کردند که نمیتوانند مسائل و مشکلات خود را در ‏خانواده حل کنند، احساس ناکامی میکنند. بنابراین احساس ناکامی پیامدهای ناسازگارانه به همراه دارد. در ‏حقیقت گرمی روابط و عواطف و همچنین پیوند و تعهد عاطفی موجود در بین اعضای خانواده که از ویژگیهای ‏اصلی خانواده منسجم محسوب میشود، در فرزندان آنها این احساس را به وجود میآورد که موردپذیرش ‏والدین هستند و والدین نسبت به خواسته‌های آنها حساس هستند. بنابراین فرزندانی که تحت تأثیر عواطف ‏گرم و صمیمی والدین هستند با گرایش به رفتارهای منفی که عواقب منفی در پی دارد، آرامش خود را به ‏خطر نمیاندازند، و نیازی نمیبینند که برای کاهش تنش و افزایش آرامش خود دست به مصرف سیگار و یا ‏مواد مخدر بزنند. شاید به همین خاطر است که بیان میکنند که مصرف مواد یا گرایش به هر نوع رفتار ‏پرخطر انعکاس یافته روابط درونی خانواده است.‏
    پس زمان آن فرا رسیده است با فراگیری مهارت های ارتباطی آرامش و آسایش را به خانواده های خود ‏برگردانده و از بروز تعارض های خانمان سوز این روزها پیشگیری نماییم. ‏

    نویسنده: دکتر محمود سلطانی
    منبع: بازار کسب و کار آنلاین

    اخبار مشابه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *