ضرورت مقابله با باج نیوزها ۵ میلیارد تومان گرفت تا یک مدیر اقتصادی را بیندازد و انداخت
مهدی جلیلی روزنامه نگار، مدرس دانشگاه
بخش اول – ۵ میلیارد تومان برای برانداختن رئیس یک نهاد اقتصادی هزینه شد. مجری این پروژه یک چهره رسانهای بود که شاید نمیدانست پشت این تقلا برای برکنار کردن آن فردی که مورد ضرب قرار داده بود، چند هزار میلیارد تومان گردش مالی وجود داشت. شاید این فرد هرگز نمی دانست برای به مقصود رساندن چه کسی تلاش کرد. نتیجه کار او ولی فقط برکناری یک نفر نبود.
اولین قربانی این چنین پروژههایی رسانهها و روزنامهنگاران شریفی بودند که به دنبال شفافیت و مقابله با فساد مشغول روزنامهنگاری تحقیقی یا افشاگرانه بودند. بعد از آنکه این ماجرا عیان شد، همه روزنامهنگارانی که در زمینه سوت زنی و تحقیقی مشغول بودند با این اتهام روبرو شدند؛ که چقدر پول گرفتهای.
آن چهره رسانهای اولین نفری نبود که با مکانیزم باج نیوزها اقدام به پمپاژ خبر و تولید محتوا می کرد؛ آخرین هم نبود. از این مثال در چند سال اخیر نمونه های بسیاری وجود دارد.
آقای الف یک میلیارد هزینه برای افشای یک خبر در توییتر و توزیع آن توسط ۵۰ اکانت وابسته به خود میگیرد.
آقای ع برای هر توئیت در حمایت از یک وزیر ۱۵ میلیون تومان می گیرد و برای توزیع این توئیت به ازای هر اکانت ۱۰ میلیون هزینه به وزارتخانه تحمیل می کند.
خانم ص برای اینکه توئیت نزند پول می گیرد. ۱۲۰ میلیون. در یک رقم به گفته یکی از مقامات وزارت اقتصاد، فقط در سال ۱۴۰۲ بانک ها در مجموع بیش از ۱۰۰ میلیارد تومان برای همکاری با باج نیوزها هزینه کرده اند.
در دنیای امروز، اطلاعات و محتوایی که به دست مردم می رسد، به مثابه سلاحی قدرتمند در عرصههای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی عمل میکند.امروز و بعد از ورود جهان به دوران وب ۳ رسانههای کوچک و کاربران شخصی در کنار رسانه های بزرگ به بازیگرانی تبدیل شده اند که نقشی کلیدی در شکلدهی به افکار عمومی دارند.
در این میان و در کنار (یا بهتر بگوییم در مقابل) همه تلاش های ستودنی و شجاعت و شرافت روزنامه نگارانی که عمری به دنبال افزایش آگاهی و توسعه کشور بوده اند، نوعی رسانهنگاری مخرب تحت عنوان «باج نیوز» متولد شده و به معضلی جدی برای دنیای ارتباطات و اطلاع رسانی تبدیل شده است.
تعداد باج نیوزها که با انگیزههای مالی، سیاسی یا شخصی اقدام به تخریب، تطمیع و تحریف اخبار میکنند، در سایه بی سوادی مدیران ترسو و بی عملی جامعه رسانه ای در سوت زنی علیه باج نیوزها، روزبروز در حال افزایش است. همه می دانند که آنها نه به دنبال حقیقت، که به دنبال منافع خاصی هستند و از طریق فشار رسانهای بر افراد و نهادها ارتزاق می کنند، اما همچنان برای پیش بردن کارهای خود یا مقابله با جریان های رقبا، به این باج نیوزها پروژه می دهند و این ساختار انگل وار را تقویت می کنند.
بخش دوم – مدیران روابط عمومی چگونه بلعیده میشوند؟ نگاهی به چهار پیامد گسترش باجنیوزها
یکی از مهمترین ابزارهای باج نیوزها، ایجاد و بهرهبرداری از اتاق پژواک است. این پدیده زمانی رخ میدهد که افراد در معرض اطلاعاتی قرار میگیرند که باورهای پیشین آنها را تقویت میکند، یا ارتباط عمیقی با خودشان دارد. بدون آنکه امکان مواجهه با دیدگاههای متفاوت داشته باشند. در چنین فضایی، اخبار جعلی و تحریفشده بارها و بارها توسط منابع مختلف بازنشر میشود تا جایی که تصویری پساحقیقی از جهان برای فرد می سازد.
اتاق پژواک حفره بزرگی است که مدیران و روابط عمومیها را درخود میبلعد و با انعکاس پساحقیقت، آنها را مرعوب میکند. شگرد باج نیوزها گیر انداختن سوژههای خود در اتاق پژواک است. مدیران یا افراد سرشناس به یکباره با حجم انبوهی از اخبار علیه خود در کانال ها و اکانتهای وابسته به باج نیوزها روبرو میشوند و گمان میکنند، همه جهان نیز مانند آنها با همین خبر بمباران شده است. در صورتی که این همان حفره اتاق پژواک است که دارد آنها را می بلعد.
پیامد گسترش باج نیوزها چیست؟ چنان که گفتم نتیجه عملکرد باج نیوزها تنها لکه دار کردن چهره یک مدیر یا نهاد نیست، آنها در قدم اول روزنامه نگاری حرفه ای و اقتصاد رسانه را نابود می کنند. چون بخش قابل توجهی از هزینه های اطلاع رسانی و تبلغات نهادها و شرکتها را می بلعند و اقتصاد رسانه های حرفه ای را تهدید می کنند.
دومین پیامد گسترش باج نیوزها تضعیف اعتماد عمومی است. انتشار مداوم اخبار نادرست و تخریبی، باعث فرسایش اعتماد عمومی به رسانهها و حتی حقیقت میشود. افراد در مواجهه با حجم عظیمی از اطلاعات ضدونقیض، در نهایت دچار بیاعتمادی گستردهای میشوند.
سومین نتیجه گسترش باج نیوزها نابودی روزناکه نگاری تحقیقی و روزنامه نگاری افشاگرانه واقعی است. در فضای آلوده ای که باج نیوزها ایجاد می کنند هر نوع فعالیت افشاگرانه ای به باج خواهی تعبیر می شود و در نهایت همراهی و همدلی مخاطبان و حتی نهادهای نظارتی با روزنامه نگاری افشاگرانه را نیز تضعیف می کند.
چهارمین پیامد باج نیوزها نیز ترویج باورهای افراطی و قطبیسازی جامعه است. در اتاق پژواک، نظرات مخالف به ندرت شنیده میشوند، این امر باعث تقویت گفتمانهای افراطی و تقلیل ظرفیت جامعه برای گفتوگوی سازنده میشود.
بخش سوم – چگونه میتوان با باج نیوزها مقابله کرد؟
برای توسعه کشور باید با باج نیوزها مقابله کرد. آنها حقیقت را به مسلخ میبرند و هیچ چیزی خطرناکتر از قربانی شدن حقیقت و بیاهمیت شدن راستگویی در جامعه نیست. این فضای متشتت و مملو از پروژه بگیرهای رسانه ای، بزرگترین مانع توسعه در کشور با اتکا به حقیقت است. چنین فضایی مانع از رسوایی چهره های فاسد و تداوم اداره کشور با اتکا به باج دهی و باج خواهی می شود.
برای مقابله با باج نیوزها باید در قدم اول اجمماع گسترده در میان اهل رسانه برای حفاظت ار روزنامه نگاری حرفه ای شکل بگیرد و خود روزنامه نگاران در کسوت افشاگری و سوت زنی، اقدام به افشا و رسوایی باج نیوزها کنند.
دومین قدم تقویت سواد رسانهای مدیران است. باید به مدیران و چهره های سرشناس آموخت که در تله اتاق پژواک و باج خواهی نیفتند و با اتکا به شفافیت مقابل باج نیوزها بایستند.
سومین قدم استفاده از چهره های مسلط و توانا در اداره روابط عمومی سازمان ها و نهادهای موثر و ثروتمند است. مدیران روباط عمومی مهمترین عضو از زنجیره مقابله با باج نیوزها هستند.
چهارمین قدم نیز اصلاح قوانین و مقابله حقوقی با باجگیری رسانهای است.وضع قوانین سختگیرانهتر و برخورد جدی با رسانههایی که از طریق دروغپردازی اقدام به باجگیری میکنند، میتواند از آسیبهای بیشتر جلوگیری کند.
سخن آخر اینکه؛ باج نیوزها تهدیدی جدی برای سلامت رسانهای و اجتماعی یک جامعه هستند. آنها با ایجاد اتاق پژواک، حقیقت را تحریف کرده و با بازی روانی بر روی مخاطبان، قدرت نفوذ خود را گسترش میدهند. مقابله با این پدیده نهتنها به نفع افراد و نهادهایی است که در معرض حملات این رسانهها قرار میگیرند، بلکه یک ضرورت اجتماعی برای حفظ گفتوگوی سالم، اعتماد عمومی و انسجام اجتماعی است.
دیدگاهتان را بنویسید