×
×

هشدار نماینده اسفراین درباره فروریختن دیوار دفاعی فرهنگ و رسانه؛
غفلت پرهزینه قانون‌گذاران

  • کد نوشته: 61572
  • ۱۴۰۴-۰۹-۲۰
  • ۰
  • خراسان شمالی - نازیلا رضائی - بازار کسب و کار | در شرایطی که رهبر انقلاب بارها از اهمیت فرهنگ و ضرورت تقویت جبهه رسانه‌ای کشور سخن گفته‌اند، کاهش سهم فرهنگ در بودجه ۱۴۰۵ زنگ هشداری جدی برای آینده اجتماعی، اقتصادی و امنیتی ایران است. با وجود این تأکیدات، مجلس به‌عنوان نهاد قانون‌گذار نه‌تنها از این دیوار دفاعی پشتیبانی نکرده بلکه با تصمیمات بودجه‌ای خود آن را سست‌تر نیز کرده است...
    غفلت پرهزینه قانون‌گذاران
  • تبلیغ هدفمند

    به گزارش خبرنگار بازار کسب و کار کاهش سهم فرهنگ از بودجه در حالی رخ می‌دهد که رهبر انقلاب بارها تأکید کرده‌اند فرهنگ خط مقدم دفاع از هویت ملی است و هرگونه غفلت در آن خسارت‌های بلندمدت دارد. تصمیمی که باید از سوی مجلس اصلاح می‌شد، اکنون به یکی از نقاط ضعف عملکرد نمایندگان تبدیل شده است. نتیجه این بی‌توجهی، آسیب‌پذیری هرچه بیشتر جامعه در برابر جنگ شناختی و رسانه‌ای دشمن است.

    مجلس به‌عنوان نهاد قانون‌گذاری باید پیش از هر چیز حافظ امنیت فکری جامعه باشد، اما در عمل به‌جای تقویت زیرساخت‌های فرهنگی و رسانه‌ای، به سمت کوچک‌سازی یکی از راهبردی‌ترین حوزه‌های کشور حرکت کرده است. این رفتار در تضاد آشکار با بیانات رهبر انقلاب درباره ضرورت سرمایه‌گذاری در فرهنگ قرار دارد. فرهنگ نه هزینه، بلکه سپری برای حفظ انسجام اجتماعی است.

    هادی قوامی عضو کمیسیون برنامه و بودجه نیز تأکید کرده سهم ظاهری ۲.۵ درصدی فرهنگ در بودجه، بسیار کمتر از نقش واقعی آن در مهندسی اجتماعی کشور است. اما پرسش اینجاست که چرا باوجود چنین اظهارنظرهایی، مجلس اقدامی عملی در جهت اصلاح ترکیب بودجه انجام نداد. این تناقض رفتاری از ضعف فهم فرهنگی بخشی از نمایندگان حکایت دارد.

    وقتی یک عضو کمیسیون برنامه و بودجه اعلام می‌کند کوچک‌کردن بودجه فرهنگ اشتباه است، اما خروجی کمیسیون کاملاً بر خلاف آن است، باید پذیرفت که سیاست‌گذاری فرهنگی مجلس دچار سردرگمی جدی شده است. این ضعف مدیریتی به معنای رهاسازی میدان فرهنگ در برابر هجمه بی‌امان رسانه‌های بیگانه است. جامعه امروز بیش از هر زمان نیازمند سیاست‌گذاری هوشمندانه فرهنگی است.

    رهبر انقلاب صریحاً هشدار داده‌اند که دشمنان از همه مسیرها برای تخریب فرهنگ، هویت و انسجام اجتماعی ایران وارد شده‌اند. در چنین شرایطی انتظار می‌رفت مجلس به‌جای کاهش بودجه فرهنگ، ساختارهای رسانه‌ای کشور را تقویت کند. اما تصمیمات اخیر نه‌تنها با این هشدارها هم‌خوانی ندارد، بلکه دیوار دفاعی کشور را آسیب‌پذیرتر کرده است.

    فرهنگ ستون رفتارهای اقتصادی است و ضعف در آن به معنای افزایش هزینه‌های اداره کشور در آینده خواهد بود. قوامی نیز همین نکته را گوشزد کرده، اما قراردادهای بودجه‌ای مجلس بیانگر بی‌اعتنایی به چنین هشدارهایی است. نمایندگان باید پاسخ دهند چگونه از کنار موضوعی به این اهمیت ساده گذشته‌اند. پیامدهای این بی‌توجهی دیر یا زود گریبان جامعه را خواهد گرفت.

    تجربه بسیاری از کشورها نشان می‌دهد ضعف فرهنگی، زمینه‌ساز بحران‌های اقتصادی، اجتماعی و حتی امنیتی می‌شود. بنابراین کوچک‌سازی بودجه فرهنگ نه یک تصمیم عادی، بلکه خطای راهبردی مجلس در سطح حکمرانی است. جامعه‌ای که جنگ رسانه‌ای را جدی نگیرد، در نهایت در سایر حوزه‌ها نیز ناکام خواهد ماند. مجلس مسئول مستقیم این عقب‌گرد است.

    بخش فرهنگ برخلاف تصور برخی نمایندگان، هزینه‌زا نیست بلکه کاهش هزینه‌های آینده را تضمین می‌کند. عدم درک این واقعیت سبب شده که بودجه فرهنگ همواره در ردیف‌های غیرضروری تلقی شود. در نتیجه، مجلس با چشم‌پوشی از اهمیت این حوزه، عملاً در مسیر تضعیف قدرت نرم کشور حرکت کرده است. چنین تصمیماتی باید مورد بازخواست افکار عمومی قرار گیرد.


      کوچک‌سازی بودجه فرهنگ، نه اصلاح است و نه صرفه‌جویی؛ بلکه هزینه‌های آینده کشور را چندبرابر می‌کند. این موضوع بیش از هر زمان، ضرورت بازخوانی نقش واقعی مجلس در پاسداری از منافع فرهنگی و رسانه‌ای کشور را برجسته می‌سازد.


    امروز رسانه به‌عنوان مرکز عملیات شناختی دشمن علیه ملت ایران فعالیت می‌کند، اما زیرساخت رسانه‌ای کشور با محدودیت بودجه و امکانات مواجه است. این تناقض نشانه ضعف تصمیم‌گیری در قوه قانون‌گذاری است. رهبر انقلاب بارها هشدار داده‌اند که باید دیوار دفاعی رسانه و فرهنگ تقویت شود. مجلس اما نشان داده که این پیام را جدی نگرفته است.

    ضعف در تخصیص بودجه به فرهنگ، تنها یک مسئله مالی نیست بلکه نشانه‌ای از نبود نگاه راهبردی در مدیریت کشور است. نمایندگانی که در تریبون‌ها از اهمیت فرهنگ سخن می‌گویند، هنگام تصمیم‌گیری، خلاف همان سخنان عمل می‌کنند. این دوگانگی رفتاری نشان‌دهنده فاصله جدی میان گفتار و عملکرد قانون‌گذاران است.

    اگر مجلس نقش خود را در دفاع از فرهنگ ایفا نکند، چگونه می‌توان انتظار داشت سایر دستگاه‌ها در این حوزه جدی باشند؟ فرهنگ زیرساخت‌های همه حوزه‌ها را شکل می‌دهد و هرگونه خلل در آن اثر مستقیم بر بازار، تجارت، اقتصاد و عدالت اجتماعی خواهد گذاشت. نمایندگان باید پاسخگوی این عقب‌نشینی فرهنگی باشند.

    کاهش سهم فرهنگ به معنای تقویت میدان رقبا و معاندان است که با بودجه‌های کلان و حمایت‌های سازمانی، عملیات رسانه‌ای گسترده‌ای علیه ایران سامان می‌دهند. در حالی که دشمن میلیاردها دلار سرمایه‌گذاری می‌کند، مجلس ایران سهم فرهنگ را کاهش می‌دهد. این تضاد نشان می‌دهد راهبرد دفاع فرهنگی در کشور جدی گرفته نشده است.

    تمرکز مجلس بر برخی ردیف‌های کم‌اهمیت و بی‌ارتباط با نیازهای واقعی جامعه سبب شده بخش فرهنگ در اولویت‌های پایین‌تری قرار گیرد. این غفلت، ستون هویت ملی را هدف قرار داده و آینده ایران را با خطرهای پنهان مواجه می‌کند. قانون‌گذار باید بیش از همه از چنین خطاهایی دور باشد.

    بودجه فرهنگ در بسیاری از کشورها حتی در شرایط بحران اقتصادی نیز افزایش می‌یابد، زیرا می‌دانند فرهنگ نیروی محرک تاب‌آوری ملی است. اما مجلس ایران مسیر معکوسی را انتخاب کرده است. این انتخاب نشان می‌دهد ناکارآمدی ساختاری در درک اهمیت فرهنگ میان برخی نمایندگان جدی است.

    وقتی رهبر انقلاب بر «مهندسی فرهنگی» و ساماندهی نظام رسانه‌ای تأکید می‌کنند، کاهش بودجه فرهنگ به معنای نادیده گرفتن مطالبات راهبردی کشور است. وظیفه مجلس تبعیت از مسیر کلان نظام است نه ایجاد مانع در برابر آن. کوچک‌سازی این حوزه در عمل عقب‌گردی آشکار از سیاست‌های کلان فرهنگی کشور محسوب می‌شود.

    تصمیم‌گیری‌های بودجه‌ای مجلس باید مبتنی بر آینده‌پژوهی فرهنگی و رسانه‌ای باشد، اما خروجی کمیسیون‌های تخصصی نشان می‌دهد چنین نگاه عمیقی وجود ندارد. عدم درک این مسائل، پیامدهای سنگینی برای انسجام اجتماعی خواهد داشت. هرگونه خلل در فرهنگ دیر یا زود به بحران‌های شناخته‌شده تبدیل می‌شود.

    کاهش منابع فرهنگی ضربه‌ای به تولیدکنندگان محتوا، فعالان رسانه‌ای، خبرنگاران و جریان‌های اثرگذار فرهنگی کشور است. این در حالی است که رهبر انقلاب بر تقویت جریان جوان مؤمن فرهنگی تأکید دارند. مجلس اما با تصمیمات خود عملاً ظرفیت این جریان را تضعیف کرده است. این تناقض نیازمند پاسخگویی شفاف است.

    کوچک‌کردن بودجه فرهنگ با ادبیات «صرفه‌جویی» قابل توجیه نیست، زیرا بخشی که آینده رفتار اجتماعی و اقتصادی کشور را شکل می‌دهد نمی‌تواند قربانی نگاه کوتاه‌مدت مالی شود. قانون‌گذاری باید بر پایه منافع بلندمدت ملی باشد، نه تصمیمات کوتاه‌نگرانه. مجلس در این موضوع کوتاهی آشکار داشته است.

    اگر فرهنگ ضعیف شود، هزینه‌های اداره کشور در آینده چند برابر خواهد شد. پیشگیری همیشه ارزان‌تر از درمان است، اما مجلس مسیر هزینه‌زایی آینده را انتخاب کرده است. رهبر انقلاب نیز هشدار داده‌اند که فرهنگ نقش پیش‌برنده همه حوزه‌هاست. نادیده گرفتن این موضوع یک اشتباه راهبردی است.

    اکنون باید پرسید چرا مجلس بدون توجه به هشدار کارشناسان، فعالان فرهنگی و نخبگان، چنین تصمیمی گرفت. شفافیت در روند بررسی بودجه نشان می‌دهد فرهنگ هرگز در اولویت قرار نداشته است. این بی‌توجهی، نتیجه‌ای جز فرسایش توان نرم کشور ندارد. مسئولیت این پیامدها مستقیماً بر عهده قانون‌گذاران است.

    بی‌شک نقش مجلس در این حوزه باید مورد بازبینی جدی قرار گیرد. نمایندگانی که باید حافظ منافع فرهنگی جامعه باشند، اکنون خود تبدیل به بخشی از مشکل شده‌اند. غفلت از فرهنگ، غفلت از امنیت ملی است و چنین خطایی قابل چشم‌پوشی نیست. مردم باید بدانند چه کسانی از حقوق فرهنگی آنان دفاع نکرده‌اند.

    وقتی فرهنگ تضعیف شود، اعتماد اجتماعی نیز کاهش می‌یابد و شکاف‌های اجتماعی افزایش می‌یابد. این وضعیت بازار، اقتصاد و حتی سیاست را تحت تأثیر قرار می‌دهد. مجلس باید این پیوندهای راهبردی را درک می‌کرد اما نادیده گرفت. نتیجه آن بی‌ثباتی ذره‌ذره در بنیان‌های فکری جامعه است.

    رهبر انقلاب از «جهاد تبیین» به‌عنوان اولویت فوری کشور نام برده‌اند، اما این جهاد بدون تقویت بودجه فرهنگ و رسانه امکان‌پذیر نیست. مجلس با تصمیم خود این جهاد را نیمه‌کاره و بی‌پشتوانه گذاشته است. چنین عملکردی با سیاست‌های کلان نظام در تضاد کامل است. قانون‌گذاران باید پاسخ دهند چرا در این جبهه کوتاهی کرده‌اند.

    جنگ ترکیبی علیه ایران، بیش از هر چیز بر عرصه فرهنگ و رسانه متمرکز شده است. در چنین شرایطی کاهش توان داخلی نوعی خودتحریمی محسوب می‌شود. مجلس باید بیش از همه نسبت به این موضوع حساس باشد، اما رفتارهای اخیر نشان می‌دهد حساسیتی وجود نداشته است. این غفلت را باید به‌صراحت نقد کرد.

    فرهنگ میدان تولید قدرت نرم یک کشور است و غفلت از آن به معنای دست خالی ماندن در رقابت جهانی است. مجلس با کوچک‌کردن این حوزه، عملاً قدرت نرم ایران را تضعیف کرده و زمینه نفوذ فرهنگی رقبا را فراهم ساخته است. چنین تصمیمی باید در سطح ملی مورد بازخواست قرار گیرد. آینده کشور قربانی نگاه‌های محدود نخواهد شد.

    کاهش سهم فرهنگ در بودجه تنها یک خطای اداری نیست بلکه نشانه‌ای از ضعف نگاه فرهنگی در ساختار قانون‌گذاری است. این ضعف نمی‌تواند ادامه پیدا کند، زیرا تبعات آن سنگین و غیرقابل جبران خواهد بود. مجلس باید بداند با چنین تصمیماتی پایه‌های هویت ملی را سست‌تر می‌کند. این موضوع مسئولیت سنگینی بر عهده نمایندگان می‌گذارد.

    در نهایت آنچه امروز مشاهده می‌شود فاصله‌ای آشکار میان رهنمودهای رهبری درباره فرهنگ و عملکرد عملی مجلس است. این فاصله باید پر شود و نخستین گام، اصلاح ساختار نگاه بودجه‌ای مجلس به فرهنگ است. بدون این اصلاح، دیوار دفاعی فرهنگ همچنان در معرض فرسایش خواهد بود. کشور در برابر هجمه‌های رسانه‌ای بدون سپر باقی می‌ماند.

    تداوم کاهش بودجه فرهنگ به معنای حرکت در مسیری مخالف با نیازهای واقعی کشور است. مجلس باید مسئولیت‌پذیر باشد و رویکرد خود را اصلاح کند. جریان فرهنگی کشور نیازمند پشتیبانی قاطع و پایدار است نه تصمیمات موسمی و کم‌عمق. امروز زمان بازنگری جدی در عملکرد قانون‌گذار فرا رسیده است.

    تقویت فرهنگ و رسانه باید از اولویت‌های اصلی توسعه ملی باشد، اما رفتار مجلس خلاف این موضوع را نشان می‌دهد. این غفلت نه‌تنها با اصول حکمرانی فرهنگی سازگار نیست بلکه آینده نسل‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد. مجلس باید به وظایف خود بازگردد و نقش واقعی‌اش را در دفاع از فرهنگ ایفا کند. مردم انتظار پاسخ روشن دارند.

    نکته قابل تأمل  بازار کسب و کار

    کاهش بودجه فرهنگ تأثیری مستقیم بر بازار دارد، زیرا هرگونه تضعیف فرهنگی موجب کاهش اعتماد اجتماعی و بی‌ثباتی روانی جامعه می‌شود. اعتماد عمومی یکی از مهم‌ترین مؤلفه‌های رونق اقتصادی است و کاهش آن، سرمایه‌گذاری داخلی و خارجی را تحت تأثیر قرار می‌دهد. اقتصاد بدون پشتوانه فرهنگی قوی نمی‌تواند مسیر توسعه پایدار را طی کند.

    از سوی دیگر رسانه‌های قدرتمند داخلی نقش اثرگذاری در هدایت بازار، آگاهی‌بخشی و مدیریت بحران دارند. تضعیف رسانه‌ها به‌دلیل کمبود بودجه، موجب افزایش فضای شایعه، اخبار جعلی و بی‌ثباتی در بازار می‌شود. در نتیجه کسب‌وکارها با نوسان‌های غیرقابل پیش‌بینی مواجه می‌شوند. اقتصاد بدون رسانه‌های سالم همیشه آسیب‌پذیر خواهد بود.

    فرهنگ کار، فرهنگ تولید و فرهنگ مصرف از مهم‌ترین عوامل مؤثر بر بهبود فضای اقتصادی کشور هستند. کاهش بودجه فرهنگ به معنای کاهش سرمایه‌گذاری در این حوزه‌های کلیدی است. نتیجه آن کاهش بهره‌وری، ضعف تولید داخلی و افزایش هزینه‌های مدیریت اقتصادی خواهد بود. بازار نمی‌تواند بدون نهادهای فرهنگی پویا به تعادل برسد.

    سرمایه‌گذاران همیشه به‌دنبال محیطی باثبات، قابل‌پیش‌بینی و دارای انسجام اجتماعی هستند. هرگونه تضعیف فرهنگی و رسانه‌ای، تصویر نامطمئنی از آینده اقتصاد ارائه می‌دهد. این وضعیت منجر به کاهش تمایل برای سرمایه‌گذاری می‌شود. تقویت فرهنگ نه‌تنها وظیفه دولت‌ها بلکه شرط لازم برای رشد است.

     


     

    غفلت پرهزینه قانون‌گذاران

    نویسنده: نازیلا رضائی
    منبع: بازار کسب کار آنلاین

    اخبار مشابه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *