در دنیای امروز نشریات محلی بیشترین تاثیر گذاری را در توسعه جوامع دارند و از این جهت مسئولیتی که بر روی دوش این رسانهها است سنگین تر و البته خطیرتر است.
در روزگاری که تکنولوژی همه ابعاد زندگی را تحت الشعاع خود قرار داده و در تاروپود آن رخنه کرده است و سطح مطالعه دستکم در کشور ما در درجه بسیار نازلی قرار دارد چاپ و انتشار مجلات و نشریات برای بیشتر مردم و مخاطبان توجیه پذیر نیست که البته سخنی به گزاف نیست و به درستی که حوزه فرهنگ محل سوداگری نیست و تجربه ثابت کرده است که قلم زدن و ایستادن در جهت درست تاریخ تبعاتی را هم به دنبال خواهد داشت. بنابراین فعالان واقعی این حوزه در درجه اول از سر دغدغهمندی که در مقابل خود و جامعه احساس میکنند به آگاهی بخشی و تکثیر دانایی مبادرت میکنند، تا اهداف دیگری که به زعم روزنامه نگاران حرفهای، در زمره روزنامه نگاری کثیف قرار میگیرند. روزنامه نگار به عنوان یک فعال سیاسی اجتماعی موظف است در چهارچوب اخلاق و اصول حرفهای کنشگر مسائل پیرامون خود باشد و تا جایی که آگاهی دارد در توسعه روشنگری تاثیرگذار باشد.
بنا بر گفتار اندیشمندان، برای رسیدن به توسعه پایدار، مطبوعات باید مقدم بر اقتصاد و سیاست بوده و فقر فرهنگی، اقتصادی و حتی زیست محیطی و توزیع عادلانه ثروت با آزادی قلم و نیز آزادی برای جمع آوری اطلاعات امکان پذیر است. این امر، نقش و اهمیت مطبوعات را به خوبی روشن میکند. لذا دولت قوی باید دارای شهروند دانا وآگاه باشد و شهروند آگاه باید توسط مطبوعات تربیت شوند.
در دنیای مدرن ابعاد مختلف اقتصاد، سیاست و فرهنگ، رسانه محور است و مطبوعات بر کارکرد این حوزهها تاثیرگذار و حتی تاثیرپذیرند. ایجاد رابطه دوسویه مردم و دولت در روند توسعه سیاسی و فرآیند میتواند باعث تحول و یا در صورت عدم آن میتواند خسارات جبران ناپذیری را به بارآورده و حیات بسیاری از گزارهها را به خطر اندازد. بنابراین پیش شرط لازم برای هر نظام حکمرانی ارتباط موثر و مفید میان مطبوعات و مردم است. هرچند نباید از نظر دور داشت که روزنامه نگاران و بویژه مطبوعات محلی در راستای رسالت خود با موانع، چالشها، محدودیتها و مشکلاتی روبرو میشوند که برای بسیاری که خارج از گود نشستهاند غیرقابل تحمل است اما هر حرفهای دارای ویژگیهای مختص به خود است و نمیتوان بدون آنها به انجام وظیفه پرداخت. به عبارتی نمیشود روزنامه نگار بود اما در دل سیل و آتش سوزی و جنگ و زلزله و طوفان نرفت. جملهای در خاطرم گذشت که میگوید: “جای کشتی در لنگرگاه امن است، اما کشتی را برای این کار نساختهاند. ” حرفه خبرنگاری را هم به واسطه همین مسیر دشوار و راه پر خطری که پیش روی دارد در شمار شغلهای سخت و زیان آور به حساب آوردهاند.
در پایان همانطور که در مقدمه فصلنامه آمده است رسالت مطبوعات این است که باید با احیای جایگاه والای روزنامه نگاری محلی اهتمام داشته و در جریان سازی آن کمک بکوشند تا با توجه و تمرکز بیشتر به منطقه خود اعتماد عمومی را جلب کرده و با ایجاد ارتباطات و مشارکت در تصمیم گیریهای کلان نقش خود را به درستی ایفا کنند. تحریریه مجله کوشیده است که به مسائل متنوع اما اصلی و شاخص استان پرداخته و در این راه سعی شده است از افراد آگاه و مرتبط و بادانش بهره برده تا حق مطلب به درستی ادا شود. بی تردیدکار در رسانه نیازمند یاری دوستان اهل قلم و مطالعه خواهد بود چرا رویکرد «پارت» بر آن است که از کلیه افراد صاحب نظر، دلسوز، اهل مطالعه و دغدغهمند که دل در گرو منطقه خود دارند فارغ از هرگونه خط مشی فکری، شرایطی در حد وسع برای بارش افکار قرار دهد تا آنچنان که شایسته است گامی هر چند خرد برای توسعه استان بردارند.
دیدگاهتان را بنویسید