بازار کسب و کار | در حالی که دنیا در لبه پرتگاه جنگ هستهای قرار دارد، توافقات استراتژیک ایران با کشورهای شرق آسیا و اوراسیا به عنوان گامهایی بزرگ برای فرار از چنین سرنوشتی مطرح شده است. سایت تحلیلی The Cradle در مقالهای با اشاره به نقش محوری ایران در تحولات منطقهای و جهانی، نوشت: «چرخش اوراسیایی ایران، کلید جلوگیری از جنگ جهانی سوم است.»
در این میان، توافق هستهای اخیر میان ایران و روسیه برای ساخت حداقل هشت راکتور هستهای در خاک ایران، گامی مهم در مسیر استقلال انرژیمحور ایران و همچنین کاهش تنشهاست. محمد اسلامی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، اعلام کرد: «ما با روسیه قرارداد ساخت هشت نیروگاه هستهای در ایران داریم که چهار مورد از آنها در بوشهر خواهند بود.» این پروژه در چارچوب «توافقنامه جامع مشارکت راهبردی ۲۵ ساله ایران و روسیه» صورت گرفته و بیش از ۱۰ گیگاوات برق برای ایران فراهم خواهد کرد.
روسیه همچنین پیشنهادی برای نجات مذاکرات متوقفشده هستهای ایران و آمریکا ارائه کرده است که شامل خارج کردن اورانیوم غنیشده از خاک ایران و تبدیل آن به سوخت برای راکتورهای غیرنظامی است. سرگئی ریابکوف، معاون وزیر خارجه روسیه، اعلام کرد که مسکو آماده است «نه فقط از نظر سیاسی بلکه بهصورت عملی» در این مسیر کمک کند.
اما با وجود اقدامات حسننیتی مسکو، حملات اخیر اسرائیل و آمریکا به ایران، به عنوان «خیانتی سنگین» تلقی شده است. طبق تحلیل The Cradle، برنامه هستهای ایران هرگز مسئله اصلی نبوده است. در مرکز تمامی این تحولات، چالش بنیادین جمهوری اسلامی با نظم صهیونیستی و امپریالیستی قرار دارد. ایران نه تنها ستون ثبات منطقهای بوده (و از سال ۱۷۳۶ تاکنون جنگی آغاز نکرده)، بلکه با ایفای نقش محوری در ابتکار کمربند و جاده (BRI) و دالان بینالمللی حملونقل شمال–جنوب (INSTC)، به گرهگاه ادغام اوراسیایی بدل شده است.
در ۲۴ مه، خط ریلی جدیدی به طول ۸٬۴۰۰ کیلومتر که شیآن چین را به بندر خشک آپرین ایران متصل میکند، افتتاح شد. این خط آهن که به عنوان «انقلابی خاموش» در اتصالپذیری توصیف شده، ۱۶ روز از مسیرهای سنتی دریایی میکاهد. وانگ ونبین، دیپلمات چینی، آن را «برد–بردی برای صلح، توسعه و همکاری» دانست.
همچنین احیای روابط ریلی ایران با پاکستان و ترکیه، دالانی به طول ۵٬۹۸۱ کیلومتر تشکیل داده که امکان حمل کالا از استانبول به اسلامآباد را تنها در ۱۳ روز فراهم میکند. این اقدامات در حالی صورت میگیرد که «دالان هند–خاورمیانه–اروپا» (IMEC) که در سال ۲۰۲۳ با حمایت آمریکا راهاندازی شد، بدون پیشرفت ملموسی باقی مانده است.
در مقابل، کشورهای عضو بریکس+ میراث متفاوتی دارند. چین به تنهایی بیش از ۴۲٬۰۰۰ کیلومتر خط آهن سریعالسیر ساخته و در زمینه رایانش کوانتومی، علوم فضایی و انرژی هستهای پیشتاز است. روسیه و چین، انتقال واقعی فناوری و مدلهای توسعه مشارکتی را به کشورهای فقیر ارائه میدهند و نظام دلار آمریکا که بر حباب مشتقات ۱٫۲ کوادریلیون دلاری استوار است، به سمت فروپاشی پیش میرود.
در این شرایط، روسیه و چین آشکارا اعلام کردهاند که در کنار ایران میایستند و ترامپ نیز از بازگشت به دیپلماسی سخن گفته است. اما در حالی که ایران بهای سنگینی با خون و حاکمیت ملی پرداخته است، سوال اساسی این است: چه کسی نظام جدید جهانی را طراحی خواهد کرد و به سود چه کسانی؟
نویسنده مقاله در نهایت تأکید کرد: «به فرض آنکه جنگ هستهای رخ ندهد، اتحاد چندقطبی باید اکنون بر بقا تمرکز کرده، اقتصاد یکپارچه جدیدی را تثبیت کرده و پایههای آن را در شراکتی استوار با ایران بنا نهد. اگر کشورهای مردد جنوب جهانی در انتخاب میان اصول، حاکمیت و آیندهنگری از یکسو و بندگی در برابر امپراتوری از سوی دیگر، درنگ کنند، مسیر آیندهای عادلانه و پساامپریالیستی همچنان بهطور خطرناکی دور از دسترس باقی خواهد ماند.»
مالیاتِ روی کاغذ؛ خانههای خالی هنوز در دسترس دولت نیست

























دیدگاهتان را بنویسید