به گزارش بازار کسب و کار چهارخروار روستایی از توابع دهستان بابا امان در بخش مرکزی بجنورد مرکز استان خراسان شمالی است که با مختصات طول جغرافیایی ۵۷ درجه و ۲۷ دقیقه و عرض جغرافیایی ۳۷ درجه و ۲۷ دقیقه و ارتفاع ۱۰۸۰ متر از سطح دریا با موقعیت کوهستانی در ۱۸ کیلومتری شرق بجنورد قرار دارد.
بر اساس کتاب فرهنگ قومی و جغرافیایی استان خراسان شمالی این روستا قبلا قلعه پشتکوه یا پسکوه نام داشته و به استناد جغرافیای تاریخی بجنورد (ص۱۳۰) تا سال ۱۳۰۷ روستایی به نام پشتکوه جزء بلوک چهارده چناران محسوب می شده است. واضح است وجه تسمیه پشتکوه به موقعیت جغرافیایی آن مربوط می شود که فی الواقع پشت یک کوه واقع شده است.
ساکنان فعلی این روستا از کردهای طایفه رشوانلو متعلق به ایل زعفرانلو هستند که در زمان صفویه به شمال خراسان کوچ کرده اند. گفتنی است. یکی از ویژگی های قوم کرد این بوده است که هرگاه آبادی ای را در منطقه شمال خراسان تصرف می کردند به تغییر نام آن دست نمی بردند؛ بلکه همان نام قبلی را حفظ می کردند مانند روستاهای قزلقان، قلعه جق، قراجه و اوغازه؛ البته بجز آبادی هایی که خود تاسیس کرده اند. پشتکوه هم یکی از این آبادی هاست که کردها نام آن را عوض نکردند. در واقع، چهارخروار جاینامی بوده که اخیرأ یعنی در دهه ۲۰ هجری شمسی به این روستا اطلاق شده است( همان).
در مورد وجه تسمیه این روستا برخی معتقدند به این دلیل بدان چهار خروار گفته اند که مساحت زمین های آن به اندازه چهار خروار بذر مورد نیاز را برای یک زراعت مطلوب ایجاب می کند. واژه “خروار” در اصل “خربار” بوده است که در لغت به واحد اندازه گیری وزن اطلاق می شد و برابر مقدار باری بود که یک خر می توانست حمل کند. این مقیاس بعدها به اعتبار واحد وزن، به عنوان واحدی برای اندازه گیری مساحت اراضی مزروع به کار رفت. به تعبیر دیگر، خروار مقدار مساحت زمینی را گویند که استعداد کشت یک خروار گندم را داشته باشد که هر خروار بسته به دیم یا آبی بودن زمین و نوع بذر در مناطق مختلف فرق می کند. به هر حال، به طور کلی هر خروار بین یک تا دو هکتار است ( فرهنگ تاریخی سنجش و ارزشها،ص ۱۸۶).
اما با یک تخمین ساده می توان گفت اختصاص مقدار «چهار خروار» تقریباً معادل ۷-۸ هکتار زمین برای این آبادی که بین دو روستای بابا امان و کوه کمر قرار دارد بسیار کم است. بنابراین دلیل نامگذاری روستای چهار خروار به این معنا وجهی ندارد. همچنین گفته می شود چهار خروار در اصل چهار خَربَر بوده است و خَربَر بعدها به خَروَر تغییر یافته است. طبق لغتنامه دهخدا،جاینامی به نام خَربَره دهی از دهستان ماروسک در سرولایت نیشابور قرار داشته است و در کتاب مطلع السعدین (ص۳۶) روستاهایی به همین نام در نواحی درگزین و اصفهان ذکر شده است که مصحح آن معتقد است خَروَر در اصل خَربَر بوده است. در این تغییر آوایی همخوان انسدادی دولبی تبدیل به همخوان سایشی لبی دندانی شده است (ب > و )؛ مانند کلمه “آباد” که در برخی لهجه ها به “آواد” تغییر یافته است.
در یک فرضیه وجه تسمیه چهار خروار این است که ابتدا چهار نفر از ساکنان این روستا کار خربَری را پیشه خود کرده بودند. خَربَر به راننده خر یا برنده خر گفته می شد که چهارپای خود را کرایه می داد؛ شغلی که سبب شد اهالی روستا بدان شهرت پیدا کنند. به همین دلیل نام روستا را چهارخَربَر (خَروَر) گذارده اند که بر اثر همگونگی آوایی به چهارخروار تبدیل گردیده است. البته بعدها بر تعداد خربَران این آبادی افزوده شد و نام آن همچنان چهار خروار باقی ماند. چنین شغلی در روستایی نزدیک بجنورد که صاحبان آن برای حمل کالاها در مسیرهای مختلف حضور داشتند و به نوعی بخش جدایی ناپذیر از اقتصاد و حمل و نقل در آن دوران بودند ضروری می نمود. بزرگان و کهنسالان این روستا نیز تأیید می کنند که خَربَری از مشاغلی بوده که عمدتاً درمیان مردم این روستا رواج داشته است .
از سوی دیگر، در بسیاری از مناطق کشورمان به کسی که این شغل را پیشه خود سازد چاروادار نیز می گفتند. واژه “چاروا ” که در اصل چهارپا بوده است در زبان فارسی به معنای هر نوع حیوان بارکش اعم از شتر و استر و اسب و خر اطلاق می شد ( فرهنگ معین). به همین دلیل چاروادار به کسانی گفته می شد که از این چهارپایان برای حمل بار و مسافر استفاده می کردند. حال اگر این شغل فقط به چهارپای خر یا الاغ اختصاص پیدا می کرد صاحبان آن خَروَر یا چاروا خَروَر نامیده می شدند. در این فرضیه، ترکیب “چاروا خَروَر” مخفف شده و با مختصر تغییر آوایی به چهارخروار تبدیل شده است. به طور کلی، می توان گفت چهار خروار به این دلیل برای نام این روستا انتخاب گردیده است که اهالی آن در ابتدای امر به چارواداری الاغ یا خَربَری اشتغال داشته اند.
مالیاتِ روی کاغذ؛ خانههای خالی هنوز در دسترس دولت نیست

























دیدگاهتان را بنویسید