×
×
آخرین اخبار

 از جنگ تا کشاورزی: یک سرباز، یک مربی، یک مأموریت ملی

  • کد نوشته: 58458
  • ۱۴۰۴-۰۵-۰۱
  • ۰
  • در سایه درختان زیتونِ طلایی گلستان، مهندس جهانگیر عرب، رزمنده هشت‌ساله جنگ و بازنشسته کشاورزی، با همان عشق و وفایی که روزگاری سرزمین را دفاع می‌کرد، امروز در حال دفاع از خاک، آب و امنیت غذایی کشور است. این بار نه با سلاح، بلکه با مهارت، دانش و آموزش ....
     از جنگ تا کشاورزی: یک سرباز، یک مربی، یک مأموریت ملی
  • تبلیغ هدفمند

    به گزارش خبرنگار بازار کسب و کار در سایه درختان زیتونِ روستای بسگی، مهندس جهانگیر عرب، مردی با سی سال خدمت در حوزه کشاورزی و هشت سال رزمندگی در جنگ تحمیلی، پس از بازنشستگی، مسیری ناباورکننده را انتخاب کرده است: به جای آنکه به آرامش بنشیند، هر روز در میان کشاورزان و دامداران روستایی ایستاده، دانش و تجربه خود را به نسل جدید می‌آموزد. او امروز به عنوان مربی آموزشگاه فنی حرفه‌ای بسگی، نه تنها مهارت‌های کشاورزی را منتقل می‌کند، بلکه در حال تبدیل خاک بی‌ثمر به باغات پرثمر و تحول اقتصاد روستایی است.

    مهندس عرب با اشتیاقی بی‌پایان می‌گوید: «بازنشستگی یعنی بنشینی و کار نکنی؟ نه! من فکر کردم چه کار کنم که بتوانم به کشورم کمک کنم. تصمیم گرفتم آنچه یاد گرفته‌ام، به دیگران یاد بدهم.» این تصمیم، با یک تماس تلفنی در روز تعطیل تاسوعا آغاز شد.

    او به مدیرکل آموزش فنی حرفه‌ای زنگ زد و گفت: «می‌خوام شما رو ببینم.» بدون تعلل، پاسخ شنید: «حالا بیا، برویم اداره.» این ملاقات، نقطه عطفی شد و مهندس عرب را به دنیای آموزش مهارتی وارد کرد.

    او در ادامه تعریف روشنی از مهارت دارد: «مهارت یعنی اینکه بتوانیم از امکاناتی که داریم — آب، خاک، بذر، کود، ماشین‌آلات و نیروی انسانی — در زمان مناسب و با کمترین هزینه، بیشترین نتیجه را به دست آوریم.» و این دقیقاً همان چیزی است که او در کارگاه‌های آموزشی خود به کشاورزان می‌آموزد.

    او با ایمانی عمیق تأکید می‌کند: «هر علمی که لازم دارید، تو گوگل هست. پس چرا مردم سالم نیستند؟ چرا کشاورزی وضعش خوب نیست؟ چرا جاده‌ها شش ماهه خراب می‌شوند؟ چون مهارت نداریم.»

    نتایج آموزش‌های او، ملموس و قابل لمس است. تا جایی که میلاد سلیمانی، دامداری، با آموزش مهارتی که از مهندس عرب، یاد گرفت و گفت: که در فصل گرما، تغذیه گاوها باید تغییر کند. با کاهش کربوهیدرات و افزایش پروتئین و افزودنی‌ها در جیره غذایی، تولید شیر هر گاو روزانه دو کیلوگرم افزایش یافت و در عین حال، ۲۵ درصد آب صرفه‌جویی شد. او می‌گوید: «این فقط با یک شیوه مدیریتی تغییر کرد، نه با خرید ماشین یا تجهیزات گران‌قیمت.»

    در بخش باغداری، خانم دکتر قائمی، مالک باغ زیتون خانوادگی در غرب استان گلستان، با استفاده از آموزش‌های مهارتی، تولید زیتون خود را از ۲۶۰۰ کیلوگرم به ۹۶۰۰ کیلوگرم رساند و تولید روغن را از ۵۰ کیلوگرم به ۱۴۰۰ کیلوگرم افزایش داد.

    او می‌گوید: «استفاده از آموزش‌های مهارتی، مهمترین عامل موفقیتم بود.»

    در بخش زراعت، حسن پهلوان، کشاورز چغندرکار از روستای کبوکنگو، با همان بذر، همان کود، همان ماشین و همان نیروی انسانی، تولید خود را از متوسط ۴۰ تن در هکتار به ۷۰ تن در هکتار افزایش داد. عیار قند نیز از ۱۵-۱۶ درصد به ۱۸ درصد رسید.

    او می‌گوید: «با برنامه‌ریزی صحیح و مدیریت آب و کود، به این رقم رسیدم. این همان مهارته.»

    وی به یکی از بزرگترین چالش‌های استان گلستان — ۲۵۰ هزار هکتار اراضی شیب‌دار — توجه ویژه‌ای دارد.

    او با ارائه راهکارهای عملی، نشان می‌دهد که چگونه این اراضی می‌توانند به باغات پرثمر تبدیل شوند. با نمونه‌برداری از خاک، طراحی تراس‌های پلکانی یا نیم‌دایره‌ای، انتخاب درختان مناسب و مدیریت آبیاری، یک هکتار اراضی شیب‌دار که تنها ۶۰ میلیون تومان درآمد از گندم دارد، می‌تواند به ۲۴۰ میلیون تومان درآمد سالانه برسد.

    او می‌گوید: «وقتی کشاورز شغل داشته باشد، دیگر نمی‌رود حاشیه‌نشینی کند. می‌ماند کنار خانوادهاش، کنار زنش و بچهاش. این مهمترین چیز است.»

    وی به نقش حیاتی زنان روستایی نیز اشاره می‌کند: «باید بیشتر به هوای خانم‌ها برویم. آنها ستون خانواده‌اند. آنها گاو، گوسفند، مرغ و بچه را مدیریت می‌کنند.»

    او از فرهنگ‌سازی درباره ارزش آب، خاک و محیط‌زیست دفاع می‌کند و می‌گوید: «ما ارزش منابع طبیعی خود را به خوبی نشناخته‌ایم. باید فرهنگ‌سازی کنیم.»

    در کنار فعالیت‌های آموزشی، مهندس عرب به مجموعه خیریه بسگی — یک وقف ۳۵ هکتاری — به عنوان الگویی از همکاری خیرین و آموزشگاه فنی حرفه‌ای اشاره می‌کند. این مجموعه شامل بزرگترین گاوداری و گوسفندداری استان با گلخانه‌های پیشرفته و تولید ۲۲ نوع محصول است.

    فرشباف، متولی این موقوفه، گفته: «برای آموزش از اینجا استفاده کنید، پول نمی‌گیرم.» مهندس عرب می‌گوید: «این همان خیرینی هستند که باید قدرشان را بدانیم.»

    در پایان، عرب با ایمانی پرشور می‌گوید: «آیا شدنی است؟ بله. آیا می‌دانیم؟ بله. آیا می‌توانیم؟ بله. پس چرا نیستیم؟ چون اراده را نداریم. اما وقتی اراده را با مهارت ترکیب کنیم، همه چیز شدنی است.»

    او از همه دستاندرکاران می‌خواهد: «باید جهانگیر عربی‌ها، حاجیلری ها و تجری‌ها پیدا کنیم. باید اراده ملی داشته باشیم. ما هر چیزی را داریم، فقط اراده را نداریم.»

    داستان جهانگیر عرب، تنها یک گزارش آموزشی نیست، بلکه الگویی عملی از توسعه اقتصادی روستایی، اشتغال‌زایی پایدار و امنیت غذایی است. این داستان نشان می‌دهد که با سرمایه‌گذاری بر روی مهارت، مدیریت و فرهنگ‌سازی، می‌توان از یک هکتار خاک، درآمدی چهار برابری خلق کرد، فرسایش خاک را متوقف کرد، و جوانان روستایی را از مهاجرت به شهرها منع کرد.

    در عصری که اقتصاد دانش‌محور و مهارت‌محور است، مهندس عرب یادآور می‌شود: آینده ایران در دستان کسانی است که می‌دانند چگونه یاد بدهند و چگونه بیاموزند.

    نویسنده: نازیلا رضایی
    منبع: بازار کسب کار آنلاین

    اخبار مشابه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *