سازمانهای مردم نهاد به این دلیل که از دل جامعه شکل گرفته و پل میان مردم و حاکمیت هستند، صدای مردم نامیده می شوند. این گروهها در بخشهای مختلف در حال خدمترسانی به جامعه هدفشان هستند اما هدف واحدآنها مشارکت در تصمیمسازیهای کلان جامعه و استفاده از ظرفیتها و تجربیات آنها در برنامهریزیهای کشور است اما آیا همه تشکلها به راستی این هدف را در پیش میگیرند؟
سازمانهای مردم نهاد(سمن ها، NGO ها، بنیادهای خیریه و نیکوکاری) همان طور که از نامش پیداست، نهادهایی مردمی و غیردولتی هستند و خودشان را پلی میان مردم و حاکمیت می دانند. به همین دلیل «صدای مردم» نامیده می شوند. سمن ها اغلب با هدف کاهش نابرابری ها در سطح جامعه در تلاش هستند تا در بخش های مختلف از جمله آموزش، بهداشت و درمان، کاهش آسیب ورود کرده و از اقشار ضعیف و کم برخوردار حمایت کنند.
این گروهها متشکل از نیروهای داوطلب که عاشق کار دلی و تیمی هستند، خود را نسبت به مشکلات موجود در جامعه مسئول دانسته و سعی دارند با شناسایی نقاط ضعف جامعه، به درستی خدمت رسانی کنند. آنها اغلب با حمایت و کمکهای مردمی به فعالیتهایشان ادامه می دهند و تلاش شان بر این است که خلاء های موجود در جامعه را از میان بردارند.
حال در این گزارش به سراغ چند گروه مردم نهاد رفته ایم و آنها نظرات و تجربیات خود را پیرامون فعالیت سمن ها در کشور، اهمیت نقش شان، اثرگذاری شان در کاهش خلاء های موجود در جامعه و انتظاراتشان، مطرح کردند.
کمک رسانی زیر یک سقف
«دولت ها به ویژه در شرایط فعالی که با شیوع و همه گیری ویروس کرونا در جهان مواجه شده ایم، توان اجرایی ثابت و مشخصی دارند. از طرفی آنها برای هزینه منابعی که در اختیار دارند با محدودیت هایی روبرو هستند. سیستم های نظارتی آنها نیز در مقام عمل یا نقاط هدف را به درستی شناسایی نکرده یا کار را به درستی اجرا نمی کنند. اینجاست که بخش خصوصی و سازمان های مردم نهاد ورود می کنند». اینها را شیوا محمدی نیک مدیرعامل بنیاد نیکوکاران شریف می گوید.
وی ادامه می دهد: یک وقتی سمن ها در تعامل با دولت اقدام به ارائه خدمات به اقشار کم برخوردار جامعه می کنند که این بهترین حالت است و یک زمان با هدف انسان دوستانه و بشردوستانه اقدام به انجام اینکار می کنند.
به گفته محمدی نیک سمن ها با توجه به اینکه منابع محدودی در اختیاردارند، ضمن شناسایی موانع و مشکلات که باعث عدم توسعه در مناطق مختلف جهان می شود، از طرفی سعی می کنند با تحلیل و آمارگیری و سنجش موقعیت ها به طور دقیق نقاط هدف را شناسایی کرده و سپس به درستی اقدام به ارائه خدمات و هزینه کنند. طوری که حق به حقدار برسد.
«به طور معمول سمن ها و نهادهای مردمی در تلاش اند با توان حداقلی یا حداکثری که در اختیار دارند نسبت به حل مشکل بخشی از جامعه ورود کنند. این درحالی است که در ارائه امار از خروجی هایی که حاکمیت ها برای گزارش به مردم استفاده می کند اغلب جنبه تبلیغاتی آن در نظر گرفته می شود. یعنی وقتی وارد جزئیات می شوید که ببینید این بودجه کجا هزینه شده، متوجه خواهیم شد در بخش اجرا کار به درستی صورت نگرفته است».
در ادامه رضا منصورنیا معاون ارتباطات و امور بین املل بنیاد نیکوکاران شریف نیز معتقد است با هر میزان بودجه باید به درستی و با شناخت از جامعه هدف خدمت رسانی شود. «بهتر است به صورت لکه ای ارائه خدمات دهیم.
یعنی ابتدا به گروه هایی که از قبل می شناسیم ارائه خدمت کنیم و سپس این خدمت رسانی را به صورت لکه ای در دیگر نقاط جامعه و کشور گسترش دهیم. برای مثال در بحث فطریه ما چند روستا را شناسایی کردیم که نیاز و رزق مشخص آنها نان بود. به همین دلیل با کمک های مردمی چند تن آرد تهیه کرده و در اختیار این خانواده های کم برخوردار قرار دادیم. آنها همگی تنور داشتند و نان دغدغه شان بود».
منصوریان با اشاره به اینکه امیدوار است روزی در کشورمان سمن ها در کنار هم و شانه به شانه هم اقدام به خدمت رسانی در جامعه کنند ادامه می دهد: چند بار برای اینکار تلاش شد اما این اتفاق رخ نداد. شاید اگر ساز و کاری رخ دهد که سمن ها زیر یک سقف و بر اساس منافع مشترک کشور دور هم جمع شده و با فرماندهی نفراتی که مورد اعتماد و اطمینان همه باشند اقدام به فعالیت کنند، آن وقت به نتایج موفقیت آمیزتری خواهیم رسید.
مشکل بعضی از تشکل ها این است که می خواهند فقط نسخه بپیچند
مدیرعامل موسسه توانمندسازی زنان و کودکان مهروماه می گوید: گاهی مشکل ما سمن ها و تشکل ها این است که فکر می کنیم بهتر از مردم و جامعه می دانیم و می خواهیم فقط نسخه بپیچیم اما هر وقت سر سفره مردم نشستیم و از آنها برای برنامه ریزی هایمان ایده و کمک گرفتیم، آن وقت می توانیم بگوییم موفق عمل کرده ایم.
افخم صباغ با اشاره به اینکه حضور مردم و اثرگذاری شان در تمام سطوح مدیریت و سیاستگذاری یک جامعه از شاخصه های مهم توسعه یافتگی در هر جامعه ای به حساب می آید، ادامه می دهد: هر چقدر مشارکت های مردمی در ارکان مختلف و برنامه ریزی و سیاستگذاری ها بیشتر باشد، به همان اندازه می توان از موفقیت آن برنامه اطمینان پیدا کرد. به این جهت که آنها به دلیل مشارکت شان، تا پایان کار همراه بوده و کمک خواهند کرد.
وی می افزاید: در جامعه ما روزهای خاصی مثل ۲۲ مرداد که به روز تشکل ها و مشارکت های مردمی اختصاص داده شده، سعی می شود به تشکل ها اهمیت داده شود اما این به همین یک روز اختصاص دارد و بعد فراموش می شود. اگر اهمیت به مشارکت های مردمی، تبدیل به برنامه های پایدار و سرآغاز ایجاد ارتباط موثر و مناسب میان اقشار مختلف مردم و سیاستگذاران شود، آن وقت به جای یک روز، همه روزها روز مشارکت های مردمی خواهد بود.
به گفته صباغ سازمان های مردم نهاد، نهادهایی مدنی و مردمی هستند که با در نظر گرفتن منافع عام در برابر مشکلات موجود در جامعه تشکیل شده و فعالیت می کنند. در این میان افراد دغدغه مند نیز به سمت کنش های مدنی تاثیرگذار در کشور کشیده می شوند.
این فعال مدنی معتقد است، تشکل ها واسطه ای میان جامعه و نهادهای دولتی و مسئولین هستند و اگر قرار باشد به این تشکل ها فقط به عنوان بازو و اهرم های اجرایی نگاه شود، به طور قطع تشکل ها و سمن ها نمی توانند آن اثرگذاری و مشارکت های مردمی را به دنبال داشته باشد.
اما اگر در برنامه ریزی ها، سیاستگذاری و تصمیم سازی های جامعه از تربیات، ایده ها و پژوهش های تشکل ها استفاده شود، آن وقت می توان گفت سمن ها و تشکل ها به عنوان نماینده مردم در سیاستگذاری ها دخیل هستند و از ظرفیت های علمی و تجربی آنها در جامعه استفاده می شود. «به طور معمول و برای اینکه در یک تشکلی افراد مشارکت داشته باشند، انگیره های متفاوتی وجود دارد.
حال هرچقدر این انگیزه ها نگاهی انسان دوستانه، اجتماعی و تخصصی به دنبال داشته باشد، می تواند به بالارفتن میزان مشارکت های اجتماعی کمک کند. برای مثال وقتی اعضای یک خانواده در انجام کاری همه توان و مشارکت خود را به کار بگیرند قطعا در انجام آن کار و هدفشان موفق می شوند.
این رویکرد را در مقیاسی بزرگتر مثل جامعه نیز می توان لحاظ کرد و از آن الگو گرفت. به این معنا که هر چقدر مردم در حل مسائل جامعه مشارکت داشته باشند و از آن طرف مشارکت های مردمی در تصمیم سازی های کلان کشور دیده شود، به طور قطع آن کشور در رسیدن به اهداف خود موفق عمل خواهد بود».
از نظر این فعال اجتماعی در این میان سمن ها و موسسه های توانمندسازی می توانند باعث گسترش موثر مردم در مشارکت سازی شده و سرمایه های اجتماعی را افزایش دهند. الگو گرفتن از تجربیات موفق این گروه ها می تواند راهکارهای مفیدی برای همه طبقات جامعه به همراه داشته باشد و باعث انسجام میان همه اقشار جامعه شود. «سمن های فعال در جوامع محلی بایستی از ظرفیت های بومی آن منطقه در تصمیم سازی هایشان استفاده کنند. هرچقدر سمن ها و تشکل ها، افراد آن جامعه محلی را در برنامه های خود به کار گیرند و از فکر و ایده آنها در برنامه ریزی هایشان بهره مند شوند، می توانند شاهد بالندگی و موفقیت اهدافشان باشند. این مهم است که سازمان های مردم نهاد بیشتر نقش تسهیل گر را داشته باشند، نه اینکه بخواهند به جای آن جامعه محلی تصمیم بگیرند. یکی از مشکلات ما سمن ها و تشکل ها این است که فکر می کنیم بهتر از جامعه می فهمیم و می خواهیم برای آنها نسخه بپیچیم.
این فعال اجتماعی می گوید: در این مسیر باید یاد بگیریم با مردم همسفره شده، به حرف هایشان گوش دهیم، از ایده هایشان استفاده و زمینه را طوری مهیا کنیم که خوشان برنامه ریزی کنند و ایده دهند، ان وقت شاهد این خواهیم بود که افراد ان جامعه بهتر از ما عمل کرده و شاهد موفقیت اهداف و عملکردمان خواهیم بود. درست مثل همان انتظاری که از حاکمیت می رود تا سمن ها را در تصمیم سازی های مشارکت دهد و از ظرفیت های آنها و تجربیاتشان استفاده کند».
تمرین همدلی و همراهی ملی
در ادامه رضا عابدینی مدیر گروه مردم نهاد “یکی هستیم”، از زاویه ای دیگر به نقش و جایگاه سمن ها نگاه می کند و معتقد است : نهادهای اجتماعی در واقع یک تمرین همدلی و همراهی ملی است. تمرین کار جمعی که همه کشورها به صورت مستمر به آن احتیاج دارند. جامعه ای می تواند به پیشرفت خود ببالد که درصد کار داوطلبانه و عامل المنفعه اش از جانب مردم زیاد باشد.
به اعتقاد عابدینی، انجام کارهای داوطلبانه و مشارکت های مردمی باید از دل جامعه بجوشد نه اینکه فقط تبدیل به کاری خاص و ویژه شود. «کارهای مردمی باید جزوی از الگوی زندگی مردم شود. به این معنا که مردم به عنوان یک رفتار اجتماعی انجام امورات خیرانه و انسان دوستانه را بپذیرند و بستر این تفکر باید از کودکی فراهم شود تا در زمان درست اتفاق بیفتد. به همین دلیل از نظر من یکی از مهمترین المان های پیشرفت یک جامعه، بدون شک وجود نهادهای مردمی و داوطلبانه است. چراکه این نهادها با فعالیت های تخصصی و علمی که در خصوص جامعه هدفشان انجام می دهند، آگاهی جامعه را نسبت به آن بالا می برند.
همیشه صحبت از این شده که آگاهی یک جامعه باید بالا برود اما درباره چگونگی آن بررسی انجام نمی شود. «تا زمانی که گروه های متخصص وجود نداشته باشند که راجع به آن مسائل و به صورت موردی کار کرده، اطلاعات درست را استخراج کنند و آن را به شکل شایسته ای به جامعه تزریق کنند، شاهد بالا رفتن آگاهی جامعه نخواهیم بود».
در این میان بخش مهمی از این وظیفه بر دوش سازمان های مردم نهاد است که در موضوعات مختلف وارد عمل شده و با گردآوری اطلاعات علمی و تخصصی نسبت به افزایش آگاهی جامعه اقدام کنند. «این خیلی مهم است که سازمان های مردمی باعث شوند حساسیت جامعه نسبت به مشکلات محیط اطراف شان کم نشود و مردم این را بدانند که به عنوان یک انسان چه وظیفه ای دارند و بی تفاوت نباشند».
به گفته مدیر گروه یکی هستیم، سازمان های مردم نهاد، حدفاصل میان دولت و مردم هستند. به نظر وی و خیلی از فعالان اجتماعی به این جهت که دولت یک سازمان بزرگ است، احتیاج دارد از طریق سازمان های مردم نهاد اقدامات خود را به گوش مردم برساند.
«خیلی از سازمان های مردم نهاد، در حوزه کاری خود، سال ها به صورت تخصصی و علمی کار کرده اند. در نتیجه استفاده از تجربیات و اقداماتشان در تصمیم سازی های کلان می تواند از اتلاف منابع و انرژی و موازی کاری ها جلوگیری کند. اما از آنجایی که این سازمان ها در جایگاهی که به آن تعلق دارند، در نظر گرفته نشده اند، در نتیجه حضور اثرگذار آنها در این چرخه مغفول مانده است. شاید اگر سمن ها و تشکل ها در برنامه ریزی ها و تصمیم سازی ها لحاظ شوند، آن وقت دیگر شاهد بی نظمی و سردرگمی در مسائل و مشکلاتی مثل وقوع سیل و زلزله نخواهیم بود. چراکه تشکل ها به خاطر تجربیات ارزنده ای که دارند می توانند با همکاری یکدیگر از اتلاف منابع و بی نظمی جلوگیری کرده و کار را به درستی انجام می دهند».
گزارش از فاطمه شیری
دیدگاهتان را بنویسید