گفتوگوی مردمی خبرنگار بازار کسب و کار با محتوای این کارزار نشان میدهد مردم اقتصاد امروز را فاقد هویت روشن میدانند؛ چرا که نه قواعد بازار آزاد در آن رعایت میشود و نه حمایتهای اجتماعیِ یک اقتصاد رفاهی وجود دارد. بهگفته آنان، نتیجه این وضعیت، بیشتر فشار دائمی بر مصرفکننده نهایی است.
شهروندان تأکید میکنند دولت در عمل قیمت اغلب کالاها را آزاد کرده، اما دستمزدها و حقوقها همچنان مورد سرکوب قرار می گیرد. این ناهماهنگی، فاصله میان هزینه و درآمد را هر روز عمیقتر کرده و معیشت طبقات متوسط و ضعیف فرسودهتر از روز قبل شده است.
در روایتهای مردمی، کاهش حمایتها در دولت جدید برجستهتر از قبل شده است؛ حمایتی که قرار بود سپر تورم باشد، اما بهگفته امضاکنندگان این کارزار، یا حذف شده یا بهشکل نمادین ادامه دارد. آنها میپرسند چرا همزمان با این کاهش، نشانی از کوچکشدن دولت یا حذف رانت دیده نمیشود.
مردم میگویند اگر دولت هزینههای خود را کاهش نمیدهد و ساختارها را اصلاح نمیکند، چرا بار ناکارآمدی را به جامعه منتقل کرده است. این انتقال، بهزعم آنان، به معنای کوچکشدن سفرهها و بزرگشدن فاصله طبقاتی است.
نمونههای عینی گرانی، بخش مهمی از این گفتوگوی مردمی را شکل میدهد. شهروندان از ناتوانی دولت در مدیریت بازار کالاهای اساسی مانند برنج، مرغ و لبنیات سخن میگویند؛ کالاهایی که مستقیماً با امنیت غذایی خانوار گره خوردهاند.
در این روایت، تغییر نرخ ارز واردات برنج خارجی از ۷۰ هزار به ۱۲۰ هزار تومان، بهعنوان نمونهای روشن مطرح میشود. مردم میگویند چگونه قیمت یک کیسه ده کیلویی برنج پاکستانی از حدود ۱.۲ میلیون تومان به بیش از ۲.۲ میلیون تومان رسیده است.
لبنیات نیز از نگاه مردم در مسیر افزایشهای پیدرپی قرار دارد. آنها به افزایش قیمت ماست دو کیلویی در فاصله یک هفته اشاره میکنند؛ افزایشی که بهگفتهشان بیش از ۴۰ درصد بوده و با وعدههای رسمی همخوانی ندارد.
مریم از گرگان در گفتگو با خبرنگار ما تأکید می کند این مثالها استثنا نیست، بلکه تصویر روزمره بازار است. در مقابل این جهش قیمتها، افزایش ۱۲۰ هزار تومانی کالابرگ برای هر فرد، از نگاه آنان بیشتر شبیه به یک شوخی تلخ است تا یک سیاست جبرانی.
در ادامه این گفتوگو، مریم میگوید: یارانه نقدی سالهاست که ثابت مانده، در حالی که قیمتها هر روز چند برابر میشوند. بهزعم آنان، این ثبات اسمی، در واقع کاهش شدید قدرت خرید است.
کالابرگ که قرار بود ماهانه پرداخت شود، از نگاه امضاکنندگان کارزار عملاً حذف شده است. آنها یادآوری میکنند که از ابتدای سال فقط چند نوبت واریز کالابرگ انجام شده و نظم وعدهدادهشده وجود ندارد.
شهروندان میپرسند اگر قرار است حمایتها متناسب با تورم افزایش یابد، چرا تنها اقدام دولت افزایش محدود کالابرگ بوده است. از نگاه آنان، تورم چند دهدرصدی با چنین ارقامی جبرانپذیر نیست.
در بخش دیگری از این گفتوگوی مردمی، موضوع شفافیت و مبارزه با رانت مطرح میشود. مردم میگویند وقتی که دولت از کاهش فساد سخن میگوید، اما متاسفانه سازوکارهای شفافسازی را اجرا نمیکند.
پرسشهای مطرحشده درباره بنزین نیز نماد این بیاعتمادی است. شهروندان می خواهند بدانند اگر هزینه تمامشده بنزین برای دولت بالاست، چرا سهم مردم از این تفاوت به صورت مستقیم پرداخت نمیشود و همهچیز در ابهام مانده است.
مدیریت منابع آب نیز در این روایتها نشانهای از سومدیریت تلقی میشود. مردمدر این کارزار میگویند در برابر بحران کمآبی، برنامه مشخصی ارائه نشده و مسئولیتها بهطور واقعی رها شده است.
بازار مسکن از دیگر محورهای این گفتوگوست. شهروندان در این گفتگو تأکید میکنند قیمتها همچنان روند صعودی دارد و برنامه منسجم برای ساخت مسکن در مقیاس مؤثر دیده نمیشود.
بهگفته مردم، فشار معیشتی بهحدی رسیده که حتی خرید مایحتاج روزانه نیز به فروش اقساطی وابسته شده است. این وابستگی، نشانهای از کاهش شدید توان نقدی خانوادههاست.
در حوزه انرژی، مردم وضعیت برق را مثال میزنند. و میگویند مصرف یکباره چند برابر نشده، اما ناترازی و قطعیها افزایش یافته و سرمایهگذاری مؤثری برای جبران کمبودها از سوی دولت انجام نشده است.
شهروندان این وضعیت را حاصل نبود برنامهریزی بلندمدت میدانند؛ وضعیتی که فشار آن مستقیماً به زندگی روزمره آنها منتقل شده و پاسخ روشنی برای آن ارائه نمیشود.
در تحلیل مردمی این کارزار، تجربه جهانی نیز مورد اشاره قرار میگیرد. مردم یادآور میشوند آزادسازی قیمت بدون حمایت جبرانی، در همه کشورها به افزایش نابرابری و بیاعتمادی منجر شده است.
افزایش شدید قیمت طلا، از نگاه مردم شاخصی از بیاعتمادی عمومی است. آنها میگویند رشد چندصددرصدی طلا نشان میدهد سرمایهها از تولید و مصرف خارج و به داراییهای امن پناه بردهاند.
موضوع فیلترینگ نیز در این گفتوگو بعد اقتصادی پیدا میکند. شهروندان هزینههای ماهانه VPN را نوعی مالیات پنهان میدانند که بدون شفافیت از مردم گرفته میشود.
در جمعبندی این روایت مردمی، تأکید میشود که سیاست دوگانه فعلی بدترین سناریو برای اقتصاد است. نه قیمتها بهدرستی آزاد شدهاند و نه حمایتها واقعی و منظم است.
مردم میگویند ادامه این مسیر، جز فرسایش اعتماد عمومی و گسترش فقر، نتیجهای نخواهد داشت و اصلاح آن نیازمند تصمیم شفاف و شجاعانه است.
در پایان گفتوگوی مردمی، امضاکنندگان کارزار دو راه پیشروی دولت ترسیم میکنند؛ راههایی که هر دو نیازمند صداقت در سیاستگذاری است.
یا حمایتها باید واقعی، منظم و متناسب با سطح جدید قیمتها پرداخت شود تا فشار از دوش اقشار آسیبپذیر برداشته شود و امنیت معیشتی حفظ گردد.
یا اگر قرار بر حذف حمایتهاست، قیمتها باید بهطور کامل و شفاف آزاد شود و منابع حاصل بهصورت عادلانه میان فقرا توزیع شود تا رانت و ابهام از میان برود.
مردم تأکید دارند سیاست نیمهکاره، هزینهزا و بیاعتمادکننده است و اقتصاد را در وضعیت تعلیق نگه میدارد؛ وضعیتی که نه برای دولت پایدار است و نه برای جامعه قابل تحمل.
در نگاه اقتصادی این کارزار، شفافیت و پاسخگویی، پیشنیاز هر اصلاحی است. بدون اعلام برنامه روشن، هیچ سیاستی به اعتماد عمومی منجر نخواهد شد.
شهروندان در این گفتوگوی مردمی صراحتاً گفتند اگر برنامهای وجود دارد، باید بهروشنی اعلام و اجرا شود و اگر توان اجرای آن نیست، مسئولیت باید به افراد توانمند و مدیر واگذار شود.
این مطالبه، نه سیاسی، بلکه معیشتی و اقتصادی است؛ مطالبهای که از دل سفرههای کوچکشده برآمده و انتظار پاسخ عملی دارد.
نکته قابل تامل بازار کسب و کار
از منظر اقتصادی، آنچه در این کارزار برجسته است، تضاد میان سیاستهای قیمتی و سیاستهای حمایتی است؛ تضادی که کارآمدی هر دو را از بین برده و هزینه نهایی را به به گرده خانوار تحمیل کرده است.
در بُعد معیشتی، ثابتماندن یارانهها و نامنظمبودن کالابرگ، عملاً به کاهش شدید قدرت خرید مردم منجر شده و امنیت غذایی اقشار کمدرآمد را مورد تهدید قرار داده است.
در سطح کلان، افزایش داراییهای امن مانند طلا نشانه خروج سرمایه از بخش مولد و کاهش اعتماد به سیاستگذار است؛ روندی که رشد اقتصادی را در میانمدت تضعیف میکند.
از منظر حکمرانی، نیز نبود شفافیت در قیمتگذاری انرژی و توزیع منابع، بستر رانت و نابرابری را تقویت کرده و فاصله دولت و جامعه را افزایش داده است.
در نهایت، پیام اصلی این صدای مردمی آن است که اقتصاد بدون تصمیم روشن، بیشترین آسیب را به معیشت میزند و اصلاح آن تنها با شفافیت، عدالت و پذیرش مسئولیت ممکن است.
شما هم اگر تمایل دارید می توانید به جمع این کارزار بپیوندید
پژوهش بومی؛ کلید امنیت غذایی

























دیدگاهتان را بنویسید