حقوق زنان در مدیریت پایدار سرزمین بسیار مهم است. از طرفی، مساویسازی زنان و مردان در دسترسی به منابع، مشارکت در فرآیند تصمیمگیری و بهرهمندی از نتایج آن، میتواند بهبود قابل توجهی برای مدیریت پایدار سرزمین به دنبال داشته باشد. به عنوان مثال، نقش زنان در کشاورزی و دامداری، بهبود تحقیقات و توسعهای کشاورزی و بیشتر شدن حضور زنان در فرآیند تصمیمگیری میتواند شرایط پایدارتری را برای منابع طبیعی فراهم کند. علاوه بر این، با توجه به نقش زنان در خانواده و داشتن مسئولیت برای مراقبت از زمین و منابع طبیعی، مشارکت آنها در فرآیند تصمیمگیری برای مدیریت پایدار سرزمین، میتواند از پایداری این منابع حمایت کند. همچنین، از طریق ارتقای حقوق زنان از جمله برابری در دسترسی به آموزش و بهترین تکنولوژیهای کشاورزی، میتوان از بهبود اقتصادی و اجتماعی خانوادههای روستایی حمایت کرد. در نتیجه، حقوق زنان به عنوان یک عامل موثر در مدیریت پایدار سرزمین و بهبود شرایط زندگی افراد و بهبود منابع طبیعی مهم به نظر میرسد.
حقوق زنان در مدیریت پایدار سرزمین بسیار مهم و اساسی است. این اهمیت به دلیل چندین عامل از جمله:
۱- مساوی شدن فرصتهای اشتغال برای زنان و مردان: مساوی سازی فرصت های اشتغال برای زنان و مردان، باعث می شود که زنان در جامعه شرکت بیشتری داشته باشند و در فرآیند تصمیم گیری در زمینه مدیریت پایدار سرزمین نیز حضور فعالی داشته باشند.
۲- دسترسی به منابع: زنان به عنوان یکی از گروه های آسیب پذیر در جامعه نسبت به دسترسی به منابع محیط زیست، به آب و هوا، به خاک و به منابع طبیعی بیشتر در معرض خطر هستند. به علاوه به دلیل راههای تفکیکناپذیر بین جنسیت , زنان نقش اساسی در پایداری منابع طبیعی ایفا میکنند. زنان باید تساوی ملل و ملیت، و در مرحله بعدی، تساوی جنسیت داشته باشند؛ با دسترسی به منابع و فضای تصمیم گیری.
۳- نقش بیشتر زنان در حفظ محیط زیست: زنان به عنوان بزرگترین کاربران و صاحب نوع، در حفظ و حراست محیط زیست نقش بسیار مهمی دارند و با تأمین نیازهای اولیه خانواده ها، خانه های پایدارتر و سالمی را فراهم می کنند.
۴- کاهش بیکاری و فقر: افزایش شرکت زنان در فرآیند تصمیم گیری و توسعه پایدار، ارتقای این بخش و کاهش بیکاری و فقر و بهبود شرایط اقتصادی خانوادهها در نتیجه ایجاد میکند.
در نتیجه پیشرفت و پایداری جامعه بدون مشارکت فعال و بی شائبه زنان در مدیریت پایدار سرزمین، غیرممکن است.
حقوق زنان در مدیریت پایدار سرزمین بسیار مهم و حیاتی است. زنان به عنوان نیروی کار جامعه و همچنین عامل اصلی در مدیریت منابع طبیعی و زیرساختهای پایداری، نقش مهمی در توسعه پایدار دارند، اما به دلایل مختلفی از این حقوق بازمانده میشوند.
اجرای معیارهای پایداری نیاز به شفافیت و عدالت اجتماعی دارد و این در حالی است که در بسیاری از جوامع، زنان به دلیل قید و بندهای فرهنگی، اجتماعی و حتی قانونی، از نقش مساوی با مردان در جامعه محروم میشوند و در دسترسی به منابع طبیعی و دانش، شغل و تصمیمگیریهای سیاسی کاستی دارند. به طور کلی، نادرستی در توزیع منابع و طرحهای پایداری، نشانگر نادرستی در تصورات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی جامعه نسبت به جایگاه زنان است.
حقوق زنان و تساوی جنسیتی به عنوان یکی از مهمترین مقولههای اجتماعی و اقتصادی در پایینترین سطوح کشورها تا به بزرگترین شرکتهای جهان بسیار مهم است.
در حوزه مدیریت پایدار سرزمین، رعایت تساوی جنسیتی به منظور ایجاد شرایطی سالم و مدافعه از حقوق زنان، در دسترس بودن منابع طبیعی، حفظ بومشناختی، پایداری اقتصادی، ایجاد دولتی شفاف و مبارزه با تغییرات آب و هوا و بسیاری موضوعات دیگر بسیار پررنگ است.
زنان در جامعههای بسیاری از دسترسی به آموزش، اشتغال و حقوق رایج برای مردان با محدودیت مواجه هستند. با این حال، زنان میتوانند با ورود به عرصه کار برابر شرایط اشتغال و کاری را بهبود بخشند. از طریق بهرهوری از توانایی و مهارت زنان، امکان افزایش تولید، کاهش تلفات، ایجاد شغلهای اقتصادی، پایش و حفاظت از منابع طبیعی و توسعه پایدار با بهرهوری کمبودهای سرمایهگذاری و تعاملات اقتصادی فراهم میشود.
در نتیجه، بهبود شرایط زنان و تساوی جنسیتی به منظور مدیریت پایدار سرزمین و فرمولهای توسعه پایدار ضروری است.
حقوق زنان در مدیریت پایدار سرزمین بسیار مهم و موثر است. در واقع، بدون شرکت فعال زنان در تصمیمگیریهای مرتبط با مدیریت منابع طبیعی و پایداری سرزمین، احتمالاً نتوان به دستآوردن هدفهای پایدار شدن و جلوگیری از تخریب محیط زیست رسید.
نقش زنان در مدیریت پایداری سرزمین در چند منظر بسیار ضروری است. زنان به عنوان خانوادهداران، کشاورزان، کارگران و کسبوکارها در این حوزهها قرار دارند و میتوانند از تجربیات شخصی خود در مدیریت مناسب منابع طبیعی استفاده کنند.
اگر زنان بتوانند در تصمیمگیریهای مدیریتی شرکت کنند، صدمات زیست محیطی کاهش پیدا میکند و بدین ترتیب، حفاظت از محیط زیست نیز افزایش مییابد. به علاوه، از آنجا که زنان نسبت به محیط زیست کمیت مصرف کمتری دارند، بیشتر دغدغه برای حفاظت از محیط زیست و کاهش تاثیرات منفی آن در آینده را دارند.
حقوق زنان در مدیریت پایدار سرزمین بسیار مهم است و میتواند بهبود وضعیت زیست محیطی و اقتصادی کشور و جهان منجر شود. زنان با داشتن تواناییها و استعدادهای لازم در زمینههای مختلف، از جمله مدیریت منابع طبیعی، طراحی و اجرای سیاستهای محیط زیستی و اجتماعی و همچنین شرکت در تصمیمگیریهای مرتبط با زیست محیطی، میتوانند به عنوان یک عامل کلیدی در ایجاد توسعه پایدار و مدیریت بهینه منابع طبیعی شناخته شوند.
همچنین حقوق زنان در مدیریت پایدار سرزمین شامل اصلاح قوانین و مقررات، حمایت از آنها در دسترسی به دانش، فرصتهای شغلی و تسهیل دسترسی به سمعک و دستگاههای کمک شنوایی میشود. با توجه به نقش اساسی زنان در مدیریت پایدار و مراقبت از محیط زیست، ایجاد فرصتهای برابر پیشنهاد میشود تا بتوانند به خوبی به این تلاشها برای پایداری کمک کنند و نقش معنویشان را با قدرت تری ایفا کنند.
نقش زنان در مدیریت پایدار سرزمین بسیار حائز اهمیت است و حقوق آنها در این زمینه باید به طور کامل رعایت شود. به عنوان یک جنبه موضوعاتی برای این موضوع میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱٫ دسترسی به منابع طبیعی: زنان، بهویژه در مناطق روستایی، به منابع طبیعی اعم از آب، خاک و جنگل، اهمیت زیادی میدهند و در واقع از این منابع به عنوان یک کسبوکار و جزء منابع درامدزایی خانوادههای خود استفاده میکنند. با برخورداری از حقوقی که برابر با مردان هستند، زنان قادر به بهرهبرداری بهتر از منابع طبیعی هستند که مزایا و عواید آن برای آنها و خانوادههایشان بیشتر خواهد بود و از طرف دیگر بهبود مدیریت پایدار این منابع نیز مطرح است.
۲٫ شرکت و مشارکت در برنامههای توسعه: حضور برابر زنان و مردان در فعالیتهای مربوط به مدیریت پایدار سرزمین و در واقع شرکت در فرآیند تصمیمگیری مربوط به برنامههای توسعه در مناطق روستایی و شهری، به معنای پذیرش حقوق مساوی برای زنان و مردان است که این حضور زنان در تصمیمگیریهای مربوط به مدیریت پایدار سرزمین، به بهبود فرآیند تصمیمگیری و احترام به محیط زیست کمک میکند.
۳٫ ایجاد کسبوکارهای بدون مالیات و محیط زیستدوست: زنان بهطور طبیعی به محیط زیست حساس بوده و قادر به شناسایی فرصتهای کسبوکار مرتبط با محیط زیست هستند. به دلیل دسترسی به منابع مالی محدودتر، ایجاد کسبوکارهای بدون مالیات و محیط زیست دوست از اهمیت بالایی برخوردار است و با دارا بودن حقوق کامل زنان، از نظر رشد و توسعه، میتواند به طور فزایندهای مفید باشد.
۴٫ عدم بحران تغذیهای و مرگ کودکان: آمارها نشان میدهد که زنان بخشی از غذای خانواده را تولید میکنند. اما اگر زنان حق برابر با مردان در دسترس بودن منابع غذایی و تغذیهای داشته باشند، خانوادهها و کودکانشان بهعنوان اعضای مهم این جامعه قادر به دسترسی به منابع تقویتکننده سلامتیشان می شوند.
۵٫ افزایش سطح آموزش: باتوجه به شیوع نادیده گرفتن حقوق زنان در مدیریت پایدار سرزمین، افزایش میراث فرهنگیهای زنان در جهت بهبود مدیریت پایدار سرزمین نیز باید موردتوجه قرار گیرد. سطح آموزش زنان باعث میشود که آنها بهترین کارکرد از ذخایر طبیعی و عملیات بهینه مدیریت پایدار را برای شناخت و اجرا داشته باشند.
لذا میتوان نتیجه گرفت که مدیریت پایدار سرزمین با حفظ حقوق زنان بخش از سیاستها و راهبردهای مؤلفهای و امیدوار کننده برای بهبود به ارمغان خواهد آورد.
اهمیت حقوق زنان در مدیریت پایداری سرزمین به دلیل نقش مهم آنها در حفظ محیط زیست و رسیدن به هدفهای پایداری، دستنخورده نیست.
بنابراین، اجرای مدیریت پایدار سرزمین و دستیابی به توسعه پایدار، بدون توجه به حقوق زنان، امکانپذیر نیست. لازم است از طریق برجسته کردن نقش و استعداد زنان و توانخواهی آنها، آنها را بهطور کامل در فرآیند تصمیمگیریهای مربوط به مدیریت منابع طبیعی و پایدار، شرکت داد.
دیدگاهتان را بنویسید