کارشناسان میگویند که دولت توانست با رشد قیمت سهام، بخشی از کسری بودجه خود را از طریق همین حبابسازی قیمت سهام، جبران کند، اما این بازار که به لحاظ بنیادی چیزی در چنته نداشت در نهایت سقوط کرد.
دولت به دنبال اجرا چه سیاستی دربازار سرمایه است؟
به گزارش بازار کسب کار آنلاین ، به نقل از راه امروز ، سال ۱۳۹۹، طلاییترین سال بورس ایران بود. دولت، شرکتهای بورسی، سرمایه گذاران حقوقی مانند بانک، بیمه، شرکت های سرمایه گذاری و سبدگرانها در کنار حقیقیهای بورس، در شش ماهه نخست امسال از این خوان گسترده بهرهی زیادی بردند.
اما در شش ماهه دوم امسال، ناگهان ورق بازار سهام برگشت و ماه عسل بورسبازان به اتمام رسید. شاخص کل بورس که از دو میلیون واحد گذشته بود، در نیمه دوم سال تا یک میلیون ۲۰۰ هزار واحد سقوط کرد و در روزهای اخیر نیز در دوران رکود فرسایشی خود به سر میبرد.
دولت متهم ردیف اول
اولین متهم سقوط بورس، دولت بود. دولت در سال ۱۳۹۹ به دلیل تحریم و ناتوانی در فروش نفت ملزم به فروش داراییهای خود شد تا در کنار روشهای دیگر مانند نوسان گیری از بازار ارز، کسب درآمد کند. از طرف دیگر شرکتهای زیرمجموعه نهادهای دولتی و بنگاههای وابسته مانند بانکها در بازار سهام دخالت کرده و برای کسب بازدهی بیشتر دست به هر اقدامی زدند.
در کنار این رخدادها دولت دو اقدام دیگر نیز انجام داد که اتفاقا هر دو اقدام، نتیجهای ناموفق داشتند. یکی فروش صندوق های سهام و دیگری آزادسازی پرحاشیه سهام عدالت بود.در واقع کارشناسان میگویند که دولت توانست با رشد قیمت سهام، بخشی از کسری بودجه خود را از طریق همین حبابسازی قیمت سهام، جبران کند، اما این بازار که به لحاظ بنیادی چیزی در چنته نداشت در نهایت سقوط کرد.
صدای رییس سازمان بورس هم از دخالت در آمدبعد از سقوط، اعتراضات شکل گرفت و سهامداران جلوی بورس تهران و سازمان بورس تجمع کردند و سرانجام بعد از نامیدی از پیگیری جدی از سوی ارکان بورسی، به سراغ مجلس رفته و دست به دامن نمایندگان تازه کار مجلس شدند.
این اعتراضات سبب شد که مجددا برای ساکت کردن معترضان و با حمایت بازارگردان های دولتی، بورس کمی رشد کند که همین رشد، خود نیز عاملی برای اثبات دست کاری آسان شاخص های بورسی توسط دولت به واسطه عواملش بود.
هرچند این روزها دیگر بر کسی پوشیده نیست که دولت در امور سهام دخالت مستقیم و غیر مستقیم دارد؛ چراکه این کار تاجایی پیش رفت که طی روزهای گذشته، صدای رییس سازمان بورس هم درآمده و طی مصاحبه ای با «سنا» خبرگزاری بازار سرمایه تذکر داده که دولت کاری به دستکاری قیمت در بورس نداشته باشد.
دولت دنبال بازدهی نیست بلکه دنبال رای حاکمیتی استدولت زمانی که بازار ارز به شکل افسارگسیخته ای رشد می کرد برای کنترل نقدینگی بازار بورس را بهترین محل تمرکز نقدینگی می دانست و توجیه می کرد که تبلیغات من از بورس به خاطر کنترل نقدینگی است، اما در حال حاضر که بازارهای «ارز، سکه و طلا، خودرو و مسکن» دیگر کشش لازم را برای رشد نداشته و خیال دولت از آن جناح راحت شد و چتر حمایتی خود از سر بورس را برداشته و بارش کسالت و ناامیدی همچنان بر سر بورس می ریزد.
اما دولت نمی توانست با خیال راحت از این مسیر سخت بگذرد و در نهایت، بعد از این اعتراضات و بلند شدن صدای اعتراض سهامداران و نمایندگان مجلس، بخشی از سقوط شاخص کل جبران شد اما دیگر آن دوران طلایی شش ماهه نخست تکرار نشد و این وضعیت نشان از چیز دیگری دارد؛ شرکت های دولتی و وابستگان آن در بورس تصمیم گرفتند که بازار سهام را وارد یک روند فرسایشی کرده و معترضان را خسته و ناامید در بازار رها کنند و خود نیز آرام آرام از بازار خارج شده یا در سهامی سرمایه گذاری کنند که رای حاکمیتی برای انها در پی داشته باشد و در شرکت ها نفوذ کمی کند تا اعمال مدیریت در شرکت ها کند.
از دیگر کارهای بی ثمر دولت فروش سهم در قالب ETF بود که در نهایت توفیق چندانی در آن نداشته و حتی طبق برنامه های خود برای انتشار سه نوع صندوق ETF نیز موفق نبود و سردرگمی بازار را بیشتر کرد.بورس دماسنج اقتصاد یا ناکارآمدی دولت؟موضوعی که دولت در خصوص بازار سرمایه هرگز در سیاست های خود لحاظ نکرده بود، مساله «دماسنج بودن بورس برای اقتصاد کشور» است.
وقتی تمام شاخص های اقتصادی حکایت از بد بودن شرایط میکنند، رشد افسارگسیخته شاخص های بورس نشان از حبابی دارد که هر لحظه خواهد ترکید و سهامداران را ناراضی می کند. بر اساس همین تحلیل و نبود نور امید اقتصادی است که کارشناسان معتقدند که در ماه های پیش رو چشم انداز روشنی برای بورس وجود نداشته و هرگونه پیش بینی در خصوص آینده بورس غیرممکن شده است. چرا که دولت برای رشد اقتصادی هیچ برنامه ای نداشته و در ناکارمدی مطلق به سر میبرد.
دیدگاهتان را بنویسید