دولت در طول سه سال گذشته توجه ویژهای به بازگشت کودکان بازمانده از تحصیل به چرخه آموزش داشته و به موفقیتهایی در این زمینه دست یافته اما ادامه راه نیازمند اراده ملی و همکاری دستگاهها، سازمانهای مردم نهاد و خیریهها است که میتواند به اقدامات سرعت ببخشد.
صحبت درباره کودکان بازمانده از تحصیل به دهه ۷۰ برمیگردد. آن زمان فعالان حقوق کودکان و انجمنهای فعال در این زمینه ضرورت توجه به مساله آموزش این کودکان را مطرح کردند اما از آنجا که ان زمان برنامه رسمی از سوی دولت برای حمایت از این کودکان وجود نداشت اتفاقهای مثبتی در این زمینه رخ نداد.
البته همان زمان نیز انجمن حمایت کودکان تصمیم گرفت که آموزشهای حداقلی در حد امکانات و توان خود به برخی از این کودکان ارائه دهند.
از آن زمان تا به امروز موضوع کودکان بازمانده از تحصیل با بسیاری از آسیبهای اجتماعی درهم آمیخته است. بسیاری از کارشناسان معتقدند نبود آموزش در سنین کودکی یکی از دلایل گرایش آنها به آسیبهای اجتماعی در بزرگسالی است و نبود آموزش میتواند مشکالات بسیاری را در آینده برای آنها فراهم کند. اما بازماندن از تحصیل که خود دلیلی برای بروز آسیبهای اجتماعی معمول شرایط زندگی نابسمان بخشی از جامعه است.
این کودکان بسیار زودتر از موعد وارد بازار کار میشوند و به دلیل نداشتن تربیت و آموزش درست و مناسب احتمال گرایش آنها به اعتیاد یا انواع بزهکاریهای دیگر وجود دارد.
این جدا از آسیبهای روحی و روانی است که به تدریج گریبانگیر آنها میشود. در واقع فقر اقتصادی و فرهنگی، فقدان آگاهی در والدین، مشکلات جسمی و معلولیت، مهاجرت، نگاههای فرهنگی، نگاههای جنسیتی و همچنین ازدواج زودهنگام در دختران از دلایل مهم این ماجراست. در این میان اوضاع آمارهای مربوط به دختران بازمانده از تحصیل بسیار بالاتر است، بهطوری که به گفته معصومه ابتکار معاون رئیس جمهوری در امور زنان و خانواده آمار دختران بازمانده از تحصیل سه تا چهار برابر پسران است.
آمارهای چه میگویند؟
اگرچه آمار کودکان بازمانده از تحصیل درصد بسیار کمی از کل کودکان را تشکیل میدهد و براساس اعلام آموزش و پرورش میزان پوشش تحصیلی دانشآموزان در مقاطع مختلف تحصیلی بالای ۹۸ درصد است اما همین میزان اندک نیز میتواند اثرات جبران ناپذیری بر جامعه و همچنین آینده این کودکان داشته باشد.
آمارهای متفاوتی از کودکان بازمانده از تحصیل وجود دارد که البته نمیتواند به آنها استناد کرد اما چند سالی است آموزشوپرورش بعد از گذشت چند ماه از سال تحصیلی آمارهایی از کودکان را ارائه میکند که به دلیل شرایط مختلف قادر به حاضر شدن در کلاسهای درس نیستند.
دولت چه تعداد از کودکان را به چرخه آموزش بازگردانده است
سال ۱۳۹۵ بود که دولت به شکل جدی به موضوع کودکان بازمانده از تحصیل ورود کرد و از آن پس هر سال بخشی از کودکان بازمانده از تحصیل شناسایی شده و به تدریج تحت آموزش قرار گرفتند. بهطور نمونه در سال تحصیلی ۹۷ -۹۸ ۱۴۶ هزار کودک بازمانده از تحصیل در کشور شناسایی شدند که براساس اعلام وزرات تعاون، کار و رفاه اجتماعی بیشترین آنها در استان سیستانوبلوچستان و کمترین آنها در استان یزد حضور داشتند.
روند به دست آوردن آمار کودکان بازمانده از تحصیل به این شکل است که ابتدا دادههای دانشآموزان ثبتنام شده در مدارس از وزارت آموزش و پرورش استعلام میشود. سپس این داده با دادههای افراد ۶ تا ۱۱ سال که از سازمان ثبت احوال اخذ شده، مقایسه میشود و به این ترتیب تعداد کودکان بازمانده از تحصیل مشخص میشود.
البته منظور از کودکان بازمانده از تحصیل افراد در گروه سنی ۶ تا ۱۸ سال است که در چرخه آموزش کشور حضور ندارند اما از آنجا که آموزش در سنین ابتدایی یعنی ۶ تا ۱۲ سال از اهمیت بسزایی دارد شناسایی این گروه در اولویت قرار گرفته است.
برای دسترسی به خانوادههای که کودک بازمانده از تحصیل دارند اطلاعات خانوادهها در پایگاه اطلاعات رفاه ایرانیان بررسی شده و از این طریق میتوان به خانوادهها دسترسی پیدا کرد.
البته مواردی نیز وجود دارد که اطلاعات خانوادهها در این سامانه ثبت نشده و امکان دسترسی به خانوادههای کودکان بازمانده از تحصیل به سادگی قابل دسترس نیست؛ با این حال بنا بر صحبتهای رضوان حکیمزاده معاونت آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش ۳۶ هزار و ۴۴۴ نفر از کودکان بازمانده از تحصیل در سال ۹۸ جذب و تحت آموزش قرار گفتهاند.
سیستانو بلوچستان رتبه اول بیشترین کودکان بازمانده از تحصیل
در کنار این آمارها ماه گذشته بود که انوشیروان محسنی بندپی استاندار تهران از شناسایی ۳ هزار دانشآموز بازمانده از تحصیل دیگر در استانهای تهران خبر داد.
وی پیش از این نیز اعلام کرده بود که شرایط تحصیل ۱۹۷۵ دانشآموز بازمانده از تحصیل نیز در تهران مهیا میشود. همچنین در طول سه سال گذشته در خوزستان که از استانهای داری آمار بالای کودکان بازمانده از تحصیل است بیش از سه هزار کودک بازمانده از تحصیل شناسایی شدند.
براساس گفتههای غلامرضا شریعتی استاندار خوزستان در سال نخست یک هزار و ۱۳۵ دانشآموز، در سال دوم ۲ هزار و ۵۵۰ دانشآموز و در سال جاری نیز افزون بر ۲ هزار و ۳۷۳ دانشآموز بازمانده از تحصیل به چرخه تعلیم و تربیت بازگشتند.
با این حال استان سیستان بلوچستان رتبه نخست کودکان بازمانده از تحصیل را با ۲۶ هزار کودک دارد.
به گفته زهرا پورملایی تعداد این کودکان بیش از ۳۱هزار نفر بوده است که حدود ۱۶ درصد آنها به مدرسه بازگشتهاند و ۸۴ درصد دیگر همچنان از تحصیل بازماندهاند.
به گفته وی، فقر مالی و ناتوانی در تامین امکانات اولیه تحصیل، اشتغال فرزندان برای تامین مخارج زندگی، دوری مدرسه و عدم امکان پرداخت هزینه رفتوآمد، واقع شدن در مناطق دور افتاده، نبود سرویس ایاب و ذهاب در واحد آموزشی، ازدواج زودهنگام دختران و بدسرپرستی کودکان از جمله دلایل اصلی محرومیت کودکان این استان از تحصیل است.
درخواست کمک دولت از مردم و خیرین
با وجود اقدامات دولت برای بازگرداندن کودکان به چرخه آموزش هنوز تعداد بسیاری از آنها توان حضور در کلاس درس ندارند؛ موضوعی که البته دولت به آن اذعان دارد و از سازمانهای مردم نهاد و سایر دستگاه درخواست میکند با یک عزم ملی آمار این کودکان به صفر برسد.
هفته گذشته اسحاق جهامگیری معاول اول رئیس جمهوری در دیدار با تعدادی از اعضای هیات مدیره سازمانهای مردم نهاد از خیرین مدرسهساز به عنوان افرادی نوعدوست و دلسوز در کشور یاد کرد و گفت: خیرین با عشق و علاقه به دنبال رسیدگی به مشکلات افراد ضعیف و مناطق محروم هستند.
جهانگیری با بیان اینکه متأسفانه در برخی مناطق محروم کشور کودکانی بدون شناسنامه و اسناد هویتی زندگی میکنند،افزود: شناسایی این کودکان بازمانده از تحصیل کاری دشوار است که امیدوارم با فعالیت تشکلهای مردم نهاد شاهد شناسایی این آنها و هدایت به مدارس باشیم.
معاون اول رییس جمهوری یادآور شد: البته در طول سالهای پس از انقلاب اسلامی با تأسیس نهادهای حمایتی همچون کمیته امداد امام خمینی(ره)، سازمان بهزیستی و نهادهایی از این دست، تلاش شده که افراد نیازمند شناسایی و مورد رسیدگی قرار گیرند اما همچنان افرادی در حاشیه شهرها زندگی میکنند که تحت پوشش هیچ یک از این نهادها نیستند و با انواع آسیبهای اجتماعی مواجه هستند.
اما آخرین همکاری مربوط به سازمانها و نهادهای مختلف برای آموزش کودکان بازمانده از تحصیل تفاهمنامه سهجانبه وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، شهرداری تهران و سازمان نهضت سوادآموزی با با هدف آموزش کودکان بازمانده از تحصیل بود که به دلایل مختلف از جمله معلولیت جسمی و با فقر خانوادگی خارج از چرخه آموزش قرار دارند.
این سه سازمان با اشتراک گذاشتن بانکهای اطلاعاتی خود قرار شد با حمایت و پشتبانی از این کودکان آنها را وارد چرخه آموزش کنند.
البته سال گذشته وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی با مشارکت وزارت آموزشوپرورش و سازمان بهزیستی اقدام به شناسایی کودکان بازمانده از تحصیل کردهاند.
اجرایی شدن قانون منع به کارگیری کودکان
اما کارشناسان برای ارتقا کیفیت و کمیت آموزش کودکان بازمانده از تحصیل پیشنهادهایی را ارائه میدهند که توجه به آنها میتواند راهگشا باشد. موضوع نخست اینکه بهتر است شرایطی فراهم شود تا این دانشآموزش تحت آموزشهای رسمی در آموزش و پرورش مانند سایر کودکان قرار بگیرند نه آموزشهای جداگانه. این روند سبب میشود یادگیری در آنها به همان کیفیتی باشد که در دانشآموزان عادی اتفاق میافتد.
در این میان اما گزینههای دیگری همچون پرداخت یارانه تحصیلی به این کودکان و ارائه امکانات رایگان همچون کتاب و سایر لوازم آموزشی نیز مطرح میشود.
در کنار این موارد کارشناسان معتقدند دولت باید پیگیر اجرای دقیق قانون منع به کارگیری کودکان باشد؛ اجرایی شدن این قانون یک گام رو به جلو است که میتواند بسیاری از اتفاقات بعدی را رقم بزند.
دیدگاهتان را بنویسید