بحث یک سال و دو سال و ۱۰ سال نیست. فقر مسئله ایست که حالا چند سالی میشود گلوی مردم کشورمان را گرفته. فرقی هم ندارد کجا سکونت داشته باشید، در پایتخت با ساختمانهای بلند یا در شهرستانی دورافتاده با خانههای سادهساز.
فقر از جمله معضل ها و پدیدههای اجتماعی است که سبب بوجود آمدن ناهنجاریها و آسیبهای بسیاری در جامعه میشود. طبق آمارها و نظرات کارشناسی، فقر در ایران سال به سال رو به افزایش و این پدیده به ویژه در مناطق حاشیهای شهرهای بزرگ نمای بزرگتری به خود میگیرد.
با این حال بسیاری از رفتارشناسان بر این اعتقاد دارند که فقر جدای از نمایان کردن رفتارهای ضداجتماعی و ناهنجاریهای مشکلزا در جامعه با الگوبرداریهای نامناسب موجب شکلگیری پدیدههایی، چون اعتیاد به مواد مخدر و الکل که از زیان آورترین عاداتی است که برخی برای کنار آمدن با استرس و ناامیدی ناشی از فقر به آن روی میآورند، خواهد شد. اعتیاد نیز به روش خود عدم تفاهم و بر هم خوردن تعادل زندگی خانوادگی، طلاق، جدایی و مشکلات پس از آن را به دنبال میآورد
از نظر بسیاری از جامعهشناسان منبع تمام بدبختیها، زشتیها و پلیدیها فقر است. این واقعه حتی موجب غم و غصه و افزایش بدبینی سیاسی میشود. حالا چرا فقر به وجود میآید این خود ناشی از بیکاری، توزیع ناعادلانه ثروت و اقتصاد مریض است.
مسئله ای که امروزه در ایران به مرحله هشدار رسیده و صدای اعتراض افردا جامعه را هم بلند کرده است، نه منحصرا کشیده شدن زندگی افراد جامعه به زیر خط فقر نسبی بلکه افزایش و عبور دامنه فقر، از خط فقر نسبی به خط فقر مطلق و بعضا خط فقر شدید است
با دانستن به این موضوع که وضعیت اقتصادی کشور مناسب نیست و مردم برای امرار معاش خود با مشکل روبهرو هستند بر همه آشکار است. گرانی، امرار معاش را سخت کرده و بنا بر آمارهایی که از سوی برخی مقامات دولتی هم اعلام شده نرخ بیکاری از چالشهای بزرگ و مهمی است که این دولت با آن مواجه است. در اینکه مردم حق دارند گلایه داشته باشند و آن را هم بیان کنند تا به گوش مسوولان برسد هم هیچ تردیدی نیست و اساسا قرار «انقلاب» هم با مردم همین بوده است.
برخی جامعهشناسان اعتقاد دارند حوادث دیروز تجربه نظامسازی است. یادمان باشد که جامعه ایران با جمهوری اسلامی اولین تجربه نظم سیاسی جدید به معنای امروزین را آغاز کرده است. این تجربه باید مدام غنی و بهروز شود. کار یک روز و دو روز نیست.
پاسخگویی به مشکلات مردم به خصوص مشکلات معشیتی آنان کاری است که هر دولتی موظف به انجام آن است و باید به صورت روشن و شفاف روی این مسئله کار شود نه اینکه با بوجودآوردن محدودیتها صدا را در گلوی مردم خفه کنند. اعتراض به شرایط موجود یکی از اصول اولیه دموکراسی است و پسندیده نیست با این افراد رفتارهای خشونتآمیز داشته باشیم چراکه این زخم در جای دیگری سر باز خواهد کرد.
باشد تا دولت۱۳ راهی مناسب برای رهایی مردم از این شرایط اقتصادی و فقر پیدا کنند و بار دیگر شادی و امید را به دل خانواده ی ایرانی بازگرداند.
دیدگاهتان را بنویسید