در حین گفتوگو، او دستی به نقشه روی دیوار کشید و گفت: «از این سمت تا دریا، از آنسو تا جنگل و کوه، همه ظرفیتاند؛ اما چون برنامه نداریم، این ظرفیتها فقط در طبیعت ماندهاند، نه در ذهن مردم.» خبرنگار بازار کسبوکار پرسید: یعنی گلستان میتواند برند ملی شود؟ و او با نگاهی مطمئن پاسخ داد: قطعاً! اما نه با چند بنر و شعار تبلیغاتی. با همدلی، روایت درست و باور به خود میشود.
در میان حرفهای او، واژهی «باور» بیش از هر چیز تکرار میشد. باور به اینکه گلستان فقط استان کشاورزی نیست، بلکه سرزمین اندیشه، هنر و طبیعت است. او میگفت: وقتی از یک تهرانی بپرسیم گلستان کجاست و فقط بگوید “جنگل گلستان”، یعنی ما نتوانستیم تصویر بزرگتری از خودمان بسازیم. در صدایش نوعی ناراحتی آمیخته به امید بود؛ امید به اینکه رسانهها بتوانند این تصویر را کامل کنند.
در سالهای اخیر، واژه «برندسازی شهری» در ادبیات توسعه منطقهای ایران بیش از گذشته شنیده میشود. اما در استان گلستان، هنوز این مفهوم به مرحله اجرا نرسیده است.
به گزارش خبرنگار بازار کسب و کار دکتر محسن حسینی، کارشناس مدیریت شهری و آب، در دیدار با مدیرمسئول مؤسسه مطبوعاتی بازار کسبوکار، تأکید کرد: تا زمانی که گلستان برند مشخصی در حوزه اقتصاد، گردشگری یا فرهنگ نداشته باشد، سرمایهگذاری و رشد پایدار اتفاق نمیافتد.
به گفته او، استان گلستان از نظر جغرافیایی، اقلیمی و فرهنگی ظرفیتهای بینظیری دارد که میتواند آن را به یکی از قطبهای برند ملی تبدیل کند؛ اما نبود انسجام مدیریتی و نگاه کلان، مانع تحقق این ظرفیتها شده است.
کارشناسان اقتصادی بر این باورند که گلستان میتواند با تکیه بر هویت بومی خود، در سه حوزهی اصلی «کشاورزی سبز»، «گردشگری طبیعی» و «محصولات بومی صادراتی» به برند ملی بدل شود.
یکی از فعالان بخش خصوصی در گنبدکاووس گفت: در حالی که ما بهترین عسل، برنج و صنایعدستی را داریم، هیچ نام تجاری واحدی از استان به بازار ملی معرفی نشده است. محصول داریم، اما برند نداریم.
دکتر حسینی در همین زمینه افزود: وقتی هر شهرستان جداگانه عمل کند و نگاه استانی وجود نداشته باشد، برند شکل نمیگیرد. برندسازی یعنی ایجاد یک تصویر واحد از کل استان در ذهن مردم ایران.
به اعتقاد او، رسانهها نقش تعیینکنندهای در این فرآیند دارند. او میگوید: تا زمانی که رسانهها فقط خبرهای جزئی از طرحها و پروژهها را منتشر کنند و نه تصویر بزرگ گلستان را، هیچ ذهنی از گلستان بهعنوان یک برند ساخته نمیشود.
برخی کارشناسان حوزه بازاریابی نیز معتقدند که برندسازی نیازمند «روایت» است. یعنی باید داستانی از استان گفته شود که مردم بتوانند با آن ارتباط بگیرند.
در استان گلستان اما هنوز این روایت شکل نگرفته است. نه روایت از انسانهایش، نه از محصولاتش، و نه از تاریخ و فرهنگش.
یکی از اساتید دانشگاه گلستان میگوید: گلستان با دارا بودن ترکیبی از کوه، جنگل، دریا و دشت، میتواند برند “بهشت شمال ایران” را به خود اختصاص دهد، اما این فرصت هنوز در قفس بروکراسی گرفتار است.
دکتر حسینی در گفتوگو با خبرنگار بازار کسبوکار ادامه میدهد: در بسیاری از کشورها، برندسازی شهری در اختیار شهرداریها و شوراهای محلی است. اما در ایران، هنوز بین مدیریت شهری و نهادهای اقتصادی ارتباط ساختاری وجود ندارد.
به گفته او، مدیران شهری باید از تفکر عمرانی صرف فاصله بگیرند و به سمت توسعه فرهنگی و اقتصادی حرکت کنند. «شهر فقط خیابان و ساختمان نیست، باید برند داشته باشد تا سرمایه جذب کند.»
او تأکید میکند که برندسازی بدون مشارکت مردم ممکن نیست. اگر مردم حس تعلق به برند نداشته باشند، هیچ تابلوی تبلیغاتی نمیتواند هویت اقتصادی بسازد.
یکی از شهروندان گرگانی میگوید: «ما خودمان نمیدانیم برند شهرمان چیست. اگر از یک تهرانی بپرسید گلستان چه دارد، شاید فقط بگوید “جنگل گلستان” و بس.»
این فقدان هویت اقتصادی، باعث شده فرصتهای جذب گردشگر، سرمایه و حتی نیروی انسانی متخصص از دست برود.
کارشناسان بازار کار معتقدند که برندسازی میتواند مستقیماً بر اشتغال تأثیر بگذارد. وقتی محصول یا مقصدی برند شود، زنجیرهای از خدمات و مشاغل پیرامون آن شکل میگیرد.
به گفته یکی از فعالان اتاق بازرگانی گرگان: استانهایی مثل فارس یا گیلان با برندسازی در گردشگری و غذا توانستند رونق اقتصادی ایجاد کنند، اما گلستان هنوز سردرگم است.
دکتر حسینی در ادامه میگوید: ما باید ابتدا برند محلی خود را تعریف کنیم. برند گلستان نباید فقط یک شعار باشد؛ باید بر مبنای داده، مزیت رقابتی و مشارکت واقعی شکل بگیرد.
او پیشنهاد میدهد که «کمیته برندسازی استان» با محوریت استانداری، شهرداریها و اتاق بازرگانی تشکیل شود تا نقشهی جامع برند گلستان تدوین گردد.
کارشناسان فرهنگی نیز باور دارند که برند اقتصادی بدون برند فرهنگی معنا ندارد. نام مفاخر و مشاهیر میتواند پایهای برای ساخت برند شهری باشد.
یکی از اساتید جامعهشناسی گفت: وقتی شهری مثل گرگان بتواند خودش را با نام فخرالدین اسد گرگانی معرفی کند، هم فرهنگش را ترویج کرده و هم هویتش را به بازار معرفی کرده است.
در این میان، نقش آموزش و رسانه دو بال اصلی برندسازی است. اگر دانشآموزان و مردم استان به مفاخر خود افتخار کنند، به برند شهرشان نیز افتخار خواهند کرد.
دکتر حسینی معتقد است: برندسازی یعنی احترام به خود. اگر ما خودمان ندانیم که چه هستیم و چه داریم، چگونه میخواهیم به دیگران بفهمانیم که گلستان ارزش سرمایهگذاری دارد؟
یکی از خبرنگاران اقتصادی استان نیز گفت: گلستان برای تبدیل شدن به برند ملی، نیازمند “داستانسازی” است؛ باید قصهی موفقیتهایش را روایت کند، نه فقط آمار تولیدش را.
در نگاه مردم نیز این کمبود احساس میشود. یکی از بانوان کارآفرین در بندرترکمن گفت: اگر برند گلستان وجود داشت، ما تولیدکنندههای محلی میتوانستیم محصولاتمان را با اعتماد بیشتری در بازار بفروشیم.
به باور کارشناسان، تأخیر در برندسازی به معنای عقبماندن از رقابت ملی است. هر سال که بگذرد، فرصتهای اقتصادی جدید توسط استانهای دیگر جذب میشود.
دکتر حسینی با نگاهی انتقادی میگوید: «گلستان نباید فقط استان طبیعت باشد؛ باید استان فرصت، اندیشه و برند باشد.»
او تأکید میکند که رسانهها باید میداندار این حرکت باشند و با گزارشهای تحلیلی و مطالبهگرانه، نگاه مدیران را از روزمرگی خارج کنند.
دکتر حسینی در پایان گفتوگو جملهای گفت که در ذهن همه ماند: «گلستان اگر بخواهد، میتواند برند شمال کشور شود؛ اما اگر همچنان درگیر کارهای جزیرهای بماند، حتی زیباییهایش هم فراموش میشود.» او چایاش را آرام روی میز گذاشت و افزود: برندسازی، مثل ساخت سد نیست که با بتن پیش برود؛ باید با ذهن و دل ساخته شود. او خطاب به مدیران استان گفت برندسازی یک پروژه تبلیغاتی نیست، یک حرکت هویتی است. اگر امروز شروع نکنیم، فردا دیر است.
گردشگری و ورزش؛ دو بال توسعه گلستان

























دیدگاهتان را بنویسید