شهروندان در برابر پروتکلهای بهداشتی رفتارهایی متفاوت نشان میدهند. این تفاوتها از کجا میآید و سرانجامِ آن چه خواهد بود؟ «حسین میرزایی» جامعهشناس در گفتوگو با ایرنا به این پرسشها پاسخ داده است.
چراهمچنان برخی مقابل پروتکلهای بهداشتی مقاومت میکنند؟
حدود یک سال از شیوع کرونا میگذرد و همچنان این بیماری در ایران و جهان قربانی میگیرد. یکی از دلایل شیوع، از سوی مسئولان و کارشناسان حضور در مراکز خرید بدون رعایت پروتکلهای بهداشتی عنوان شده است.
در این زمینه رفتارهای هیجانی در ارتباط با مصرفگرایی و خریدهای غیرضروری به عنوان یک مساله مطرح شده است؛ مساله ای که از دید برخی جامعهشناسان با ترس و اضطراب ناشی از کرونا بی ارتباط نیست. اما اینکه این ترس و اضطراب چگونه بر مصرفگرایی افراد دامن میزند و شکل صحیح مواجهه با آن در جامعه چگونه باید باشد، خود نیاز به بحث و بررسی بیشتر دارد. این موضوع سبب شد پژوهشگر ایرنا با «حسین میرزایی» مردم شناس و استاد دانشگاه علامه طباطبایی به گفت و گو بنشیند.
مشروح سخنان این جامعه شناس در ادامه آمده است؛
میرزایی در خصوص ترس، اضطراب و لزوم کنترل آن در جامعه گفت: ترس و اضطراب جمعی در شرایط همهگیریها بیش از پیش خود را نشان میدهد. این واکنشهای پایه، ریشه بسیاری از رفتارهایی است که ما در وضعیت کرونایی از خود بروز میدهیم. یکی از راههای غلبه بر این هیجانها، استفاده از ارتباطات اجتماعی است، اما این ارتباط برای کمک به کنترل ترس و اضطراب، درشرایط کرونایی باید شفاف، محدود و مشخص باشد. بطور دقیق، این بدان معنا است که آنچه ستاد ملی کرونا به عنوان پروتکلهای بهداشتی تدوین کرده، رعایت شود.
با این حال، هنگامی که یک فرد مضطرب است، تمایل دارد منابع اطلاعاتی خود را حتی به صورت غیر رسمی و غیرقابل اعتماد افزایش دهد، مثلا نظر یک «متخصص» در شبکه های مجازی، اطلاعات «محرمانه» ای که از سوی یک پرستار به درست یا غلط فاش شده، و غیره. این منابع اطلاعاتیِ نامعتبر اضطراب و ترس را در افراد افزایش میدهد.
البته در درک و تفسیر محتوای این پیامها، باید تواناییهای فردی را نیز در نظر گرفت. داشتن یک ذهنیت خوب و انتقادی به جداسازی اطلاعات درست از نادرست کمک میکند و میتواند در کاهش ترس و اضطراب موثر باشد.
به نظر میرسد داشتن یک شبکه تحلیلی عینی باعث کاهش ترس در مورد یک رویداد این چنینی میشود. حال اگر این شرایط و ظرفیتها وجود نداشته باشد، ترس و اضطراب بر منطق اولویت پیدا خواهند کرد. همچنین خستگی ذهنی باعث کاهش توانایی ما در مواجهه با وسواسها و فشارها می شود. این جا است که ممکن است بسیاری از افراد برای کنترل خود، به رفتارهای غیراخلاقی دست بزنند. در نتیجه، حتی اگر در شرایط کرونایی، از نظر درآمد در تنگنا باشیم، با عجله به فروشگاهها هجوم میبریم و بالاجبار خرید میکنیم.
اما این دیوانگی مصرف از کجا میآید ؟ از آنجا که تهیه کالاها ترس را کاهش میدهد ، مصرف بیش از حد اضطراب را تسکین میدهد. این زمانی است که خودکنترلی دیگر پاسخ ندهد. اما این امر تنها از روی ترس نیست، بلکه ما کالاهایی را برای اطمینان از ادامه حیات جمع میکنیم. رفتار اجباری یا حتی اضطراری خرید، یک مکانیسم محافظ است. در این رابطه، همچنین باید توجه داشته باشیم که بسیاری از افراد در کشورهای مختلف، سلاح گرم (با یا بدون مجوز) خریداری کردهاند که بدون شک از نظر آنها وسیله نهایی برای محافظت است.
رویکردهای متفاوت در برابر دستورالعملهای بهداشتی از کجا میآید؟
میرزایی در خصوص نحوه مواجهه افراد مختلف با دستورالعملهای ستاد ملی مبارزه با کرونا بیان داشت: رعایت دستورالعمل های اعلام شده از سوی ستاد ملی کرونا، با توجه به افراد متفاوت است. برخی تصمیم میگیرند که از قوانین پیروی کنند و برخی دیگر آنها را رد میکنند. در این جا دو عامل اصلی وجود دارد: اطاعت و انطباق. با عامل دوم، از مردم خواسته میشود تا به شواهد علمی پایبند باشند؛ شواهدی که نشان میدهد با محصور کردن خود، محدود کردن جابهجاییها (سفرهای غیرضروری) و شستن دستها به طور مرتب، میتوانیم زندگی خود را نجات دهیم.
با وجود این، برخی از مردم در برابر رعایت پروتکلها مقاومت میکنند و حتی از ابراز علنی عدم رعایت پروتکلها ابائی ندارند. از نظر اجتماعی، سه دسته افراد این پروتکلها را رعایت نمیکنند: دسته اول،کسانی که برای امرار معاش، به طور روزانه نیاز به خروج از منزل دارند، (نقش دولت در تامین نیازهای اولیه این افراد قابل تامل است) دوم، کسانی که برای تفریح (و یا سفرهای غیرضروری) از منزل خارج میشوند (که عمدتا انتقال ویروس و تبعات آن را کم اهمیت، نادیده یا حتی دروغ میپندارند)، و دسته سوم، کسانی که با نوع نگاه تقدیرگرایی، برای ماندن در منزل مقاومت میکنند. از دیدگاه فردی، جنبههای رفتاری خاصی میتواند این عدم تمکین از دستورالعملها را توضیح دهد. به عنوان مثال، شخصیت فردگرا و رد کننده اقتدار ممکن است در دوران کودکی به دست آمده و در طول زمان تقویت شده باشد. بنابراین پیوستن چنین افرادی به پویایی جمعی و پیروی از این حرکت پیشگرانه بسیار دشوار خواهد بود.
این استاد دانشگاه گفت: با وجود این، در این دوره عدم اطمینان، یک چیز قطعی است. فاصلهگذاری شخصی بین دو فرد که البته در فرهنگهای مختلف، متفاوت بوده و با شرایط کرونایی تشدید شده است و احتمالاً در آینده حتی بعد از شکست این ویروس گسترش یابد.
میرزایی در پایان گفت: به نظر من، آنچه ما در حال حاضر تجربه می کنیم «بحران» نیست؛ زیرا ممکن نیست که پس از این ماجرا، دوباره مثل گذشته زندگی را از سر بگیریم. چه بسا هم اکنون تغییراتی اساسی در روابط انسانی، در رابطه با فناوری و … برای ما ایجاد شده است. بنابراین ما برای موفقیت، بیش از هر زمانی، به سازگاری و انعطاف اجتماعی نیاز داریم.
دیدگاهتان را بنویسید