دکتر حسن ستایش
مانه نام شهرستانی است در خراسان شمالی . این جاینام قبلاً به عنوان بخشی از بخشهای دوگانه شهرستان مانه و سملقان بود که در آبان ماه ۱۴۰۲ با انفکاک از آن، به یک شهرستان مستقل به مرکزیت شهر پیش قلعه تبدیل گردید. اما این جاینام قبل از اینکه به دهستان ، بخش و شهرستان در تقسیمات کشوری اطلاق گردد نام جلگه یا دشتی حاصلخیز بوده که نهرها و رودها و چشمه سارهای فراوان داشته و مساعد برای سکونت مردمان منطقه بوده است.
دشت مانه با مختصات جغرافیایی طول «۳۰ و ˚۵۷ تا «۱۵ و ˚۵۷ و عرض «۵۰ و ˚۷۳ تا «۶ و ˚ ۳۸ از شمال به ارتفاعات کنجد خور ، کمرسارو و بزداغی ، از شرق به کوههای آلخاص و امام حاضر ، از جنوب به ارتفاعات قره باغ و دوچنگ و از غرب به ارتفاعات هنگ کوه محدود می شود . نقاط کوهستانی این دشت به صورت نواری از جنوب شرقی به سمت غرب کشیده شده است که بلند ترین نقطه آن با ارتفاع ۲۷۰۵ متر از سطح دریا در کوه کنجد خور واقع است و پست ترین آن با ارتفاع ۲۵۰ متر از سطح دریا در روستای قازان قایه قرار دارد.
در مرآه البلدان ( ج۱، ص۲۷۲) از این دشت به عنوان بلوک مانه یاد شده است که بین مغرب و شمال بجنورد واقع است؛ دشت بزرگی که رودخانه ای به همان نام در آن جریان داشته است . رودخانه مانه منبعش قوشخانه زعفرانلوست که از شیرین دره و شمال بجنورد می گذرد به سمت جنوب جاری و ملحق به سیمبار می شود( همان، ص۲۷۳). این رودخانه اکنون به شیرین سو معروف است.
مانه علاوه بر نام یک جلگه نام یک ده نیز بوده است . در کتاب شرح سفری به ایالت خراسان ( ص ۲۱۷) مک گرگر در مسیر خود از بجنورد به دشت مانه از روستایی به نام مانه عبور کرده است؛ روستایی بزرگ که دارای آب و سوخت و علوفه بوده است. او در این سفرنامه می نویسد: مانه در ۵ فرسخی بجنورد قرار دارد که با شیبی نسبتاً تند از کوه آخر بالا می رود و سپس با همان شیب تند به مانه می رسد. این روستا که اکنون وجود خارجی ندارد.
یک وجه تسمیه عوامانه در مورد مانه این است که چون این منطقه نقطه مرزی بین اکراد و تراکمه بوده و اکراد به نوعی نقش دفاع از مرزها را داشته و به عنوان مانعی در برابر حملات و تجاوزات ترکمانان محسوب می شدند نام مانه را روی آن گذاشته اند . زیرا این واژه در زبان کردی معنای مانع فارسی را نیز می دهد .
در پاسخ به نظر فوق باید گفت اولاً در هیچ یک از گویش های کردی حتی گویش کرمانجی واژه « مانه» به معنی مانع نیست. اگر لفظ مانع را به عنوان یک واژه قرضی از زبانهای فارسی و عربی در زبان کردی در نظر بگیریم فقط در کردی سورانی به صورت « مانح » به کار می رود و بس ( فرهنگ هژار). ولی اساساً در قاموس زبان کردی واژه ای تحت عنوان مانه وجود ندارد .
یک وجه تسمیه دیگر این است که وقتی کردها به خراسان کوچانده شدند گروه هایی از ایل زعفرانلو در این منطقه ماندند و این جا را برای سکونت خود انتخاب کردند. به همین دلیل این جلگه را مانه نامیدند . قائلین به این نظر معتقدند که مانه در زبان کردی به معنای اقامت کردن و ماندن است.
در این زمینه هم باید گفت اگر واژه «مانه » را از نظر زبانشناسی تقطیع ساختواژی کنیم با هیچ ساختار اشتقاقی در گویش های مختلف کردی این ساخت معنایی فراهم نمی شود که از مصدر « مان » به معنای خسته شدن و باقی ماندن معنای توقفگاه یا محل توقف را برساند. زیرا ساختاری به صورت ( بن مضارع+ ه > اسم مکان ) در دستور زبان کردی نداریم.
وانگهی این وجه تسمیه با واقعیت های تاریخی منطبق نیست. زیرا در معجم البلدان (ج۵، ص ۴۵) از این دشت به صورت مانَق یاد شده است که معرب همان مانه است که قبلاً از نواحی استوا و اعمال نیشابور به شمار می آمد. این نشان می دهد منطقه مانه خیلی قبل از کوچ کردها به خراسان به این نام موسوم بوده است . در حالی که اشغال منطقه شمال خراسان از جمله دشت مانه توسط کردهای زعفرانلو و شادلو که قبلاً آخال نشین بودند در زمان شاه سلطان حسین صفوی ( حدود ۳۰۰ سال پیش ) اتفاق افتاده است( مطلع الشمس ، ص۱۵۷ ). پس در ریشه یابی واژه مانه نمی توان سراغ زبانشناسی کردی و تاریخ کردهای خراسان رفت چون این نامگذاری هیچ نسبتی با این دو مقوله ندارد.
بنابراین باید ریشه واژه مانه را در دوران قبل از اسلام یعنی در دوران ساسانیان جستجو کرد. از نظر ریشه شناسی می توان گفت که مانه ریشه در زبان پهلوی دارد . بر اساس فرهنگ نظام جزء «مان» در عبارت « خان و مان » همانند «خان» به معنای خانه است. زیرا «مان» در زبان پهلوی ساسانی به معنای سکنی گزیدن و زندگی کردن است نه ماندن و نرفتن ( فرهنگ پهلوی به فارسی ، ص ۲۸۵). به همین دلیل ترکیب واژگانی « خان و مان» را مترادف خانه و زندگی دانستهاند.
اما فرایند شکل گیری واژه «مانه» بدین صورت است که ابتدا مصدر «مان » در زبان پهلوی در پیوند با پسوند مکان < َ_گ> تبدیل به مانَگ شده و سپس چنانکه در مورد واژه های « نامه» و «خانه» اتفاق افتاده است واج < گ> در مانَگ حذف گردیده و به صورت « مانه» به فارسی دری منتقل شده است . بنابراین مانه در زبان فارسی یعنی محل سکونت و زندگی کردن . فرهنگ نفیسی و لغتنامه دهخدا هم مانه را به معنای خانه و منزل آورده اند.
دیدگاهتان را بنویسید