به گزارش خبرنگار بازار کسب و کار تازهترین اقدام راهداری گلستان در نصب ۳۰ سامانه هوشمند جادهای، تصویری از ورود جدی استان به مرحلهای جدید از مدیریت هوشمند حملونقل ارائه میدهد. افزایش این سامانهها به ۱۶۵ مورد، نشاندهنده نگاه راهبردی به ایمنی سفر، کنترل ترافیک و جمعآوری دادههای لحظهای است. با این وجود، بحث درباره کیفیت این توسعه و میزان اثرگذاری آن در حوزه کنترل تصادفات همچنان باز است.
این سامانهها شامل نظارت تصویری، ثبت تخلفات، ترددشمارها و تجهیزات پشتیبانی ارتباطی است که در ظاهر طیف کاملی از نیازهای نظارتی را پوشش میدهد. اما اجرای مؤثر آنها وابسته به پایداری زیرساخت ارتباطی، کیفیت نگهداری و تحلیل درست دادههاست. بدون تحلیل دقیق دادهها، حتی پیشرفتهترین سامانهها تنها ابزارهایی خام خواهند بود.
مدیرکل راهداری گلستان اعلام کرده نصب این سامانهها با اعتباری معادل ۳۰۰ میلیارد ریال انجام شده است. این حجم سرمایهگذاری قابل توجه، ضرورت پاسخگویی دقیق در خصوص بازدهی اقتصادی و تأثیر مستقیم این سامانهها بر کاهش هزینههای پنهان حملونقل را دوچندان میکند. اقتصاد جادهای زمانی سودمند است که بهرهبرداران از نتیجه آن بهرهمند شوند.
افزایش سامانهها از ۱۳۵ به ۱۶۵ مورد، گام مهمی در مسیر پوشش نقاط حادثهخیز و محورهای پرتردد است. اما سؤال مهم این است که آیا این پوشش بهصورت متوازن و بر اساس اولویتبندی خطر انجام شده است یا خیر. انتخاب محل نصب سامانهها باید مبتنی بر دادههای تصادف، رفتار رانندگی و حجم بالای خودروها باشد.
ارتقای ۳۸ سامانه قدیمی در کنار نصب سامانههای جدید اقدامی ارزشمند تلقی میشود، زیرا فناوریهای قدیمی عملاً توان پاسخگویی به شرایط امروز را ندارند. با این حال، ارزیابی کیفیت ارتقا و میزان همخوانی آن با استانداردهای جهانی موضوع قابل بررسی است. بروزرسانی باید بیشتر از تغییر سختافزار باشد و شامل بهبود نرمافزار و تحلیلپذیری دادهها نیز بشود.
بر اساس گزارشها، سامانههای ارتقایافته شامل ۱۶ سیستم نظارت تصویری و ۱۰ سامانه ثبت تخلف بودهاند. این نشان میدهد بخش قابل توجهی از پروژه به نظارت و کنترل تخلفات اختصاص یافته است. منطقی است، اما باید مشخص شود آیا این سامانهها توان کاهش واقعی تخلفات حادثهساز را دارند یا صرفاً به ثبت و جریمه محدود میشوند.
در کنار آن، ارتقای ۱۲ سامانه ترددشمار اهمیت ویژهای دارد زیرا دادههای ترافیکی پایه تحلیل و برنامهریزی آینده هستند. ترددشمارهای دقیق میتوانند الگوهای رفتوآمد، ساعات اوج، و نقاط گلوگاهی را مشخص کنند. این اطلاعات پایه اصلی طراحی پروژههای زیرساختی است و باید بهصورت عمومی و شفاف منتشر شود.
نگهداری مستمر از ۱۶۴ سامانه هوشمند نیز خود یک پروژه بزرگ است که نیازمند منابع مالی و انسانی است. راهداری اعلام کرده نگهداری ۴۹ سامانه ثبت تخلف، ۴۹ سامانه تصویربرداری و ۶۶ سامانه تردد شمار در حال انجام است. اما عملکرد واقعی این سامانهها در زمان اوج بارندگی، قطع برق و اختلال اینترنت موضوعی است که باید شفافسازی شود.
تجربه نشان داده بخشی از سامانههای هوشمند جادهای در کشور بهدلیل فرسودگی یا قطعی برق مدتها بدون کارکرد باقی میمانند. لذا مهمتر از نصب، پایش عملکرد لحظهبهلحظه و گزارشدهی عمومی درباره درصد فعال بودن سامانههاست. سامانه غیرفعال نه تنها هزینهبر است بلکه امنیت جادهای را نیز تهدید میکند.
اهداف اعلامشده شامل کاهش تصادفات، بهبود مدیریت ترافیک، کاهش زمان سفر و کاهش هزینههای نگهداری زیرساختهاست. این اهداف کاملاً معتبر و مطابق استانداردهای جهانی ITS است. اما برای ارزیابی موفقیت، باید شاخصهای قبل و بعد از نصب سامانهها بهصورت دورهای منتشر شود تا نتایج مشخص و قابل سنجش باشد.
اگر سامانههای هوشمند بتوانند رفتار رانندگان را اصلاح کنند، کاهش تخلفات سرعت و سبقت کاملاً قابل انتظار است. با این حال، تأثیر اصلی زمانی رخ میدهد که اجرای قانون نیز بدون تبعیض و مستمر باشد. ترکیب سامانه و پلیس راهور شرط لازم برای موفقیت هوشمندسازی است و هرگونه خلأ در این چرخه کارایی سیستم را کاهش میدهد.
از منظر کسبوکار، نصب این سامانهها بازار فناوری و خدمات فنی را در استان فعال میکند. شرکتهای تولیدکننده نرمافزار، پیمانکاران الکتریکی، شبکه، مخابرات و تأمینکنندگان تجهیزات نقش مهمی در اجرای پروژه دارند. این موضوع میتواند اشتغال تخصصی در استان ایجاد کرده و به رونق اقتصاد دیجیتال کمک کند.
اما در عین حال باید توجه داشت که نگهداری سامانهها نیز به یک چرخه اقتصادی تبدیل میشود. هزینههای جاری حفظ و بهروزرسانی سامانهها باید بهطور دقیق مدیریت شود تا فشار مضاعفی بر بودجه راهداری وارد نشود. شفافیت هزینههای نگهداری از الزامات اعتماد عمومی است.
سامانه ثبت پلاک ورودی و خروجی ترمینال مسافربری گرگان اقدامی مهم در حوزه امنیت حملونقل عمومی است. این سامانهها میتوانند قاچاق، ترددهای مشکوک و تخلفات احتمالی را کنترل کنند. بهبود مدیریت پایانهها نقش مستقیمی در رضایت مسافران خواهد داشت.
نصب تکرارکننده بیسیم در مسیرها نیز اهمیت دارد زیرا بسیاری از سامانهها بدون ارتباط پایدار، عملاً بلااستفاده هستند. توسعه شبکه ارتباطی پایدار از مهمترین بخشهای پروژه است و باید بهعنوان رکن اصلی مسیر هوشمندسازی مورد توجه قرار گیرد.
در تحلیل کلان، این پروژه را میتوان بخشی از نقشه راه هوشمندسازی حملونقل در گلستان دانست. اما برای تکمیل این مسیر، نیاز به سیستمهای مدیریت یکپارچه، داشبوردهای تحلیلی و اتصال به سامانههای ملی وجود دارد. هوشمندسازی واقعی فراتر از نصب تجهیزات است و نیازمند شبکهسازی دادههاست.
جادههای پرتردد گلستان بهدلیل عبور مسافران شمال کشور و کریدورهای تجاری، نیازمند سطح بالایی از نظارت هستند. افزایش سامانهها میتواند به کاهش هزینههای ناشی از تصادفات که میلیاردها تومان خسارت سالیانه ایجاد میکند کمک کند. اما شرط تحقق آن، کارکرد صحیح و مداوم تجهیزات است.
برای تحلیل اثرگذاری، باید میزان کاهش تصادفات در محورهای دارای سامانه با محورهای فاقد سامانه مقایسه شود. این دادهها میتواند آینده برنامهریزی استان را مشخص کند. بدون ارائه این دادهها، اثرگذاری سامانهها قابل قضاوت دقیق نخواهد بود.
پروژههای هوشمندسازی در جهان معمولاً با مشارکت بخش خصوصی انجام میشود. ورود بخش خصوصی در گلستان میتواند بار مالی دولت را کاهش داده و رقابت فنی ایجاد کند. اما این مشارکت باید با مدل اقتصادی شفاف و پایدار تعریف شود.
در نهایت، هوشمندسازی جادهای به شرط پایش مستمر، تحلیل دادهها و درگیر شدن ذینفعان میتواند اثربخش باشد. گلستان اکنون گامی مهم برداشته اما مسیر پیش رو نیازمند توجه جدی به کیفیت، اثربخشی، شفافیت و مشارکت بازیگران اقتصادی است. آینده این طرح به مدیریت صحیح و استمرار آن بستگی دارد.
گسترش سامانههای هوشمند جادهای بازار فناوری استان را فعال میکند و فرصتهای تازهای برای شرکتهای دانشبنیان، پیمانکاران شبکه و فعالان حوزه داده ایجاد میکند. این تحول اگر با آموزش نیروی انسانی همراه باشد، میتواند گلستان را به یکی از قطبهای تولید تجهیزات هوشمند در شرق دریای خزر تبدیل کند.
بازار خدمات نگهداری و ارتقای سیستمها نیز ظرفیت اشتغال پایدار ایجاد میکند. اما برای جلوگیری از هدررفت بودجه، لازم است قراردادهای نگهداری شفاف، رقابتی و با ارزیابی عملکرد مستمر باشد. کیفیت نگهداری تعیینکننده عمر تجهیزات و میزان بهرهوری اقتصادی پروژه خواهد بود.
جمعآوری دادههای ترافیکی توسط سامانهها ثروتی پنهان برای کسبوکارهاست. این دادهها میتواند به شرکتهای لجستیک، استارتاپهای حملونقل و بخش گردشگری در تحلیل رفتار سفر و بهبود خدمات کمک کند. ارزش اقتصادی دادهها در جهان امروز کمتر از زیرساخت فیزیکی نیست.
در نهایت، بازار فناوری و حملونقل گلستان در صورتی میتواند از این پروژه منتفع شود که دادهها باز، تصمیمها شفاف و استراتژی هوشمندسازی بلندمدت باشد. ترکیب اقتصاد دیجیتال با حملونقل سنتی تنها زمانی موفق است که نگاه راهبردی بر اجرای پروژه حاکم باشد.
چمدانِ ایمنی در جادههای گلستان
























دیدگاهتان را بنویسید