به گزارش بازار کسب و کار به نقل از کاوش نیوز– زهرا بهرامی، گرچه از نظر صاحبنظران هفته بازارها میتوانند رویکردی از توسعه پایدار و متوازن ارائه کنند اما هماکنون هفته بازارهای استان فاصله زیادی از رویا تا واقعیت دارند.
از منظر صاحبنظران توسعه، بازارهای هفتگی از عمدهترین روشهای تغییر در توسعهی پایدار و متوازن محسوب میشوند که میتوانند تحولی بنیادین در کارکرد، کالبد، تولید، اشتغال و در نهایت تغییرات مثبت اقتصادی- اجتماعی مناطق مختلف ایجاد کنند.
بازارهای هفتگی از دیرباز (از زمان یکجانشینی بشر) حسب ضرورتی که احساس میشد، ایجاد شده و طی قرنها و روزگاران بسیار تاکنون از اهمیت خاصی از دیدگاه مردم برخوردار بوده وهستند.
در گذشته هفته بازارها به دلیل مشکلات گوناگون از جمله عبور و مرور روستاییان و برای پاسخگویی به نیاز سکونتگاههای شهری و روستایی با هدف مبادله کالا اعم از تولیدات مازاد بر مصرف روستاییان و تأمین کالاها وخدمات مورد نیازشان ایجاد شده و موجب تقویت اقتصاد جامعه روستایی و بهبود روابط مناطق روستایی با شهر و مناطق میشدند.
اما نتایج نشان داده امروزه بازارها نقش بسیار مهمی را در اشتغال و درآمدزایی برای روستاییان و کارجویان شهری که در این بازارها به عنوان فروشنده مشغول هستند و بهویژه زنان بیسرپرست و بدسرپرست که درآمد خاصی ندارند، داشته و تقویت تنوع تولید محصول به منظور عرضه به این بازارها را میتواند به همراه داشته باشند.
اگر بخواهیم اشاره ای به اثرات اجتماعی بازارهای هفتگی داشته باشیم میتوان گفت هفته بازارها به جلوگیری از مهاجرت روستاییان و کارجویان شهرهای کوچک به حاشیه شهرها به منظور معیشت روزگذران، ارتباط و تبادل فرهنگی، افزایش آگاهی و اطلاعات فروشندگان این بازارها کمک میکنند.
اما همه مباحث هفته بازاها در این موضوعات خلاصه نمیشود و باید ازمنظر دیگری و با نگاه ریزبین و دقیقتری به آنها نگریست.
این گونه بازارها در گذشته جزو بازارهای رسمی و حتی تنها بازار رسمی هر شهر و یا روستا محسوب میشدند اما امروزه جزو بازارهای غیررسمی بومی هستند که مختص شهرهای زیر ۱۰۰هزار نفر و در درجه بعدی مختص روستاهایی است که در منطقهی خود دارای محوریت هستند.
در حال حاضربه جز تراکنشی که در دستگاههای پوز فروشندگان ثبت می شود عملا و دقیقا هیج نهاد و فردی از میزان گردش مالی اینگونه بازارها اطلاعاتی در دست نیست.
همچنین حضور و شرکت هر فروشندهای در هر بازاری منوط به پرداخت هزینه به شهرداری و یا دهیاری میزبان آن بازار است. یعنی عملا فعالیت این بازارها یکی از منابع تامین مالی شهرداریها محسوب شده؛ بنابراین میتوان یکی از
گلوگاههای فساد نیز تلقی شود. چرا که رسما هیچگونه نظارتی بر نحوه ارتباط شهرداریها با این بازارها تعریف نشده و در طرح و دستورالعملی در دست نیست.
هریک از این بازارها و یا حداقل برخی از آنان میتوانند جزو جاذبههای گردشگری شهر هاو یا منطقه باشند اما متاسفانه به جز معدودی از این بازارها در استانهای شمالی کشور بهویژه در گیلان و مازندران، هیچ یک از بازارهای گلستان جزو این جاذبه ها نشدهاند گرچه میتوان پیوست گردشگری برای این بازارهای تهیه و تدوین کرد.
البته نباید از مشکلاتی که این بازارها میتوانند ایجاد کنند هم غافل بود چراکه در روز برگزاری بازار، اختلال در حمل و نقل عمومی شهر و یا معابر حوالی و اطراف بازار به وضوح دیده میشود و عدم مدیریت مناسب در این مسئله باعث مشکلات بسیار عدیدهای برای شهروندان شده است.
همچنین عرضه غیر بهداشتی برخی مواد غذایی و بهداشتی و نبود نظارت کافی بر این امر نیز سلامت شهروندان را به خطر انداخته و مناسب نبودن مکان اغلب این بازارها از لحاظ تردد وسایل نقلیه، نداشتن پارکینگ و… بعضا جان شهروندان و ساکنین مناطق اطراف را به خطر میاندازد.
قرار بود و یا یک ماموریت نانوشتهای برای فعالیت این بازارها تعریف شده بود که این بازارها قرار بود تولیدات بومی و محلی هر منطقه را عرضه کنند اما در حال حاضر این بازارها تبدیل به محلی برای عرضه و فروش هر محصولی منتهی نسبت به میانگین بازارهای رسمی، اندکی ارزانتر است. در میان این اجناس، محصولات استوک و حتی کارکرده و بعضا محصولات بومی و محلی کشاورزی و صنایع دستی نیز یافت میشود. که همین امر باعث شده است این فروشندگان با کمترین هزینه، سود سرشارتری از مغازه داران و صاحبان کسب و کارهای داخل شهرها داشته باشند که این مساله نیز جای بسی تامل دارد.
دیدگاهتان را بنویسید