به گزارش خبرنگار بازار کسب و کار در بورس کالای چندگانه هند (MCX)، قیمت معاملات آتی طلا با رشد ۱.۶۲ درصدی به بیش از ۱۲۳ هزار روپیه برای هر ۱۰ گرم رسیده است؛ رقمی که تاکنون در بازار این کشور سابقه نداشته و نشاندهنده عطش جهانی برای سرمایهگذاری بر روی این فلز گرانبهاست.
در سطح بینالمللی نیز عبور قیمت هر اونس طلا از مرز ۴۱۰۰ دلار موجی از واکنشها را میان کارشناسان و تحلیلگران برانگیخته است. بسیاری بر این باورند که چنین جهشی نه ناشی از رشد واقعی اقتصاد، بلکه حاصل نگرانیهای عمیق از آینده نظام مالی جهانی است.
افزایش هزار دلاری طلا تنها در ۲۰۷ روز، پدیدهای کمسابقه در تاریخ بازارهای مالی به شمار میآید. اگر برای رسیدن طلا از هزار به دو هزار دلار حدود ۱۵ سال زمان لازم بود، جهش اخیر نشان داد که بازارها دیگر از قواعد گذشته پیروی نمیکنند.
تحلیلگران یادآوری میکنند که در تاریخ نیز دورههایی مشابه وجود داشته است. رشد چشمگیر بهای طلا در سالهای ۱۹۷۹ تا ۱۹۸۰ و نیز دوران رکود بزرگ دهه ۱۹۳۰، هر دو در بستر بحرانهای تورمی، سیاسی و مالی شکل گرفتند.
کارشناسان اقتصادی افزایش کنونی را ناشی از مجموعهای از عوامل جهانی میدانند؛ از جنگ روسیه و اوکراین تا تشدید تنشهای چین و تایوان، از بحران غزه تا بدهی سنگین دولت آمریکا. در چنین فضایی، طلا بار دیگر نقش دیرینه خود بهعنوان سپر ایمنی سرمایه را بازی میکند.
بانکهای مرکزی نیز در این میان بیتفاوت نبودهاند. طبق آمار شورای جهانی طلا، در سال ۲۰۲۴ بیش از هزار و ۱۸۰ تن طلا از سوی بانکهای مرکزی خریداری شده است؛ رقمی که بیش از دو برابر متوسط سالهای گذشته است.
کشورهایی چون هند و چین با بازگرداندن بخشی از ذخایر خود از بانک مرکزی انگلیس به ضرابخانههای داخلی، تلاش کردهاند کنترل بیشتری بر داراییهای ملی خود داشته باشند؛ اقدامی که نشانهای از حرکت تدریجی اقتصادهای نوظهور به سوی استقلال مالی است.
از سوی دیگر، تضعیف ۱۰ درصدی شاخص دلار در سال ۲۰۲۵ نیز نقش مهمی در این روند داشته است. کاهش ارزش دلار بهدلیل سیاستهای مالی پرهزینه دولت آمریکا و افزایش بدهی عمومی، انگیزه سرمایهگذاران برای نگهداری داراییهای دلاری را کاهش داده است.
به دنبال این تحولات، مؤسسه اعتبارسنجی مودیز رتبه اعتباری ایالات متحده را تنزل داده و این موضوع بیش از پیش جذابیت طلا را بهعنوان دارایی امن تقویت کرده است.
بازار طلا در گذشته نیز فراز و فرودهایی مشابه تجربه کرده است. در سالهای ۱۹۷۸ تا ۱۹۸۰ قیمت جهانی طلا از حدود ۲۰۰ دلار به بیش از ۸۵۰ دلار در هر اونس رسید. در آن دوره نیز شوکهای نفتی، تورم دو رقمی و بحرانهای ژئوپلیتیکی به رشد آن دامن زد.
در دهه ۱۹۳۰ میلادی، همزمان با رکود بزرگ، دولت آمریکا با افزایش رسمی بهای طلا از ۲۰.۶۷ دلار به ۳۵ دلار، یکی از بزرگترین جهشهای مدیریتی قیمت را رقم زد.
تاریخ نشان داده است که بزرگترین جهشهای قیمتی طلا معمولاً با هراس، بیثباتی و سیاستهای پولی متزلزل همراه بودهاند و در دوره بازگشت ثبات، این روند معمولاً اصلاح میشود.
برخی کارشناسان بر این باورند که جهش فعلی تلفیقی از دو عامل است: هراس جهانی از بیثباتی سیاسی و ضعف سیاستهای پولی دولتها. تفاوت این دوره با گذشته، نقش پررنگ بانکهای مرکزی بهعنوان خریداران عمده طلاست.
پرهام صادقی، کارشناس اقتصاد بینالملل در گفتوگو با بازار کسبوکار میگوید: «این بار طلا فقط پناهگاه مردم نیست، بلکه پناهگاه دولتها هم شده است. وقتی نظام پولی جهانی در معرض تغییر است، دولتها نیز برای حفظ ارزش داراییهای خود به طلا پناه میبرند.»
در مقابل، برخی تحلیلگران هشدار میدهند که رشد کنونی میتواند نشانهای از شکلگیری یک حباب قیمتی باشد. زهرا احمدی، تحلیلگر بازارهای مالی، معتقد است: «اگر نرخ بهره در آمریکا یا اروپا افزایش یابد، طلا نیز مانند دهه ۱۹۸۰ با اصلاحی سنگین روبهرو میشود.»
افزایش بیسابقه قیمت طلا در بازارهای داخلی نیز اثرات اجتماعی محسوسی بر جای گذاشته است. در کشورهای در حال توسعه از جمله ایران، رشد قیمت جهانی به افزایش نرخ سکه و مصنوعات طلا منجر شده و قدرت خرید خانوارها را کاهش داده است.
در بازار ایران، طلا علاوه بر جنبه سرمایهای، بُعد فرهنگی و اجتماعی نیز دارد. اما جهشهای مداوم قیمت، آن را از دسترس طبقات متوسط و پایین جامعه دور کرده است.
برخی فعالان بازار معتقدند که ترکیب افزایش نرخ ارز و رشد جهانی طلا، به انتظارات تورمی در جامعه دامن میزند و ممکن است فشار مضاعفی بر بازارهای داخلی ایجاد کند.
در همین حال، گروهی دیگر از کارشناسان معتقدند که این شرایط میتواند فرصتی برای کشورهایی باشد که ذخایر طلا در اختیار دارند تا از رشد قیمت برای تقویت تراز تجاری خود استفاده کنند.
با این حال، آینده طلا به ثبات سیاسی و تصمیمات پولی وابسته است. اگر تنشهای ژئوپلیتیکی کاهش یابد و سیاستهای انقباضی بانکهای مرکزی تداوم یابد، احتمال اصلاح قیمت وجود دارد.
تحلیلگران شورای جهانی طلا تأکید میکنند که پایداری رشد طلا وابسته به سیاستهای مالی و سطح اعتماد سرمایهگذاران جهانی است.
در مجموع، روند فعلی نشان میدهد که طلا بار دیگر جایگاه خود را بهعنوان شاخصی از نااطمینانی اقتصاد جهانی تثبیت کرده است و هرگونه تغییر در سیاستهای پولی، مسیر آینده آن را رقم خواهد زد.
نکته قابل تأمل بازار کسبوکار:
رشد بیسابقه طلا تنها یک تحرک مالی نیست، بلکه نشانهای از بازنگری عمیق در نظم اقتصادی جهان است. در شرایطی که بسیاری از کشورها از دلار فاصله میگیرند، ایران نیز میتواند با بازتعریف راهبردهای ارزی و تقویت ذخایر طلای خود، جایگاه اقتصادیاش را ارتقا دهد.
بازار طلا در ذات خود هم فرصت است و هم تهدید؛ فرصتی برای حفظ ارزش سرمایه ملی و تهدیدی برای قدرت خرید مردم. این دوگانه میتواند مسیر آینده سیاستگذاری اقتصادی کشورها را تعیین کند.
اگرچه طلا در روزهای پرآشوب جهانی پناهگاهی امن بهنظر میرسد، اما اتکا بیش از حد به آن میتواند مانع از توسعه سایر بازارهای مولد شود. ثبات پایدار تنها با توازن میان داراییهای واقعی، سرمایهگذاری مولد و سیاست پولی هوشمند حاصل میشود.
بازار کسبوکار یادآوری میکند که در هیاهوی طلا، نباید از واقعیت اقتصاد غافل شد؛ چرا که درخشش موقتی این فلز نمیتواند جایگزین اصلاحات ساختاری در اقتصاد جهانی باشد.
مهماندار جادهای؛ گام تازه خراسان شمالی برای سفرهای ایمن و باکیفیت

























دیدگاهتان را بنویسید