در دنیای امروز، داستانهای موفقیت زنان کارآفرین به عنوان نمادهایی از اراده و پشتکار درخشان شناخته میشوند. یکی از این داستانها در دل روستای بالاجاده کردکوی یکی از شهرستانهای گلستان رقم میخورد، جایی که زنی با قلبی پر از عشق و امید، با تلاش و خلاقیت خود به دنبال تحقق آرزوهایش است. زنان امروز نه تنها به عنوان یک زن بلکه بعنوان یک کارآفرین، الهامبخش برای دیگر زنان و جوانان در جامعه شناخته میشود.
به گزارش خبرنگار بازار کسب و کار این زنان با تلاشهای بیوقفهاش، توانسته اند دنیای خود و اطرافیانش را تغییر دهند. و با ایجاد فرصتهای شغلی و آموزش به دیگران، به بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی منطقه کمک کرده اند و نشان داده اند که با عشق و اراده، میتوانند بر چالشهای روبرو غلبه کنند. داستان آنها یادآور این حقیقت است که هر فردی میتواند با تلاش و پشتکار، به موفقیتهای بزرگ دست یابند و دنیای بهتری را برای خود و دیگران بسازند.
در ادامه، به بررسی زندگی و دستاوردهای زنی کارآفرین خواهیم پرداخت و نگاهی خواهیم داشت به چالشها و موفقیتهای او در مسیر کارآفرینی خواهیم پرداخت
در دل روستای بالاجاده کردکوی، جایی که آسمان همیشه به رنگ آبی عمیق است و نسیم ملایم از میان درختان سرسبز میوزد، زنی کارآفرین با قلبی پر از عشق و امید، در جستجوی خلق ایدههای نوین است. او که داستانش را از کوچههای پرخاطره این روستا آغاز کرده، اکنون با صدای پرشور و نشاط، به آیندهای روشنتر مینگرد.
هر صبح که خورشید از افق سر بر میآورد، نور طلاییاش بر خانههای ساده و زیبا میتابد و همچون نوری از امید، بر چهرهی این زن درخشش میبخشد. در این لحظات، زمان گویی متوقف شده و همه چیز به هم پیوسته است؛ گذشتهای که با تلاش و استقامت شکل گرفته و آیندهای که مملو از فرصتهای بیپایان است.
خانم صدیقه بنیهاشمی با دستانی پر از کوشش و دلی سرشار از عشق، همچنان به مسیر خود ادامه میدهد. هر گامی که برمیدارد، نشانهای از اراده و پشتکار اوست. صدای چرخهای کارگاهش همچون موسیقی دلنشینی در هوای پاک روستا طنینانداز میشود و با هر چرخش، داستانی نو از امید و تلاش رقم میخورد.
در این لحظات، تمامی مرزهای واقعیت و خیال محو میشوند. او همچنان در تلاش است تا آرزوهایش را به واقعیت تبدیل کند و هر روز با لبخندی بر لب و نگاهی پر از امید، به استقبال آیندهای میرود که پر از شگفتی و زیبایی است. او ثابت کرده که با عشق و اراده، هیچ چیز غیرممکن نیست و همچنان در پی خلق داستانی جدید و شگفتانگیز است.
در دل کارگاه پرجنب و جوش این زن کارآفرین در روستای بالاجاده کردکوی، بخشی از فضا به یک موزه اشیای قدیمی تبدیل شده است که به طرز شگفتانگیزی یادها و گذشتهها را زنده میکند. این موزه با مجموعهای از اشیای قدیمی که شاید بسیاری از آنها دیگر کاربردی نداشته باشند، اما هر یک داستانی از روزهای گذشته را روایت میکنند، به یکی از جذابترین بخشهای کارگاه تبدیل شده است.
در این موزه، هر گوشهای پر از اشیای تاریخی و نوستالژیک است. از ابزارهای قدیمی دستی که زمانی برای تولید و ساخت استفاده میشدند، تا لباسهای سنتی و پارچههایی با طرحهای اصیل که هر یک داستانی از زندگی و فرهنگ مردم این منطقه را به تصویر میکشند. این اشیا، گرچه دیگر کاربردی ندارند، اما با خود خاطراتی از گذشتههای دور و روزهای پربار و امید به همراه دارند.
بازدیدکنندگان با قدم زدن در این موزه، گویی به گذشته سفر میکنند و با هر شیء قدیمی، لحظاتی از تاریخ و زندگی پیشینیان را تجربه میکنند. نگاه به این اشیا نه تنها حس نوستالژی را در دلها بیدار میکند، بلکه بینندگان را به تحسین و احترام به تلاشها و زحمات نسلهای پیشین وا میدارد.
این زن کارآفرین با تأسیس موزهای در کنار کارگاه خود، توانسته است ارتباطی عمیق میان تاریخ و زمان حال برقرار کند. او با ارادت به میراث فرهنگی، فضایی را فراهم کرده که در آن علاوه بر خلق محصولات نو، ارزشهای گذشته نیز زنده میمانند. موزه او، نمادی از ترکیب سنت و نوآوری و تلاشی برای حفظ میراث فرهنگی به شمار میآید.
در فضای این موزه، حس و حال یادها و خاطرات گذشته به وضوح حس میشود. هر شیء داستانی از روزهای پر از عشق و تلاش را در خود نهفته دارد. نگریستن به این اشیا، همچون گشودن دری به سوی گذشته است که بیننده را در دریایی از نوستالژی غرق میکند. خانم بنیهاشمی با زحمات و تلاشهای خود، این موزه را به مکانی تبدیل کرده که هر بازدیدکننده با ورود به آن، احساسات و یادهای شیرینی را تجربه میکند. این موزه نه تنها نمایانگر تاریخ و فرهنگ است، بلکه سمبلی از عشق و احترام به گذشتهای است که هنوز در دلهایمان زنده است.
زندگی این زن کارآفرین، داستانی از تلاش و موفقیت را به تصویر میکشد. او بیش از ۳۰ سال پیش فعالیت خود را با فروش لباسهای سنتی آغاز کرد و با گذشت زمان و کسب تجربیات مختلف، به تدریج به تولید و عرضه محصولات صنایع دستی روی آورد. با نوآوری و خلاقیت، او توانست تنپوشهای منحصر به فردی تولید کند که با استقبال بازار مواجه شد. با شرکت در نمایشگاههای مختلف و توجه به نیاز مشتریان، او محصولات جدیدی مانند سرویس آشپزخانه را تولید کرد و تمام درآمد خود را صرف توسعه کسبوکارش نمود.
خانم بنیهاشمی اکنون با چالشهای زیادی مواجه است. او در تمامی شهرهای گلستان، ۱۰۰ نفر را تحت پوشش دارد و با وجود مشکلات مالی و اجارهای بودن مکان تولید، به فعالیتهای خود ادامه میدهد. او هزاران نفر را آموزش داده و حتی در زمان آموزش به کارآموزان حقوق پرداخت میکند. در کنار تولید صنایع دستی، او به دوخت لباس نیز مشغول است.
این کارآفرین از مغازههای اجارهای در روستا آغاز کرد و با خرید و فروش محصولات، کمکم کسبوکار خود را رونق بخشید. در بسیاری از خانههای روستا، دستگاههای سنتی برای تولید وجود داشت، اما به مرور زمان این دستگاهها خراب شدند و مردم به دلیل عدم علاقه، این ابزارهای سنتی را کنار گذاشتند. از سال ۱۳۷۹، او به تولید صنایع دستی و لحاف و تشک پرداخت و با ایدههای نوآورانه، اولین کسی بود که تنپوشهای منحصر به فردی تولید کرد.
با وجود تمام این چالشها، این زن کارآفرین همچنان به تلاشهای خود ادامه میدهد و به دنبال راهحلهایی برای بهبود وضعیت کسبوکارش است. بافندگان او، که بسیاری از آنها را حتی یک بار هم ندیده است، نگران فروش محصولات خود هستند و میگویند اگر او نتواند محصولات را به فروش برساند، آنها نیز با مشکل مواجه خواهند شد.
خوشحالی در چهره او نمایان است و با افتخار به دستاوردهایش، نشان میدهد که با همت و تلاش میتوان در برابر سختیها ایستادگی کرد و به موفقیتهای بزرگی دست یافت. این زن کارآفرین، با قدمهای استوار خود، نه تنها به اقتصاد محلی کمک کرده، بلکه به عنوان الگویی برای زنان و جوانان دیگر نیز شناخته میشود. داستان او، یادآور شجاعت و پشتکار افرادی است که با عشق و اراده میتوانند مسیر زندگی خود و دیگران را تغییر دهند.
چه تعداد در مجموعه شما در حال اشتغال هستند و در کدام مناطق فعالیت میکنید؟
من ۱۰۰ نفر نیروی کار دارم که در تمامی شهرهای گلستان مشغول به فعالیت هستند. این افراد در زمینه تولید و فروش محصولات صنایع دستی به من یاری میرسانند.
آیا تاکنون به فکر تعطیل کردن کسب و کارتان افتادهاید؟
بله، گاهی اوقات به فکر تعطیلی کسب و کارم میافتم. اما به این نتیجه میرسم که اگر این کار را انجام دهم، بسیاری از افراد بیکار خواهند شد و این مسئولیتی است که نمیتوانم نادیده بگیرم. نگرانی برای آینده کارگران و خانوادههایشان همیشه در ذهن من است.
چه چالشهایی در کسب و کارتان دارید؟
بزرگترین چالش من کمبود سرمایه در گردش و اجارهای بودن محل تولید است. این مشکلات فشار مالی زیادی به من وارد کرده و ادامه فعالیتهایم را دشوار ساخته است.
چه تعداد کارآموز را آموزش دادهاید و چگونه از آنها حمایت میکنید؟
هزاران نفر را آموزش دادهام و در طول دوره آموزشی به کارآموزان حقوق میدهم تا بدون نگرانی مالی، مهارتهای لازم را فرا بگیرند. این امر به آنها کمک میکند تا سریعتر وارد بازار کار شوند و از تجربیات من بهرهمند شوند.
آیا علاوه بر صنایع دستی، فعالیت دیگری نیز دارید؟
بله، به غیر از صنایع دستی، به دوخت لباس نیز مشغول هستم و ۴ نفر کارگر مستقیم در کارگاه دارم. تولید لباسهای سنتی و مدرن بخشی از فعالیتهای من است که مشتریان خاص خود را دارد.
چگونه از دستگاههای تولید در خانهها استفاده میکردید؟
در بسیاری از منازل، دستگاههایی برای تولید وجود داشت، اما به مرور زمان این دستگاهها خراب شدند و از بین رفتند. با این حال، من توانستم برخی از آنها را تعمیر کرده و برای تولید محصولات استفاده کنم.
از چه زمانی به صنایع دستی روی آوردید؟
از سال ۱۳۷۹ به حوزه صنایع دستی و تولید لحاف و تشک مشغول شدم. این اقدام به من اجازه داد تا محصولات متنوعتری را به بازار عرضه کنم و مشتریان بیشتری جذب کنم.
چه چیزی کار شما را متمایز کرده است؟
توجه به این نکته که چه محصول جدیدی را تولید کنم و تبدیل کارم به چیزی که مورد نیاز و مطلوب مشتریان باشد، مرا متمایز کرده است. همواره به دنبال نوآوری و ارتقای کیفیت محصولاتم هستم.
آیا پساندازی دارید؟
هر چه از فروش به دست میآورم، صرف توسعه کار میکنم و پساندازی ندارم. تمام درآمدم را برای گسترش کسب و کار و بهبود وضعیت تولید مصرف میکنم.
در عرصه تولید، من به عنوان پیشگام در طراحی و تولید لباسهای خاص و منحصر به فرد شناخته میشوم. با توجه به نیازهای مشتریان، در نمایشگاهها محصولات جدیدی مانند سرویسهای آشپزخانه را به بازار معرفی کردهام. این نوآوریها موجب شده که محصولات من همواره در کانون توجه قرار گیرند.
هرچند ممکن است بافندههای خود را یک بار هم ملاقات نکرده باشم، اما آنها نگران آینده خود هستند و میدانند که اگر نتوانم محصولات را بفروشم، مشکلاتی برایشان پیش خواهد آمد. من همواره در تلاش هستم تا بازار فروش را حفظ کنم تا بافندهها و کارگرانم دغدغهای نداشته باشند.
این زن کارآفرین به واسطه تلاش و ارادهای مثالزدنی، توانسته است زندگی خود و بسیاری دیگر را دگرگون کند. با وجود تمام چالشها، او به پیشرفت و نوآوری ادامه میدهد. خوشحالی و رضایت در چهرهاش نمایان است و به عنوان الگویی برای دیگران در حوزه کارآفرینی و استقامت شناخته میشود.
خانم بنیهاشمی از روستای بالاجاده کردکوی، با تلاش و همت بینظیر خود، داستانی از پایداری و پشتکار را رقم زده است. با وجود چالشهای مالی و اجارهای بودن محل تولید، او توانسته است بیش از ۱۰۰ نفر را در شهرهای مختلف گلستان تحت پوشش قرار دهد و هزاران نفر را آموزش دهد.
نوآوریها و خلاقیتهای او در تولید صنایع دستی و لباسهای سنتی، باعث شده که محصولاتش در بازارهای مختلف مورد توجه قرار گیرد. او با عشق به کار و مسئولیتپذیری، حتی در شرایط دشوار نیز به پیشرفت و نوآوری ادامه میدهد و همواره در تلاش برای بهبود وضعیت کسب و کارش است.
این زن کارآفرین با ایجاد فرصتهای شغلی و آموزش به دیگران، نه تنها به بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی منطقه کمک کرده، بلکه به عنوان الگویی برای زنان و جوانان دیگر نیز شناخته میشود. داستان زندگی او نمایانگر قدرت اراده و پشتکار انسانهایی است که با عشق و امید میتوانند مسیر زندگی خود و دیگران را تغییر دهند.
او با افتخار به دستاوردهایش نگاه میکند و خوشحالی و رضایت را در چهرهاش به نمایش میگذارد. این نشاندهنده این است که با همت و تلاش، میتوان در برابر چالشها ایستادگی کرد و به موفقیتهای بزرگی دست یافت.
خوشحالی در چهره این زن کارآفرین نمایان است. او با وجود تمام سختیها و چالشها، از هر لحظه زندگیاش لذت میبرد و با افتخار به دستاوردهایش مینگرد. هر روزی که بر فراز روستای بالاجاده کردکوی طلوع میکند، نشانی از امید و عشقی است که در دل این زن تابناک وجود دارد.
او با قلبی پر از عشق به کار و مردم، به راه خود ادامه میدهد. قدمهای استوار او نه تنها به اقتصاد محلی کمک کرده، بلکه به عنوان الگویی برای زنان و جوانان دیگر نیز شناخته میشود. داستان او یادآور شجاعت و پشتکار انسانهایی است که با عشق و اراده میتوانند مسیر زندگی خود و دیگران را تغییر دهند.
با هر نسیمی که از کوچه پس کوچه های بالاجاده عبور میکند، او قصهاش را به یاد میآورد و با لبخندی بر چهره، به آیندهای درخشان و پر از امید مینگرد. این زن کارآفرین، با دستانی پر از تلاش و دلی سرشار از عشق، همچنان در جستجوی خلق آرزوهای نو و دستیابی به افقهای بالاتر است. او نشان داده که با عشق و اراده، هیچ چیز غیرممکن نیست. هر روزی که به استقبال آن میرود، مملو از امید و شادی است و او با افتخار به مسیری که پیموده، مینگرد.
زندگی این زن سختکوش از روستای بالاجاده کردکوی، نمایانگر اراده، امید و عشق به هنر و فرهنگ است. با تلاش و پشتکار بینظیرش، او توانسته از یک فروشنده ساده به یک تولیدکننده موفق صنایع دستی تبدیل شود که بیش از ۱۰۰ کارگر زن را تحت حمایت خود دارد. این زن نمونه با ایجاد فرصتهای تازه برای زنان روستا، بهبود معیشت آنها و تقویت حس همبستگی و اعتماد به نفس در آنان، به الگویی بینظیر برای تمامی زنان و دختران ایران تبدیل شده است.
قصه زندگی این زن، نشان آن از ایمان به خود و تلاش مستمر دارد که میتواند به هر آرزویی که می خواهد دست یابد و نه تنها زندگی خود، بلکه زندگی دیگران را نیز تغییر داد. این زن با پشتکار و ارادهای آهنین، همچنان به مسیر موفقیت و پیشرفت ادامه میدهد و الهامبخش زندگی بسیاری از افراد خواهد بود. داستان او به ما یادآوری میکند که هر چالشی، فرصتی برای رشد و پیشرفت است و با همدلی و تلاش مشترک، میتوان به موفقیتهای بزرگ دست یافت.
نکته قابل تامل بازار کسب و کار
داستان موفقیت خانم صدیقه بنیهاشمی در روستای بالاجاده کردکوی، به وضوح نشاندهنده قدرت اراده و پشتکار زنان کارآفرین است. نکته قابل تامل این است که او با وجود چالشهای مالی و مشکلات زیرساختی، توانسته است نه تنها کسبوکار خود را راهاندازی کند، بلکه به ایجاد اشتغال و آموزش دیگران نیز بپردازد.
این داستان یادآور این واقعیت است که عشق و تعهد به جامعه میتواند به عنوان محرکی قوی برای تغییر و پیشرفت عمل کند. او با ایجاد موزهای از اشیای قدیمی، نه تنها به حفظ فرهنگ و تاریخ منطقه کمک کرده، بلکه فضایی برای الهامبخشی و آموزش نسلهای آینده فراهم کرده است.
این نکته ما را به تفکر درباره اهمیت ادغام سنت و نوآوری در کارآفرینی و تأثیر آن بر بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی جوامع هدایت میکند. در نهایت، داستان او به ما یادآوری میکند که با همت و اراده، میتوان بر چالشها غلبه کرد و به موفقیتهای بزرگ دست یافت.
دیدگاهتان را بنویسید