به گزارش بازار کسب و کار سخنگوی انجمن صنایع فرآوردههای لبنی در ابتدای این بحران اعلام میکند قیمت شیر خام از خرداد تا امروز بیش از ۱۲ هزار تومان افزایش یافته و به ۳۵ هزار تومان در دامداریها رسیده است و با احتساب حمل به ۳۶ هزار تومان میرسد و مردم در میان این رشد، سهمی جز فشار بیشتر ندارند. او تاکید میکند بیماریهای دامی، جهش هزینههای تولید و محدودیتهای صادرات روند افزایشی را تشدید کردهاند و چشمانداز قیمتها همچنان صعودی است و بازار در نبود حمایت واقعی آرام نمیگیرد. صنایع لبنی درگیر چند جبهه شدهاند و توان کنترل قیمتها را از دست دادهاند.
یک کارشناس اقتصادی میگوید این جهش تنها محصول چند ماه اخیر نیست بلکه حاصل تجمع سیاستهای غلط و بیتوجهی به زنجیره تامین طی سالهای گذشته است و هزینه خوراک دام سه تا چهار برابر شده است و تولیدکننده چارهای جز انتقال فشار به مصرفکننده ندارد. او تاکید میکند نبود ثبات در بازار نهادهها مهمترین عامل تداوم بحران است و نظام توزیع ناکارآمد نیز آتش گرانی را تندتر کرده است. تورم بخش خوراکی به مرزهای نگرانکننده رسیده و سفره مردم کوچکتر شده است.
یک دامدار از افزایش سرسامآور هزینهها میگوید که سودی از گرانی نصیب او نمیشود و فقط بدهیها سنگینتر شده است و درمان بیماری دامها هزینههای جدیدی بهوجود آورده است و مجبور است بخشی از دام مولد خود را کشتار کند و این یعنی کاهش تولید و آیندهای نگرانکننده برای بازار داخلی لبنیات. او میگوید امروز تنها هدفش زنده ماندن در چرخه تولید است نه توسعه یا سودآوری.
یک فروشنده لبنیات با اشاره به کاهش شدید خرید مردم میگوید بسیاری از مشتریان تنها نگاه میکنند و از خرید منصرف میشوند و برخی به محصولات کمکیفیتتر و ارزانقیمت روی آوردهاند و این یعنی سلامت جامعه در مسیر سراشیبی قرار گرفته است و لبنیات از کالای پایه به کالایی شبیه لوکس تبدیل میشود. او نگران حذف تدریجی لبنیات از سبد خانوادههاست که تبعاتش بهزودی خود را نشان خواهد داد.
یک مقام نظارت بازار میگوید برخورد با احتکار و گرانفروشی در دستور کار است و با متخلفان برخورد میشود اما مردم نتیجهای جز گرانی ندیدهاند و بیشتر واحدهای کوچک زیر تیغ نظارتها رفتهاند در حالیکه دانهدرشتها کمتر آسیب میبینند و این ذهنیت شکل گرفته که نظارتها در نقطه اشتباه متمرکز شدهاند. مردم میپرسند برخوردها چه زمانی اثر واقعی بر قیمتها خواهد گذاشت.
یک کارشناس کشاورزی تاکید دارد که واردات نهادههای دامی باید سریعتر و با حمایت عملی انجام میشد و هر روز تأخیر در تصمیمگیری به معنای فشار بیشتر بر دامداران است و افزایش قیمت شیر در چنین شرایطی اجتنابناپذیر است و اگر برنامه حمایتی قوی بهکار گرفته نشود، صنعت دامی در معرض بحران بلندمدت قرار میگیرد و پیامدهای آن بهکل اقتصاد کشور سرایت میکند.
یک پژوهشگر صنایع غذایی هشدار میدهد کاهش سرانه مصرف لبنیات برابر با کاهش امنیت غذایی و افزایش هزینههای سلامت است و بیماریهای استخوانی و سوءتغذیه در کمین نسل آینده است و نباید اجازه داد غذای پایه مردم تبدیل به انتخاب لوکس شود. او میگوید هزینههای امروز بخش بهداشت چند سال دیگر چند برابر خواهد شد. این هشدار را نباید ساده گرفت.
یک مسئول بهداشت میگوید لبنیات باید با قیمت مناسب و کیفیت بالا در دسترس همگان باشد اما حذف تدریجی لبنیات از سفره طبقات ضعیفتر مشاهده میشود و حمایتها کافی نبوده و نظارتهای کیفی نیز کمرنگ شده و این وضعیت سلامت جامعه را تهدید میکند. او تاکید دارد امنیت غذایی اولویت فوری است و باید یک برنامه ملی اجرا شود.
یک فعال خردهفروشی از نابسامانی بازار خبر میدهد و میگوید قیمتها ساعتی تغییر میکنند و اعتماد مشتری از دست رفته است و بنگاههای کوچک توان تحمل این نوسان را ندارند و ذخایر فروشندگان خُرد در حال تحلیل رفتن است و در نهایت این گروه به مرز تعطیلی نزدیک میشوند. او میگوید بازار نیازمند آرامش و پیشبینیپذیری است که فعلاً وجود ندارد.
یک راننده حمل لبنیات از افزایش هزینههای سوخت و نگهداری مینالد که کرایهها را بالا برده و این افزایش دوباره روی قیمت نهایی اثر میگذارد و زنجیرهای از گرانی را ایجاد کرده که همه آن را به مصرفکننده منتقل میکنند و در این چرخه تنها بازنده نهایی مردم هستند. او میپرسد چه زمانی فشارهای زنجیره تولید متوقف میشود.
یک عضو هیئت علمی اقتصاد با اشاره به قیمتگذاری دستوری میگوید این سیاست بدون ابزار نظارتی مؤثر نتیجه مطلوب ندارد و یا قیمت واقعی نمیشود یا مردم حذف میشوند و بازار دچار دوگانگی است و نه تولیدکننده راضی است و نه مصرفکننده. او پیشنهاد اصلاح فوری ساختار نظارت و قیمتگذاری را مطرح میکند.
یک عضو کمیسیون کشاورزی هشدار میدهد صنعت لبنیات بهزودی وارد مرحله خطرناک تعطیلی واحدهای کوچک و متوسط میشود و دامداران توان ادامه ندارند و فروش دامهای مولد یعنی خسارتی جبرانناپذیر بر آینده تولید ملی و اگر اقدام فوری صورت نگیرد، کشور در تامین نیاز داخلی نیز با مشکل روبهرو خواهد شد.
یک تحلیلگر اجتماعی با اشاره به فشار اقتصادی بر دهکهای پایین میگوید حذف لبنیات از سفره آنها به معنای افزایش نابرابری و تبعات روانی و اجتماعی است و سفرههایی که کوچکتر میشود نشانه بیعدالتی است و این مورد میتواند به کاهش سرمایه اجتماعی منجر شود. او میگوید سلامت مردم نباید قربانی سیاستها شود.
یک مقام استانداری وعده تشدید نظارتها را میدهد اما مردم همچنان افزایش قیمتها را لمس میکنند و اصناف کوچک تحت فشار و گاهی پلمب قرار میگیرند و سوال اینجاست که پشتپردههای واقعی چه زمانی شناسایی میشوند و چرا نتیجه نظارتها بهبود بازار نیست. این تناقض اعتماد عمومی را فرسوده میکند.
یک دامدار دیگر با ناراحتی میگوید فروش شیر حتی با این قیمت سودی ندارد و فقط هزینهها پوشش داده میشود و همیشه خطر ورشکستگی بالای سر دامداریهاست و تعداد زیادی از دامداران به فروش کامل دام فکر میکنند و این یعنی کاهش ظرفیت تولید داخلی و افزایش وابستگی به واردات.
یک مقام صنفی با اشاره به نقش واسطهها میگوید بخش زیادی از سود در دستان حلقههای پنهان توزیع است و زنجیره توزیع غیرشفاف قیمتها را بیدلیل بالا میبرد و استمرار این وضعیت یعنی تداوم تورم و نارضایتی و اقتصاد باید از سایه مافیا آزاد شود تا مردم و تولیدکنندگان نفس بکشند.
یک کارشناس صادرات میگوید صادرات میتواند بخشی از هزینهها را جبران و تولید را توجیهپذیر کند اما سیاستهای متناقض و محدودکننده فرصتها را از بین برده و بازار منطقهای را نیز به رقبا واگذار کردهایم و اگر راه صادرات باز نشود فشارها در داخل شدیدتر میشود. او میگوید ظرفیتهای بازارهای همسایه نادیده مانده است.
یک فروشنده میگوید مردم سالهاست خبر کشف احتکار و اختلاس را میشنوند اما نتیجهاش برای آنان همیشه گرانی بیشتر بوده و این نظارتها بیشتر باعث تعطیلی کسبوکارهای متوسط و ضعیف شده و پشتپردهنشینهای واقعی همچنان مصون ماندهاند و این احساس بیعدالتی در جامعه عمیقتر شده است.
یک مسئول نظارتی همچنان تاکید دارد برخورد با متخلفان ادامه دارد اما سوال مردم این است که خروجی این برخوردها چیست و چرا همیشه پس از اعلام کشفیات جدید قیمتها بالاتر میرود و اعتماد عمومی نیازمند شفافیت عملکرد است و نه صرفاً تولید آمار و اطلاعیه. مردم نتیجه ملموس میخواهند.
یک کارشناس لبنیات تاکید میکند زنجیره تولید نیازمند شفافیت کامل است و حذف واسطههای زائد میتواند بخشی از قیمت را کاهش دهد و اما اراده لازم برای شفافسازی دیده نمیشود و در بازار مبهم، سوءاستفاده گسترش مییابد و این ابهام بزرگترین مانع اصلاح بازار است.
یک تحلیلگر سیاسی میگوید اقتصاد جای شعار نیست و تصمیمهای سخت باید گرفته شود و تعلل در تصمیمگیری بحران را بزرگتر کرده و امروز نتیجه همین تعللها دیده میشود و اقتصاد منتظر سیاستمداران نمیماند. او هشدار میدهد زمانِ عمل فرا رسیده است.
یک فعال اجتماعی میگوید صدای مردم در میان اعداد و نمودارها گم شده است و آمار رسمی همیشه با واقعیت بازار تفاوت دارد و مردم حقیقت را روی سفرههایشان لمس میکنند و سیاستها باید انسانمحور شود وگرنه نارضایتی گستردهتر خواهد شد.
یک کارشناس کیفیت لبنیات از افت کیفیت هشدار میدهد و وقتی هزینهها افزایش مییابد تولیدکننده برای بقا کیفیت را قربانی میکند و محصولات کمچرب و افزودنیدار بیشتر میشود و سلامت مردم نباید با قیمت پایینتر به بازی گرفته شود و این خطر را باید جدی دید.
یک فعال رفاه اجتماعی میگوید حمایتها هدفمند نیست و یارانهها باید دقیقتر به گروههای نیازمند برسد و حذف لبنیات از سبد دهکهای پایین میتواند بحران تغذیه ایجاد کند و حمایت فوری ضروری است و فاصله میان امنیت غذایی و بحران بسیار کم شده است.
یک مسئول دولتی از برنامه تثبیت قیمتها میگوید اما وعدهها به تنهایی کافی نیستند و اجرای واقعی سیاستها مهم است و اگر اصلاحات ساختاری انجام نشود دوباره چرخه گرانی تکرار خواهد شد و مردم از نتایج نه از وعدهها قضاوت میکنند.
یک استاد دانشگاه از لزوم برنامهریزی چندلایه صحبت میکند که باید حمایت فوری، اصلاح ساختاری و توسعه صادرات همزمان پیش برود و بیتوجهی به هر بخش موجب تداوم بحران میشود و ثبات اقتصادی لازمه بقای صنعت است و آینده باید قابل پیشبینی باشد.
یک مدیر کارخانه از رکود فروش نگران است و میگوید خطوط تولید با ظرفیت پایین کار میکنند و ادامه این روند یعنی تعدیل نیرو و بیکاری بیشتر و لبنیات بهجای توسعه در مسیر کوچکسازی اجباری قرار گرفته و این تهدیدی برای تولید ملی است.
یک تحلیلگر بازار میگوید دولت باید نقش تنظیمگر فعال را جدی بگیرد و بهجای برخوردهای نمایشی از فناوری برای نظارت هوشمند استفاده کند و ردیابی کالا از تولید تا توزیع شفافیت ایجاد میکند و شفافیت یعنی بازگشت اعتماد عمومی که حالا فرسوده شده است.
یک مسئول بنگاههای کوچک هشدار میدهد کسبوکارهای خرد توان ادامه ندارند و نه حمایت بانکی دارند و نه توان افزایش قیمت و تضعیف آنها یعنی وابستگی بیشتر بازار به واردات و اقتصاد ملی آسیب میبیند و باید قبل از دیر شدن اقدامی اساسی صورت گیرد.
یک مشاور اقتصادی میگوید فشار تورمی دیر یا زود به نقطه انفجار اجتماعی میرسد و جامعه تحمل محدودی دارد و سیاستهای بدون توازن نارضایتی را تشدید میکند و تورم دشمن رشد پایدار است و اقتصاد باید آرامش بگیرد پیش از آنکه دیر شود.
یک کارشناس مصرف میگوید مردم دیگر با تکرار سیاستهای بینتیجه قانع نمیشوند و برای اصلاح بازار باید اعتماد بازسازی شود و مشارکت مردم در مدیریت مصرف تنها با اعتماد شکل میگیرد و این اعتماد سالهاست آسیب دیده و بازگرداندن آن ضروری اما دشوار است.
یک شهروند میگوید سالهاست فقط خبر کشف احتکار و اختلاس میشنویم اما نتیجهاش همیشه گرانی بیشتر بوده و اصناف کوچک تعطیل شدهاند و پشتپردهها بینامونشان باقی ماندهاند و مردم از مبارزه نمایشی با فساد خسته شدهاند و انتظار عدالت واقعی دارند.
یک اقتصاددان میگوید باید ریشه گرانی را هدف گرفت و مقابله با معلول بهجای علت تنها باعث تمدید بحران میشود و سیاستگذاری نیازمند شجاعت و اجماع ملی است و نباید آینده را فدای مصالح کوتاهمدت کرد و گرانی لبنیات هشداری جدی برای اقتصاد کشور است.
یک فعال صنفی تاکید دارد پشتپردههای قدرتمند همچنان مصون هستند و نظارتها در نقطه غلط اجرا میشود و کوچکها قربانی میشوند و عدالت نظارتی نیازمند شفافیت کامل است و بازار بدون عدالت اصلاح نمیشود و مردم پاسخگو شدن واقعی میخواهند.
یک جامعهشناس هشدار میدهد نارضایتی غذایی زنگ خطری جدی است و وقتی مردم از غذای پایه محروم شوند اعتماد و امید اجتماعی کاهش مییابد و سلامت و اقتصاد به هم پیوستهاند و سفره مردم نباید محل آزمونوخطا باشد و این بحران باید همین امروز حل شود.
یک تحلیلگر بازار کسبوکار میگوید گرانی لبنیات فقط یک خبر قیمت نیست بلکه به معنای تغییر رفتار خرید در هزاران فروشگاه است و سرمایهگذاریهای کوچک در معرض ریسک بالاست و بیثباتی بازار فرصتهای رشد را نابود میکند و ادامه این روند فروشگاههای محلی را از بین خواهد برد.
یک کارآفرین غذایی میگوید بحرانها فرصت نوآوری هستند و بازار باید با محصولات متنوعتر و فرآوریشدهتر پاسخ دهد اما سرمایهگذاری در فضای پرریسک دشوار شده و نیاز به حمایت و مشوقهای واقعی است تا نوآوری حداقل به تعویق نیفتد و مسیر رقابت حفظ شود.
یک مشاور زنجیره تامین تاکید میکند کاهش هدررفت در بخش توزیع و نگهداری میتواند بخشی از هزینهها را جبران کند و بهرهوری پایین یکی از عوامل مهم گرانی است و ورود فناوریهای نوین ضروری است و بدون تحول، بازار توان ادامه حیات سالم ندارد.
یک کارشناس سرمایهگذاری میگوید ثبات در سیاستگذاری شرط لازم برای جذب سرمایههای جدید است و صنعت لبنیات بالقوه پربازده است اما فعلا پرریسک دیده میشود و تا اعتماد سرمایهگذاران جلب نشود توسعه متوقف خواهد بود و این فرصت نباید از دست برود.
مالیاتِ روی کاغذ؛ خانههای خالی هنوز در دسترس دولت نیست

























دیدگاهتان را بنویسید