یکی از مهمترین مسائل مورد تاکید فعالان تولیدکنندگان و مصرفکنندگان فلزات،بحث ثبات بازار است و شاید این آرامش از ارزان بودن کالا برایشان مهمتر باشد زیرا منجر به تحقق برنامهریزیها میشود.
مدتی است قیمت برخی محصولات فلزی به حدی نوسان داشته که با گلایه فعالان بازار مواجه شده است؛ آهن، فولاد، آلومینیوم و به طور خلاصه فلزات اساسی ازجمله مهمترین محصولاتی هستند که در کشور تولید میشوند و نیازمندیهای بسیاری از صنایع دیگر را تامین میکنند؛ از همین رو ثبات نرخ آنها اهمیت ویژهای دارد.
الزاما اینگونه نیست که افزایش قیمت همیشه به معنای بالا رفتن ارزش باشد، اگر قیمت یک محصول به حدی افزایش یابد که تقاضا را کاهش دهد و امکان عرضه و فروش را از تولیدکننده سلب کند، این افزایش قیمت نه تنها به معنای افزایش ارزش آن محصول نیست بلکه بلای جانش نیز خواهد بود.
بنابراین مهم است که قیمت محصولات، مخصوصا محصولات پایه همچون فلز که کاربردی انکارناپذیر در صنایع در حال فعالیت دارند، در حدی باشد که ارزش آن حفظ شود و به نظر نمیرسد که دولت و فعالان این صنایع نیز مایل به بالا رفتن قیمت فلزات باشند، با این همه افزایش قیمت فلزات تا جایی پیش رفت که مصرف کننده نهایی را ناراضی کرد.
وسایل قراضه و ارزش فلزات آنها
در استان فارس نیز همانند جایجای کشور، هر از گاهی و بیشتر قبل از شیوع کووید ۱۹ صدای صاحبان وانتبارها و نیسانهایی که خریدار آهنآلات و وسایل دست دوم بودند در کوچهها و خیابانها طنین انداز میشد. به هرحال شغل این افراد نیز به گونهای است که سایر وسایلی که از مردم شهر خریداری میکنند را به قراضه فروشیها میفروشند. در این میان تفکیک این وسایل از نظر جنس خیلی مهم است. به عنوان مثال مس ازجمله گرانترین فلزات است و ازجمله اینکه برخی قراضه فروشیها تنها خریدار فلزات خاصی هستند پس بنابراین در وهله اول به تفکیک میپردازند.
از طرف دیگر شاید خیلی از مشاغل که با فلزات سر و کار دارند اگر در شغل خود با قطعاتی مواجه شوند که امکان تعمیر و بهرهبرداری از آن وجود نداشته باشد آنها را در گوشهای نگهداری کنند و در آینده به خریداران آن بفروشند. سازمان حفاظت از محیط زیست هم سالیان سال است که بر لزوم تفکیک زبالهها از منزل و محل کار تاکید میکند و توقع دارد مردم از درون منزل زبالههای خود را تفکیک کنند تا هم بتوان از ارزش آنها استفاده کرد و هم اینکه برای طبیعت مشکل آفرین نشود.
شاید در سالیان گذشته به این موارد کمتر توجه میکردیم و ارزشی چندانی هم برای وسایل فلزی خود که شاید هم کارایی نداشته باشند قائل نبودیم اما طی چندماه گذشته قیمت آهنآلات چنان رو به افزایش گذاشت که نه تنها بازار کلان این عرصه را دچار التهاب کرد بلکه بازار دست دوم فلزات را نیز در کانون توجهات قرار داد تا به حدی که برای خرید یک قطعه آهن باید مبلغ قابل توجهی نسبت به گذشته پرداخت کرد. حال سوال این است که آیا با توجه به افزایش قیمت فلزات و شیوع کرونا باز هم صدای صاحبان این شغل را همچون گذشته به وفور خواهیم شنید؟
نوسانات بازار فلز؛ معلول تحریم یا عدم مدیریت؟
اگر علت نابسامانیها و دشورایهای اقتصادی را از مردم و حتی کارشناسان جویا شویم ممکن است با پاسخهای متعددی همچون تحریم، فساد، احتکار، عدم مدیریت، نوسانات ارزی، واقعی نبودن عرضه و تقاضا و… مواجه شویم که هر یک در جای خود دارای اهمیت و واجد موشکافی و رفع و رجوع است. اما بحثی که چندسالی است در میان صاحبنظران جای خود را باز کرده این است که عامل این همه چالش در اقتصاد چیست؟ تحریم یا عدم مدیریت؟ در پاسخ نیز هر فردی با توجه به نگاه خود وزن بیشتری به یکی از این دو میدهد.
فارغ از اینکه جواب صحیح کدام است، باید توجه کنیم که این دو مساله اگر گاهی از بطن صنایع زیربنایی کشور به چشم آید برای رفع آن نیازمند به خرج دادن حساسیتهای بیشتری هستیم و چه بسا توقع داریم تلاش کشور بر این باشد که صنایع مادر تا حد ممکن در معرض تحریم و عدم مدیریت قرار نگیرند. با این وجود کم نیستند منتقدانی که شرایط سخت کشور را در هر مقطع زمانی متوجه عملکرد دولتها میدانند و تحریمها را کم اثر تلقی میکنند و از سوی دیگر چه بسیار صاحبنظرانی که دشواریهای زمان را صرفا معلول تحریمها برشمرده و در تلاشند که ناکامی خود را با این ترفند توجیه کنند.
اما در بازار فلزات اگر بخواهیم علل گرانی را مورد بررسی قرار دهیم باید به عواملی همچون تحریم، نوسانات قیمت ارز، افزایش نسبی تقاضا و… اشاره کنیم که همگی در به وجود آمدن وضعیت فعلی این بازار دست به دست هم دادهاند.
از میان بسیاری عوامل که میتوان در به وجود آمدن بیثباتی و گرانی در بازار فلزات یاد کرد،در وهله اول شاید هیچ یک به اندازه تحریم اثرگذار نبوده است حتی تغییرات قیمت ارز.
تحریم فلزات و اثرات آن بر بازار
برخی تحریم را تهدید و برخی نیز آن را فرصت تلقی میکنند. لغتی که روزانه آن را میشنویم و اثرات پیدا و پنهان آن را قطعا لمس میکنیم به قدری در زندگیمان ساری و جاری شده که گاهی در مواجهه با آن واکنش های طعنهآمیز و حتی طنز داریم.
با این وجود عبارتِ «تحریم فرصت است نه تهدید» هیچگاه فراموش نشده و همواره طی چهار دهه گذشته با تکیه بر توان خود در پی جبران اثرات تحریم برآمدهایم اما تمام دلسوزانی هم که تحریم را بیشتر فرصت میدانند و تهدیدات آن را کمتر جدی میگیرند اگر خود سکاندار قوه مجریه باشند احتمالا به هدف بهرهجویی از این فرصتها داوطلبانه به استقبال تحریم نخواهند رفت، چراکه خوب میدانیم که به هرحال تحریم برای هیچ کشوری به منزله ظرف عسل نیست و خواهناخواه ما را به زحمت میاندازد.
طی چهار دهه گذشته با انواع و اقسام تحریمها دست و پنجه نرم کردهایم، از تحریمهای اقتصادی و تسلیحاتی گرفته تا تحریم نفت و تحریم ارگانها و سازمانها و تحریم مسئولان کشور که شاید برخی از این تحریمها هم کارکرد تبلیغاتی برای مجریان آن داشته است. اوایل سال گذشته در گرماگرم این جنگ اقتصادی، تحریم فلزات ایران در کنار تحریم نفت به هدف کاهش درآمدهای ارزی کشور(ناشی از صادرات غیر نفتی) به اجرا درآمد که شامل صنایع فولاد و آهن و آلومینیوم و روی و… بود.
آنچه که امروز در بازار فلزات شاهد آن هستیم، نارضایتی فعالان این بازار از گرانی و بیثباتی قیمت در این حوزه است که شوربختانه محرک بیثباتی قیمت در صنایع مرتبط نیز شده است، چندی پیش افزایش قیمت فلزات به نحوی رو به فزونی گذاشت که بازار ضایعات فلز را هم به گرانی سوق داد. در چنین شرایطی ممکن است خرید و فروش آهنآلات دسته دوم در حجم کم نیز رونق بگیرد و علاوه بر آن برخی نیز به محصولات فلزی به چشم کالای سرمایهای بنگرند تا یک کالای مصرفی.
تقاضای کاذب و ارتباط آن با مدیریت و نظارت
در این میان آهن از مهمترین فلزاتی به شمار میآید که نقش ویژهای در پویایی صنایع مختلف دارد اما نوسانات آن همواره یکی از چالشهای فعالان حوزه ساختمانسازی و… بوده است. حال یکی از توقعاتی که از برنامهریزان کشور میرود این است که محصولاتی از قبیل فولاد و آهن با قیمت مناسب به دست مصرف کنندگان آن برسد چرا که این دو محصول مواد کاربردی بسیاری از صنایع به شمار میآیند.
با این حال یکی از بهترین حمایتها از هر بازاری جلوگیری از دستوری کردن آن است. هر زمان که عرضه و تقاضا به صورت طبیعی وجود داشته باشد واقعیترین قیمت کشف میشود که برای بازار آهن نیز صدق میکند و بدترین اتفاقی که میتواند برای بازار آهن و فولاد کشور رخ دهد، ایجاد تقاضای کاذب به هدف حفظ سرمایه است که باعث میشود تقاضا برای مصرف نباشد.
اگر عدهای به موجب نوسانات قیمت ارز و جلوگیری از کاهش ارزش پول خود به خرید آهنآلات روی آورند و تقاضای کاذب ایجاد کنند، در آینده اگر قیمت ارز به ثباتی نسبی دست پیدا کند و قیمت ارز کاهش یابد طبیعتا قیمت آهنآلات نیز کاهش خواهد یافت، آنگاه این رویه به مرزهای خطرناکی میرسد و آن این است که عدهای که این محصولات را صرفا به هدف حفظ سرمایه خود خریداری کردهاند برای جلوگیری از ضرر هرچه بیشتر خود، آن را به قیمتی کمتر از قیمت تولیدکنندگان عرضه خواهند کرد که در این داستان کل کشور متضرر خواهد شد.
در اینجاست که باید به آن گروهی از منتقدان که عدم مدیریت را عامل نابسامانیها میدانند حق داد چراکه توقع میرود دولت به کمک وزارت صمت نظارت دقیقی بر عرضهها داشته باشد و مطمئن شود که این محصولات به دست مصرف کننده نهایی میرسد. اگر تحریمها از یک سو باعث محدودیت در امر صادرات شده اما از سوی دیگر انتظار میرود که دولت باید بتواند با مدیریت صحیح از ایجاد تقاضای کاذب جلوگیری کند تا از این طریق تولید را نجات دهد در غیر این صورت تولید کننده بازار خود را از دست خواهد داد و مصرف کننده نیز به کالای مورد نیاز خود به قیمت مناسب دست نخواهد یافت و باعث گرانی محصولات دیگر صنایع نیز خواهد شد.
از طرف دیگر وقتی قیمت آهنآلات به عنوان یک محصول حیاتی برای سایر صنایع کشور افزایش یابد متقاضیان واقعی این محصول که تاکنون با چنین قیمتهایی خرید نکرده اند طبیعی است که تمایلی به خرید در قیمت بالا نداشته باشند و منتظر کاهش قیمتها بمانند به این امید که شاید بتوانند در آیندهای نزدیک با قیمتی ارزانتر خرید کنند. همچنین توقع میرود برنامهریزان کشور در مسیری گام بردارند که به کاهش قیمت تمام شده فولاد و آهن ختم شود چراکه اگر قیمت تمام شده این محصولات از قیمت فروش جهانی آن بیشتر باشد شرکتهای تولیدی فولاد و آهن کشور برای کاهش هزینهها وارد رقابت با یکدیگر خواهند شد.
همچنین دولت اگر بتواند میزان بودجه عمرانی کشور را برای سال آینده و سالهای بعد از آن افزایش دهد، خواهد توانست مازاد محصولات فولاد و آهن را از تولیدکنندگان داخلی خریداری کند که از این طریق از به وجود آمدن تقاضای کاذب هم جلوگیری به عمل میآید. همچنین اگر بهای تمام شده محصولات فولاد و آهن افزایش یابد کشورهای دیگر ممکن است بازار صادراتی ما را تسخیر کنند.
افزایش قیمت آهن و کاهش قدرت خرید
جمشید خانحسامی رئیس اتحادیه آهن فروشان شیراز در این باره در گفتوگو با ایرنا ضمن ابراز مخالفت خود با افزایش قیمت آهنآلات گفت: این افزایش قیمتها باعث میشود قدرت خرید برای مردم و هم برای فعالان این بازار کاهش یابد.
وی در برشمردن علل گرانی آهنآلات به مواردی ازجمله افزایش قیمت ارز اشاره کرد و گفت: ما در سال نزدیک به ۲۲ میلیون تن آهنآلات تولید میکنیم که از این میزان حدود ۱۵ میلیون تن مصرف داخلی است و مابقی صادر میشود و کارخانه ها نیز ملاک (تعیین قیمت داخلی) را بر صادرات گذاشتهاند و باتوجه به قیمت صادرات، قیمت داخلی را تعیین میکنند. دولت شمشهای مورد نیاز این کارخانه ها را به قیمت نظارت شده تحویل میدهد و درنتیجه این کارخانه ها نیز باید به قیمتی در داخل عرضه کنند تا قدرت خرید مصرف کننده کاهش نیابد.
رئیس اتحادیه آهن فروشان شیراز در پاسخ به این سوال که برخی معتقدند قیمت مواد اولیه این کارخانه ها خیلی گران است و آیا این درست است که برخی به آهنآلات و فولاد به چشم کالای سرمایهای و نه مصرفی نگاه میکنند و باعث میشود این محصول در بازار نایاب و به افزایش قیمتها منجر شود؟ گفت: مواد اولیه این صنعت سنگآهن و مواد ذوبی است که ارتباطی با دلار ندارد و از خارج از کشور هم وارد نمیشود بلکه در کشور خودمان تامین میشود و سالانه تنها هزینه کارگران و هزینه استخراج را داریم که افزایش این هزینهها هم در حد دو سه برابر نیست. ما دیگر واردات شمش نداریم.
خانحسامی ادامه داد: این وظیفه وزارت صمت است که این وضعیت را کنترل کند به نحوی که ما در ابتدا نیاز داخلی خود را برطرف کنیم و سپس اجازه صادرات بدهند ولی اینگونه نیست. به این دلیل که اشتیاق برای صادرات وجود دارد مقداری توجه به داخل در نظر گرفته نمیشود.
وی در واکنش به تاثیرات تحریم صنایع فولاد و آهن کشور در باب صادرات نیز گفت: در صادرات به برخی کشورها به مشکل برخوردیم اما صادرات برای برخی کشورهای همسایه ازجمله عراق و افغانستان و سوریه و عمان در حال انجام است و مشکلی هم ندارد.
قیمت فروش آهن در شیراز به قیمت روز
رئیس اتحادیه آهن فروشان شیراز در پاسخ به سوالی درباره تاثیرات افزایش قیمت آهنآلات بر خرید و فروشهای محدود در قراضه فروشیها نیز گفت: فروشندگان در سطح شیراز آهن را به قیمت روز میفروشند، فقط کرایه و سودی را در نظر میگیرند و به فروش میرسانند. اینگونه نیست که بخواهند به دید سرمایهگذاری همچون دلار و طلا به آن نگاه کنند و بخواهند در گرانی آن را بفروشند.
وی ادامه داد: همکاران آهن فروش ما پولشان در چرخه است و به قیمت روز میفروشند و قراضه فروشیها هم به قیمت آهنآلات خرید و فروش میکنند. معمولا اینگونه است که آهنآلات دسته دوم حدود دو یا سه هزار تومان ارزانتر از آهن دست اول معامله میشود و باتوجه به قیمت روز فروش میکنند و اینگونه نیست که دست نگه دارند. مردم هم به دنبال این هستند که این محصول را با قیمت ارزانتر پیدا کنند.
وی در پاسخ به این سوال که آیا خرید و فروش آهنآلات از سمت مردم هم افزایش یافته است گفت: خیر در آهنآلات چنین چیزی نداریم. آهن آلات حسنی که دارد این است که قاچاق نمیشود و دیگری هم اینکه اگر کسی بخواهد آهن را نگاه دارد باید در انباری سرپوشیده قرار دهد چراکه امکان زنگزدگی آن وجود دارد. بنابراین اینگونه نیست که مردم بخواهند آهن بخرند و آن را نگه دارند، اما شاید شخصی بخواهد ساختمانی بسازد که دوماه آینده به آهن نیاز دارد، ممکن است از ترس گران شدن آن، زودتر به آهن فروش پول بدهد تا آهن را برایش به مدت دو ماه نگاه دارد.
دیدگاهتان را بنویسید