بازار کسب و کار- مهین نورافروز: کارشناسان معتقدند که تغییرات اقلیمی در کنار بیتوجهی به روند پسروی آب خزر، آن هم طی چند سال گذشته، زمینهساز بحران امروز خلیج بوده است. بستن آب ولگا، فقدان لایروبی مستمر رودخانههای منتهی به خزر، ورود پسابهای کشاورزی، سدسازیهای غیرقانونی در بالادست، و مهمتر از همه، نادیده گرفتن هشدارهای مکرر فعالان محیط زیست و دانشگاهیان، حالا ما را در برابر واقعیتی تلخ قرار داده است؛ خلیجی که هر روز از نفس میافتد.
هرچند اقدامات سه سال اخیر بیتأثیر نبودهاند، اما درمان موقت برای زخمی کهنه کافی نیست. خلیج گرگان چشمانتظار یک برنامه علمی و عملیاتی است؛ برنامهای نه فقط روی کاغذ، بلکه در میدان عمل.
سازمان محیط زیست در همایش روز جهانی تالابها زنگ خطر را به صدا درآورد. احمدرضا لاهیجانزاده، معاون محیط زیست دریایی، گفت که ۸۵ درصد تالابها را از سال ۱۷۰۰ میلادی و ۳۵ درصدشان را از سال ۱۹۶۰ از دست دادهایم. او هشدار داد که اگر پمپاژ و لایروبی بهموقع انجام نشود، بین سالهای ۱۴۰۸ تا ۱۴۱۰ کل خلیج گرگان را باید از دسترفته دانست.
اما مگر این هشدار تازه است؟ نه. سالهاست که گفته میشود اگر تغییرات اقلیمی و کاهش ورودی آب را جدی نگیریم، چیزی از خلیج باقی نمیماند. حالا برخی کارشناسان تخمین میزنند که تنها چهار سال تا خشک شدن کامل خلیج فاصله داریم.
مدلهای جدید اقلیمی نشان میدهند که تا پایان قرن جاری عمق دریای خزر بین ۹ تا ۱۸ متر کاهش مییابد. این یعنی بخشهای وسیعی از سواحل شمال، جنوب و شرق خزر خشک خواهند شد. کاهش سطح دریا تا ۳۴ درصد هم برآورد شده؛ رقمی که اگر امروز نترساندمان، فردا شگفتزدهمان خواهد کرد.
برای نجات خزر نیازمند ارائه مدل های جدید هستیم
سعید شربتی، عضو هیأت علمی دانشگاه منابع طبیعی گرگان، میگوید خزر دریایی بسته است و برای نجات خلیج گرگان باید مدلها و دانش تازهای وارد کار شود. به گفته او، در طرح جدید، ۱۹ اثر پژوهشی با سناریوهای خوشبینانه و بدبینانه بررسی شده و در همه آنها یک نتیجه مشترک است: خزر آب کمتری دارد، گرمای بیشتری تجربه میکند، و رودخانههای کمتری به آن میریزند.
او هشدار میدهد که تا سال ۲۱۰۰ میلادی، خزر تا هزار کیلومتر مربع از وسعت خود را از دست میدهد. البته این کاهش در بهترین حالت، باعث ایجاد دو هزار کیلومتر مربع اراضی جدید میشود؛ اما این “افزایش اراضی” قرار نیست نشانی از پیروزی باشد، بلکه نشانهای از خشکی است.
خلیج، از یک نگاه تهدید و از نگاهی دیگر فرصت است
وی افزود: مدلهای اقلیمی نشان میدهند که تراز آب در حال کاهش است؛ این کاهش سطح، زمینهای وسیعی به وسعت یک استان را نمایان میکند. در پی آن، بسیاری از تالابها از بین خواهند رفت و تالابهایی تازه شکل خواهند گرفت.
عضو هیات علمی دانشگاه تأکید کرد: در سناریوی خوشبینانه، تا سال ۱۴۱۲ خلیج گرگان خشک خواهد شد و در حالت بدبینانه، این فرآیند تا سال ۱۴۱۶ بهتدریج رخ میدهد. در هر دو حالت، خلیج گرگان بهشکل کنونی دیگر وجود نخواهد داشت.
با این حال، شربتی چشمانداز آینده را صرفاً بدبینانه نمیداند، چرا که به اعتقاد او، خلیج گرگان هنوز پتانسیل احیا دارد. وی به وجود ۱۳ رودخانهی فصلی، امکان پالایش پسابهای شهری، بهرهگیری از سیلابها، اقلیم مدیترانهای منطقه، همجواری با جنگل و دریا و همچنین حضور جوامع انسانی اشاره کرد و گفت: خلیج گرگان، اگرچه در وضعیت بحرانی قرار دارد، اما قابلیت احیا در قالبی نو را داراست.
این عضو هیات علمی دانشگاه منابع طبیعی گرگان ادامه داد: در سطح جهانی، سه استراتژی برای مواجهه با بحرانهای مشابه در نظر گرفته میشود. نخست، استراتژی مقابلهای است که با تعیین حقآبهی حیات برای تالابها صورت میگیرد. دوم، استراتژی انصراف از مداخله است؛ بهاین معنا که از ادامهی طرح نجات صرفنظر کرده و مداخلهای در روند طبیعی انجام نشود. سوم، استراتژی تغییر کاربری است.
شربتی افزود: در صورت ادامهی کاهش تراز آب، میتوان خلیج گرگان را به یک دریاچهی مصنوعی تبدیل کرد. ساخت سد در این منطقه میتواند آخرین و اضطراریترین گزینه برای حفظ آن باشد.
وی تصریح کرد: روند نزولی آب دریا، سطحی از خشکی را ایجاد کرده که دارای ارزش بازاری و غیربازاری است؛ ارزشی که کمتر به آن توجه شده است.
شربتی خاطرنشان کرد: اگر در سال ۱۴۰۲ کانال آشور بازگشایی نمیشد، محیط خلیج به شورهزاری غیرقابل بازگشت تبدیل میشد. با این حال، باز شدن این کانال زمان زیادی برای تماشا و انتظار باقی نگذاشته است؛ باید طرحی فوری و دانشگاهمحور اجرا شود.
وی در ادامه گفت: در استراتژی سازگاری، باید کاهش تراز آب را به رسمیت شناخت و با آن کنار آمد. اراضی جدیدی که در اثر خشکی ظاهر شدهاند، میتوانند به فرصتهایی زیستمحیطی تبدیل شوند؛ از جمله کاشت درختان متناسب با اقلیم منطقه.
شربتی تأکید کرد: این شرایط، اکوسیستمی تازه پدید میآورد که ارزش آنچه از منظر بازاری و چه غیربازاری—پنجاه برابر بیشتر از سال ۱۳۹۰ خواهد بود.
وی همچنین اشاره کرد: استراتژیهای مبتنی بر ارزش بازاری و غیربازاری در بسیاری از کشورهایی که با تغییر اقلیم مواجهاند، اجرا شده و نتایج مثبتی بهدنبال داشته است.
سازگاری با تغییر اقلیم، ضرورت گریزناپذیر آینده است
شربتی اظهار کرد: برای ادامهی مسیر، ما نیازمند یک برنامهی پژوهشی جامع همراه با ارائهی راهکارهای مشخص برای خلیج گرگان هستیم تا در مرحلهی بعد، وارد فاز اجرایی شویم.
وی افزود: ما میتوانیم از بخش خشکیشدهی تالاب بهعنوان سرمایهی طبیعی بهرهبرداری کنیم و حتی تالابهایی جدید ایجاد کنیم.
به گفتهی این استاد دانشگاه، باید ظرفیتهای نهفته در شرایط کنونی خلیج را شناخت و از آنها بهترین بهره را برد.
وی تأکید کرد: در این مقطع، تصمیمات مقطعی دیگر کارایی ندارند. نیاز ما یک برنامهی مطالعاتی کامل است که ظرفیتهای خلیج را بهدرستی شناسایی و بالفعل کند.
شربتی گفت: نباید دائماً بهدنبال این باشیم که خلیج خشکشده را چگونه دوباره پرآب کنیم یا آب را عقب بکشیم. اکنون وقت آن است که بخشهای باقیماندهی خلیج حفظ شود و از زمینهای خشکشده در جهت احیای منابع طبیعی، کاشت درخت، ایجاد دریاچههای مصنوعی و توسعهی گردشگری بهرهبرداری شود.
عدم وفاق، نجات خلیج را به تأخیر میاندازد
در ادامهی این نشست، سید محسن حسینی، مدیرکل دفتر امور شهری و شوراهای استانداری گلستان و مدیرعامل پیشین آب منطقهای گلستان که بهعنوان نمایندهی معاون عمرانی استاندار حضور یافته بود، اظهار کرد: نوسانات سطح آب دریای خزر در اختیار هیچ نهاد یا فردی نیست. ما باید ببینیم با توجه به شرایط و ظرفیتهای فعلی خلیج، چه میتوان کرد.
وی افزود: متأسفانه عدم وفاق در اجرای برخی طرحها، روند نجات خلیج را کند یا حتی متوقف کرده است.
حسینی با تأکید بر اهمیت موضوع گفت: باید با همراهی رسانهها، کنشگران، دانشگاهیان و دستگاههای اجرایی، احیای خلیج را به نتیجهی مطلوب رساند.
مدیرکل دفتر امور شهری استانداری گلستان هشدار داد: بر اساس مطالعات، خشک شدن خلیج، پیامدهایی چون تولید ریزگردها خواهد داشت که تهدیدی جدی برای سلامت، کشاورزی و آبزیپروری به شمار میرود.
وی پیشنهاد کرد: باید برای نجات خلیج گرگان، یک کنفرانس ملی برگزار و نقشهراهی جامع با مشارکت کارشناسان تدوین شود و اقدامات اجرایی با جدیت آغاز شود.
در ادامه این نشست، یکی از اعضای هیئت علمی دانشگاه منابع طبیعی گرگان اظهار کرد که طرح پیشنهادی سازگاری اقلیم در خلیج گرگان دچار نوعی دوگانگی است که باید برای مخاطبان بهروشنی تبیین شود. سیدعباس حسینی گفت: اجرای این طرح و طرحهایی از این دست باید با دقت و بررسیهای کارشناسی بیشتری همراه باشد تا در آینده با خسارات ناشی از اجرای ناقص یا اشتباه آن مواجه نشویم؛ چرا که هدف همه ما نجات و احیای خلیج گرگان است.
فقط به دادهها اکتفا نکنید
رئیس دانشگاه منابع طبیعی گنبد نیز با بیان اینکه دریافت دادههای مربوط به خزر از سمت روسیه عملاً ناممکن است، اظهار کرد: اگر واقعاً هدف ما نجات خلیج گرگان است، باید برای آن برنامهای مدون و اجرایی تدوین شود. پاتیمار افزود: ما در یک فرایند مطالعاتی، شوری آب خزر را مدلسازی کردیم و متوجه شدیم که اگر خلیج خشک شود، وضعیت استان بهشدت بحرانی خواهد شد. من معتقدم بدون داشتن دادههای کافی، امکان ارزیابی دقیق وضعیت آب خزر و خلیج وجود ندارد. او ادامه داد: در مقیاس بزرگ کار کردن، مشکلی از خلیج حل نمیکند. من به ارائه طرحهای فعلی خوشبین نیستم، اما توصیه میکنم به هر داده یا اظهار نظری بسنده نکنید. وی افزود: روزی که آب پس از لایروبی وارد خلیج شد، برخی پیشبینی کردند که کانال در شش ماه آینده مجدداً دچار رسوبگذاری میشود. اما اکنون، پس از گذشت هجده ماه، میبینیم که هنوز کانال دچار رسوب نشده است. پاتیمار پیشنهاد داد که دبیرخانه و کارگروه تخصصی خلیج گرگان در اداره کل محیط زیست دایر شود تا وضعیت خلیج بهصورت لحظهای و مداوم رصد شود.
تصمیمات خرد، نجاتدهندهی خلیج نیستند
مدیر سازمان مردمنهاد «نجات سبز گلستان» گفت: خلیج گرگان به لحاظ ماهیت، فرزند مشترک جنگلهای هیرکانی و دریای خزر است. وقتی خلیج حاصل پیوند دو اقلیم است، چگونه میتوان با تصمیمات خرد برای آن نسخه نوشت؟ ملاح افزود: خواستهی ما این بود که این نشستها در دانشگاه برگزار شود، که متأسفانه انجام نشد. باید از همین امروز به این فکر باشیم که اگر در دو دهه آینده ارتباط خلیج با خزر قطع شود و حوزه آبریز بالادست نیز ارتباطی با خزر نداشته باشد، تا چه زمانی باید آب از دریا برداشت و به خلیج ریخت؟ به گفتهی وی، ما نگران ده سال آینده هستیم.
هنوز برای نجات خلیج دیر نشده است
رئیس اداره آبخیزداری منابع طبیعی و آبخیزداری گلستان نیز گفت: نجات خلیج به نوعی به دست خود ما هم هست و نباید تنها به این بهانه بسنده کنیم که چون رود ولگا بسته شده، دیگر کاری برای خزر و خلیج نمیتوان انجام داد. مهندس بهترک افزود: با استفاده از مطالعات دانشگاهی، لایروبی رودخانهها، ممانعت از احداث بندهای غیرقانونی در بالادست رودخانهها و هدایت سیلابها به سمت دریا و خلیج، میتوانیم با مشارکت جمعی و همافزایی در قالب یک ایده مطالعاتی، از خلیج حفاظت کنیم. او معتقد است: اگر نقشه راه درستی داشته باشیم، غیرممکن نیست که جلوی خشک شدن خلیج را بگیریم. چرا که ما تاکنون برای رودخانههای استان برنامهریزی نداشتهایم و امروز نتیجه آن را در قالب این بحران مشاهده میکنیم. وی افزود: نجات خلیج فقط با کار گروهی، همکاری نهادها و همدلی بین بخشهای مختلف امکانپذیر است؛ در غیر این صورت، باید نشست و نظارهگر مرگ تدریجی خلیج بود.
اهمیت زیستمحیطی خلیج گرگان و میانکاله
خلیج گرگان و تالاب میانکاله منطقهای بسیار مهم از نظر زیستمحیطی هستند و در سال ۱۹۷۵ میلادی توسط کنوانسیون رامسر به عنوان ذخیرهگاه زیستکره و پناهگاه حیات وحش شناخته شدند. نگرانی از خشک شدن خلیج و در پی آن، افزایش بار نمکی در منطقه، باعث شده تا اینبار مسئولان گلستانی با عزمی جدیتر به این مسئله ورود کنند. چرا که در گذشته، عدم بهرهگیری از تحقیقات دانشگاهی و همچنین ترک فعل برخی دستگاههای اجرایی در انجام وظایف خود در حوزه دریا و خلیج، باعث شد که مصوبات مربوط به خلیج، سالها روی کاغذ باقی بمانند. در همین راستا، اجرای طرح پمپاژ آب نه تنها درمانی برای خلیج نیست، بلکه هزینهای هنگفت به همراه دارد که تأمین آن از توان استان خارج است.
دیدگاهتان را بنویسید