خبرنگار نامی آشنا برای همگان است که پس از شهادت محمود صارمی، خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی در افغانستان به دست طالبان، عنوان روزی در تقویم رسمی ایران اسلامی است.
روزی که شایدیکی از پر مخاطرهترین روزها برای ایران است. بعد از آخرین تماس و خبر ارسالی که خبری بسیار مهم است، دیگر هیچ پیام یا خبری از کنسولگری برای کشور ارسال نمیشود و کشور را در تمام نقاط شرقی به حالت آمادهباش کامل در میآورد و منتهی به مانور قدرتنمایی نیروهای مسلح به نام ذوالفقار میشود.
دشمن که در سر حمله به ایران را میپروراند در پشت مرزهای خاکی ایران با سپاهی از ارتش وبسیج مواجه شده و بدون هیچگونه حرکتی، سرافکنده و لرزان متواری میشود.
آری آن آخرین پیامی که از سوی مزار شریف افعانستان برای ایران مخابره شده بود، پیام آخر شهید صارمی به نیروهای مسلح کشور بود که دشمن در فکر خود تجاوز به ایران عزیز را دارد. این پیام منجر به ایجاد بزرگترین زنجیره دفاعی کشور در نوار مرزی شرق کشور شد.
از این روز به بعد همهساله به پاس زنده نگه داشتن یاد و نام این شهید بزرگوار، ۱۷ مرداد را به عنوان روز خبرنگار نامیده، اصحاب رسانه کشور آن را گرامی میدارند.
همهساله در این روز، مسؤلان کشوری و استانی با مراجعه به دفاتر رسانهها ضمن خداقوت و تشکر از زحمات و تلاشهای بیوقفه این قشر، اقدام به ارائه گزارش عملکرد خود میکنند؛ و انگار نه انگار که این روز، روز خبرنگار است و باید آنها شنونده و نویسنده بوده و به دنبال رفع مشکلات هر چند کوچک این تلاشگران عرصه اطلاعرسانی باشند که یکسال شنونده و انتقال دهنده اخبار دستگاههای مختلف به مردم و رساندن مشکلات موجود در جامعه به گوش مسؤلان بودند. چرا که این روز به نام آنهاست اما باید در این روز نیز این پیشتازان بهبود جامعه، همچنان در نقش انتقالدهنده اخبار و عملکرد مسؤلین عمل کنند!
آری خبرنگار آنقدر مظلوم است که انگار نه انگار به عنوان رکن چهارم دموکراسی همه کشورهاست و در هر شرایطی آماده است حتی جلوتر از نیروهای مسلح که وظیفه حراست و پاسداری از کشور را به عهده دارند است.
چرا که این رسانه است که در دنیای امروز میتواند قبل از هر نیروی نظامی، امنیتدهنده جامعه باشد و به عنوان نیروی خط مقدم و گاه، خطشکن در مقابله با هجمههای ناجوانمردانه دشمن برای ایجاد نظم و آرامش قرار بگیرد.آری اگر اینگونه نبود شهید صارمی در لحظهای که متوجه هدف و نیت دشمن در آن شرایط سخت شده بود جان خود را فدای امنیت کشور و مردمش نمیکرد.
و اما تنها خواسته خبرنگاران و اهالی رسانه از مدیران و مسؤلان کشوری که همهساله آن را میشنوند و فراموش میکنند چیست؟ امنیت شغلی،حدأقل خواستهای است که در این روز شنیده میشود و در همین روز هم فراموش می شود، گویی که هیچ اتفاقی نیفتاده و هیچ وعدهای از سوی مسؤلان داده نشده است.
در این روز که مصادف با روز خبرنگار بود گزارشی از سوی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان گلستان داده شد که خبر از حضور ۱۱۰ دفتر نمایندگی روزنامه در استان دارد استانی که ظاهراً حق ندارد متولی رسانه های خود باشد و انگار وظیفهاش تامین منابع رسانههای است که کوچترین نقشی در اقتصاد و اجتماعی و فرهنگ و سیاست استان ندارند .
در این روز در جمع اصحاب رسانه حتی گفته شد که از ابتدای سال تا کنون بیش از یک میلیارد و ششصد میلیون تومان در راستای حمایت از رسانه ها آگهی های دولتی توسط اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان گلستان توزیع شد اما گفته نشد که چه میزان از این آگهی های توزیع شده سهم رسانه های بومی و محلی استان بوده است آیا همانگونه معاونت مطبوعاتی تعیین نموده ۷۰ درصد این آگهی ها در راستای حمایت از رسانه های بومی توزیع شده یا …
بازهم روز خبرنگار آمد رفت با هزار وعده و وعیدهای رنگارنگ از نوع زمین گیر شدن رسانههای بومی با زایش رسانههای که کوچترین نقشی در اقتصاد ، اجتماع ، فرهنگ و سیاست استان با تیراژی کمتر از انگشتان یک دست ندارد .
و حال اینکه شمای مسئول و یا هر شخص دیگر اگر برای خرید هر کالای به فروشگاهی مراجعه می کنید باید بهای آن را بپردازید اما اگر خبری را در رسانه منتشر کنید برایش نمی خواهید هزینه کنید.
اما مهم نیست چون من خبرنگار با عشق به اینکار و با پشتوانه خداوند سختیهای این خدمت را پذیرفتهام.
دیدگاهتان را بنویسید