روز جهانی حفاظت از تالابها فرصتی است تا اهمیت این اکوسیستمهای ارزشمند را در زندگی بشر و محیط زیست به یاد آوریم. شعار امسال با عنوان «حفاظت از تالابها برای آینده مشترک ما» تأکیدی بر مسئولیت جمعی ما در حفظ این منابع طبیعی است. تالابها به عنوان یکی از مهمترین زیستگاههای طبیعی، نقش حیاتی در حفظ تنوع زیستی، تأمین آب و بهبود کیفیت محیط زیست ایفا میکنند. با این حال، تغییرات اقلیمی، کاهش بارشها و عدم تأمین حقابه، این اکوسیستمها را در معرض خطر جدی قرار داده است.
در گزارش پیش رو، به بررسی وضعیت کنونی تالابها در ایران و چالشهای پیش روی آنها خواهیم پرداخت. آیا نسلهای آینده میتوانند از زیباییهای این اکوسیستمها بهرهمند شوند یا تنها نامی از آنها خواهند شنید؟ این سوالات ما را به تأمل در مورد آینده تالابها وادار میکند و نیاز به اقدام فوری و مؤثر را بیش از پیش نمایان میسازد.
شعار امسال روز جهانی حفاظت از تالابها «حفاظت از تالابها برای آینده مشترک ما» تعیین شده است. اما مسأله این است که باید بررسی کنیم با روند کنونی تأمین حقابه، کاهش بارش و خشک شدن دو سوم عرصههای تالابی در کشور، آیا تالابی برای نسلهای آینده باقی میماند؟ آیا فرزندان ما میتوانند روزی پریشان، هامون یا کافتر را به عنوان تالاب ببینند یا فقط نامی از آنها خواهند شنید؟
گروه جامعه بازار کسب و کار – تالابها یکی از جلوههای کمنظیر و نابترین اکوسیستمها در طبیعت هستند. سراسر ایران پر از تالابهای دائمی و فصلی متعددی است که با در نظر گرفتن شیرین یا شور بودن آبشان، مأمن امن گونههای گیاهی و جانوری متنوع و زیادی هستند. این حوضههای آبی با فراهم کردن شرایط مناسب آبی و قابلیت زادآوری اولیه، به بقای گونههای جانوری و گیاهی روی زمین کمک میکنند و موجب تعادل در چرخه اکوسیستم میشوند.
درون تالابها گونههای گیاهی و جانوری بیشماری زندگی میکنند که حذف شدن یکی از آنها چرخه طبیعت را دچار اختلال میکند. تالابها مانند مادری مهربان دامن خود را برای در آغوش گرفتن انواع آبزیان و کنارآبزیان گسترش داده و تا جایی که در توان دارند در مقابل ناملایمات و چالشها از آنها حمایت میکنند. اما گاهی این چالشها به حدی بزرگ میشود که دیگر توان مقاومت از تالاب هم گرفته میشود، مانند ورود انواع فاضلابها، هجوم گونههای گیاهی و جانوری غیربومی، ندادن حقابه و خشک کردن بستر تالاب به بهانه کشاورزی که این حوضههای آبی را تهدید میکند و تعداد زیادی از آنها را به مرز خشکی کشانده و حتی برخی کاملاً خشک شدهاند؛ تمام اینها نتیجه زیادهخواهی انسان است که در نهایت دودش به چشم خودمان میرود.
در حالی که کمر به نابودی تالابها بستهایم که مزایای زیادی برای طبیعت دارند، از جمله تالابها میتوانند ذخیرهسازی آب، حفاظت در مقابل توفان و کاهش تخریب سیل، تثبیت خطوط ساحلی و مهار فرسایش، تزریق مجدد آبهای زیرزمینی، پالایش آب از طریق تثبیت عناصر محلول، رسوبات و دیگر آلودگیها و تعدیل آب و هوای محلی را داشته باشند. در حالی که بشر با نابودی تالابها خود را از تمام این مزایا بیبهره میکند.
در مجموع ۴۲ نوع تالاب طبیعی در سطح جهان شناسایی شده که از این تعداد ۴۱ نوع آن در ایران یافت میشود. از این رو ایران کشوری غنی از لحاظ دارا بودن تالاب است. بیش از ۸۰ تالاب از انواع مختلف شور، شیرین، ساحلی و کوهستانی در کشور شناسایی شده است. بر این اساس یکی از قدیمیترین معاهدههای بینالمللی در دنیا که مربوط به تالابهاست، در ایران شکل گرفته که به کنوانسیون رامسر معروف است. دوم فوریه سال ۱۹۷۱ برابر با ۱۳ بهمن ۱۳۴۹ در شهر رامسر در شمال ایران به امضا رسید و به نام این شهر در جهان معروف شد.
واقع در کنوانسیون رامسر و معاهده آن، ۱۵۸ کشور عضو را ملزم به تعیین و حفظ تالابهای با اهمیت بینالمللی و تشویق به استفاده خردمندانه از آنها میکند. این کنوانسیون بر حفاظت و بهرهبرداری معقول از تالابها به خصوص در راستای فراهم کردن زیستگاهی برای پرندگان آبزی تأکید داشته که با گذشت سالها، گستره نگرش خود را چنان افزایش داده که تمام ابعاد حفاظت و بهرهبرداری معقول و پایدار از تالابها را در بر میگیرد. تالابهای طبیعی را در زمره اکوسیستم هایی میداند که در حفاظت از تنوع زیستی و رفاه جامعه بشری اهمیت فوقالعادهای دارند.
از طرفی، تأمین حقابه تالابها در ادامه حیات این اکوسیستمهای آبی نقش اساسی دارد اما در کشور با کاهش بارندگی مواجه هستیم به طوری که بارش سال آبی امسال تاکنون حدود ۴۳ درصد کمتر از بارش نرمال بوده است. در واقع تمام آورد آبی کشور بیش از ۴۰۰ میلیارد متر مکعب بود که ۱۳۰ میلیارد آن را روانآب تشکیل میداد. اکنون وضعیت به گونهای شده که این میزان به کمتر از ۳۸۰ میلیارد متر مکعب رسیده است. همچنین اکنون حدود ۱۵۰ میلیارد متر مکعب بدهی به آبخوانها داریم و سالانه سه تا چهار میلیارد متر مکعب به این عدد اضافه میشود.
در این شرایط متأسفانه حقابه تالابها تأمین نمیشود. این در حالیست که تالابهای زیادی در کشور برنامه حفاظت و مدیریت زیست بومی دارند که باید بر اساس آن میزان و نحوه تأمین حقابه مشخص و اجرایی شود، اما وضعیت تالابها نشان میدهد که این روند به درستی اجرایی نمیشود و حقابه محیط زیستی در اولویت نیست.
بر این اساس، با توجه به اهمیت موضوع دوم فوریه به عنوان روز جهانی حفاظت از تالابها نامگذاری شد و هر سال شعاری برای این روز تعیین میشود که شعار امسال “حفاظت از تالابها برای آینده مشترکمان” در نظر گرفته شده است.
متخصص مدیریت زیستبومهای تالابی با اشاره به شعار امسال روز جهانی تالابها با عنوان “حفاظت از تالابها برای آینده مشترکمان” گفت: نکته شعار امسال این است که آیا چیزی از عرصههای تالابی برای آیندگان باقی میماند یا خیر؟ بر اساس اعلام سازمان حفاظت محیط زیست، حدود ۳ میلیون و ۴۰۰ هزار هکتار عرصههای تالابی کشور است. در این میان وسعت ۲۱ تالاب اصلی مانند دریاچه ارومیه، بخش ایرانی هورالعظیم، میانکاله، بختگان، طشت، انزلی، گاوخونی، جازموریان، یادگارلو، شادگان، بخش ایرانی هامون، پریشان، کافتر، صالحیه، الله آباد، بلمک، قوری گل، میقان، شور، بیشه دالان و قره قشلاق بیش از ۲ میلیون هکتار است.
علی ارواحی افزود: اینها تالابهایی هستند که به شدت در معرض تنش آبی، خشکیدگیهای بعضاً طولانی مدت یا فصلی و کم آبیهای شدید قرار دارند. حالا اگر تالابهای کمتر شناخته شده را به اینها اضافه کنیم، به وضوح میبینیم که حداقل دو سوم عرصههای تالابی کشور به شدت در معرض خشکیدگی قرار دارند و یا خشک شدهاند.
وی ادامه داد: علاوه بر این، میشنویم که ۴۹ تالاب کشور دارای برنامههای مدیریت زیست بومی هستند. وقتی نگاه میکنیم، میبینیم اتفاقاً بخش قابل توجهی از این ۲۱ تالاب برنامه مدیریتی دارند. مثلاً دریاچه ارومیه، پریشان و شادگان از حدود ۱۵ سال پیش برنامه مدیریتی آنها تصویب شده، تالابهای بختگان، طشت، گاوخونی و هامون از حدود ۱۰ سال پیش برنامه مدیریتی دارند و بقیه تالابها هم همینطور هستند.
او بیان کرد: به نظر برای تالابها به شکل ظاهری برنامههایی تدوین شده است، اما در واقعیت، هیچ نشانهای از حفاظت و احیای تالابها و اکوسیستمهای آنها دیده نمیشود. با این روند، بعید به نظر میرسد که برای نسلهای آینده بسترهایی به نام تالاب باقی بماند تا بدانند که روزگاری پریشان، کافتر یا گاوخونی تالاب بوده است. یعنی با گذشت زمان، ممکن است این موضوع به تاریخ بپیوندد.
ارواحی تأکید کرد: مشکل تنها تالابها و عرصههای تالابی کشور، خشکیدگی نیست، بلکه مهمترین مسئله تأمین نشدن حقابهها، ورود پسابها و خشکیدگیها است. اما همچنان شاهدیم که پسابهای صنعتی، شهری و روستایی به همراه آلایندههای نفتی به تالابها وارد میشوند. تالابهای انزلی، صالحیه، زریبار، شادگان، هورالعظیم و حرای میناب نمونههایی هستند که از این موضوع آسیب میبینند.
او ادامه داد: همچنین گونههای غیر بومی به بلای جان گونههای بومی گیاهی و آبزی تالابی تبدیل شدهاند. سنبل آبی در انزلی نه تنها کنترل نشده بلکه در حال ورود به تالاب عینک و حتی سرایت به آببندانهای مازندران است. همچنین، ماهی تیلاپیا در شادگان به یک معضل تبدیل شده و به تدریج ممکن است به هامون برسد، البته اگر آبی در هامون باقی بماند یا وارد هورالعظیم شود. ماهی کاراس نیز برای دریاچه نئور مشکلساز شده است.
متخصص مدیریت زیستبومهای تالابی افزود: از سوی دیگر، تغییر کاربری اراضی تالابی در برخی تالابها مانند بیشه دالان، کمجان و بلمک وجود دارد و در برخی دیگر این مشکل از گذشته باقی مانده است. در تالابی مانند انزلی، تغییر کاربریها موضوعی جدی است که متأسفانه بیشتر با پاک کردن مشکل مواجه هستیم.
او خاطرنشان کرد: شکار بیرویه پرندگان نیز معضل دیگری برای تالابها است که همچنان در تالابهای ساحلی شمال کشور ادامه دارد. صید غیراصولی آبزیان، به ویژه با استفاده از برق که آسیب زیادی وارد میکند، در تالاب شادگان و برخی تالابهای ساحلی همچنان ادامه دارد و بهرهبرداری بیرویه از ذخایر آبزی نیز آسیبهای زیادی به تالابها وارد میکند. مجموعه این عوامل تصویر خوبی از تالابها و دریاچهها به ما نمیدهد، البته تلاشهایی انجام شده اما وضعیت تالابها نشان میدهد که این تلاشها چندان مؤثر نبوده است.
ارواحی تصریح کرد: علاوه بر این مسائل، مهمترین مشکل تالابها تأمین حقابهها است. قطعاً باید از هر مجرایی که لازم است در مورد تخصیص و تأمین حقابهها اقدام شود. اینکه مطالعاتی درباره تأمین نیاز آبی تالابها انجام شود به تنهایی کافی نیست. مهم این است که آیا این مطالعات پروتکلهای تخصیص حقابه را نیز پیشبینی میکنند یا خیر. در مطالعاتی که انجام میدهیم، علاوه بر تأمین نیاز آبی یک تالاب، باید شاهد این باشیم که مشاوران پروتکلهایی برای تخصیص حقابه پیشنهاد دهند. در این صورت، سازمان محیط زیست میتواند به استناد اعداد تعیین شده و پروتکلهای تخصیصی، وارد گفتوگو و مذاکره با وزارت نیرو، جهاد کشاورزی و سایر بخشها شود.
او تأکید کرد: اما در این روند یک مشکل اساسی وجود دارد و آن این است که متأسفانه هنوز تالابها و دریاچهها در اولویت نیستند و این موضوع به وضوح مشهود است. به عنوان مثال، در بسیاری از حوضههای آبریز میبینیم که توجه چندانی به سهم محیط زیست یا نیاز آبی تالابها نمیشود. در واقع، در این زمینه یک مشکل زیرساختی داریم.
او درباره علل ناکامی برخی از برنامههای مدیریتی تالابها بیان کرد: مدیریت زیستبومی یک مجموعه اصولی را با خود به همراه دارد. به عنوان مثال، اولین اصل این رویکرد میگوید که موضوع مدیریت تالاب باید به یک انتخاب و خواست اجتماعی تبدیل شود. اما آنچه در عمل رخ داده این است که بستر سازی مناسب، بسیج اجتماعی و حساسسازی به اندازه کافی انجام نشده است. دوم اینکه به نظر میرسد تمرکز بیشتر بر کمیت این برنامههای مدیریتی بوده تا کیفیت و اجرایی شدن آن. شاید بهتر بود به جای اینکه عجله میکردیم تا تعداد این برنامهها را افزایش دهیم، کمی بر کیفیت محتوا و اجرای آن تمرکز میکردیم.
متخصص مدیریت زیستبومهای تالابی اضافه کرد: یکی از اصول این رویکرد میگوید که تمرکززدایی از سطح ملی باید به سطوح محلی منتقل شود. اما در عمل، تدوین این برنامهها غالباً به شکل دستوری و تصمیمگیری از بالا انجام شده است که برای اجرا به پیمانکار سپرده میشود. در واقع، با مشارکت انتزاعی شاهد تدوین یک برنامه مدیریتی هستیم که در نهایت در خروجی میبینیم که در سطوح محلی مدام میگویند که مثلاً رئیسجمهور باید حمایت کند تا فلان تالاب احیا شود. در حالی که لازم است نهادهای محلی به اندازه کافی درگیر شوند و نسبت به موضوع احساس مالکیت کنند و آن برنامه را اجرا نمایند.
او تصریح کرد: مسأله بعدی نحوه تأمین اعتبار این برنامههاست. در واقع، اعتبار لازم برای اجرایی شدن آنها مبهم است و مشخص نیست چه میزان اعتبار برای اجرای این برنامهها نیاز است و از کجا تأمین شود. این یکی دیگر از مشکلاتی است که این برنامهها را با بنبست مواجه کرده است. مسأله بعدی این است که در ساختار اجرایی این برنامهها، دبیرخانههایی پیشبینی شدهاند که این دبیرخانهها پاشنهآشیل اجرای این برنامهها هستند و متأسفانه به اندازه کافی توانمند و تقویت نشدهاند. بنابراین، موضوع مهم این است که برای اجرایی شدن این برنامهها، سرمایهگذاری بیشتری برای تقویت این دبیرخانهها صورت گیرد.
روز جهانی حفاظت از تالابها به ما یادآوری میکند که این اکوسیستمهای با ارزش نقش حیاتی در زندگی بشر و محیط زیست ایفا میکنند. با شعار امسال، «حفاظت از تالابها برای آینده مشترک ما»، نیاز به اقدام جمعی برای حفظ این منابع طبیعی بیشتر از همیشه احساس میشود.
روحی اظهار داشت: علاوه بر این، یک مشکلی که وجود دارد این است که تجربه کافی برای اجرای این نوع برنامهها به شکل مشارکتی در اختیار متولیان نیست. به عبارت دیگر، به نظر میرسد بیشتر تا مرحله تدوین و تهیه برنامهها ایدههایی وجود دارد و برای اجرایی کردن آن ایدهها چندان نیست. متأسفانه نسبت به موضوع گاهی به صورت متعصبانه برخورد میشود، به این معنا که فضای لازم برای همفکری، ابتکار عمل یا خلاقیت جدیدی که بتواند به اجرای این برنامهها کمک کند، فراهم نمیشود.
او ادامه داد: رئیسجمهور همیشه تأکید میکند که برنامههای زیادی داریم و باید این برنامهها اجرا شوند. امیدواریم سازمان محیط زیست به عنوان متولی امر، بحث اجرایی شدن برنامههایی که تهیه شده را در اولویت قرار دهد، به جای اینکه مدام بخواهد تعداد این برنامهها را افزایش دهد. به عنوان مثال، از ۱۵ سال پیش برنامه مدیریت برای یک تالاب داریم اما هنوز میبینیم که بحران در آن تالاب یا دریاچه وجود دارد و حتی تشدید شده است.
متخصص مدیریت زیستبومهای تالابی گفت: با تمام این مشکلات، با مشکل کم بارشی نیز مواجه هستیم. بارش سال آبی امسال تاکنون حدود ۴۳ درصد کمتر از بارش نرمال بوده است. اگر این روند ادامه یابد، در ۹ ماه آینده که از سال آبی باقی مانده، باید شرایط بحرانیتری در تابستان برای تالابها و دریاچهها انتظار داشته باشیم. به رغم اینکه این شرایط سالها در کشور تکرار میشود، اما هنوز نتوانستهایم تابآوری تالابها، دریاچهها، مصارف و بهرهبرداری را در برابر کمبود بارش افزایش دهیم و به همان شیوه ناپایدار بهرهبرداری میکنیم که نتیجه آن خشک شدن تالابها در پایین دست است
وضعیت کنونی تالابها
تالابها در ایران به عنوان یکی از مهمترین زیستگاهها، به شدت تحت تأثیر تغییرات اقلیمی، کاهش بارشها و عدم تأمین حقابه قرار دارند. حدود دو سوم عرصههای تالابی کشور در معرض خشکیدگی هستند و این وضعیت نگرانکنندهای برای نسلهای آینده به وجود میآورد.
چالشها و تهدیدات
- عدم تأمین حقابه: با کاهش بارندگی و بدهی آبخوانها، حقابه تالابها تأمین نمیشود.
- آلودگی و ورود پسابها: پسابهای صنعتی و شهری به تالابها وارد میشوند و کیفیت آب را تحت تأثیر قرار میدهند.
- گونههای غیر بومی: گونههای غیربومی به اکوسیستمهای تالابی آسیب میزنند و تهدیدی برای تنوع زیستی محسوب میشوند.
- تغییر کاربری اراضی: تغییر کاربریها به نابودی تالابها منجر میشود.
اهمیت کنوانسیون رامسر
ایران به عنوان میزبان کنوانسیون رامسر، مسئولیت جهانی در حفاظت از تالابها دارد. این معاهده کشورهای عضو را ملزم به حفظ تالابهای با اهمیت بینالمللی میکند.
با توجه به چالشهای موجود، ضروری است که اقداماتی جدی برای حفاظت و احیای تالابها انجام شود. این امر نیازمند همکاری بینالمللی، تأمین اعتبار و ایجاد برنامههای مدیریتی مؤثر است. اگر این روندها ادامه یابند، آینده تالابها و نسلهای آینده در خطر است.
پیشنهادات
- تأمین حقابه: تأمین و تخصیص حقابههای محیط زیستی به عنوان اولویت اصلی.
- آگاهیرسانی و مشارکت اجتماعی: افزایش آگاهی عمومی و مشارکت جامعه در حفاظت از تالابها.
- تقویت برنامههای مدیریتی: بهبود کیفیت برنامههای مدیریتی و تأمین اعتبار لازم برای اجرای آنها.
این گزارش به بررسی وضعیت کنونی تالابها و چالشهای پیش روی آنها پرداخته و ضرورت اقدامات فوری و مؤثر را برای حفاظت از این اکوسیستمهای ارزشمند تأکید میکند.
نکته قابل تامل بازار کسب و کار در حفاظت از تالابها
تأمین حقابه و اولویتهای محیط زیستی : یکی از نکات کلیدی که در حفاظت از تالابها باید مورد توجه قرار گیرد، تأمین حقابه این اکوسیستمها است. با وجود کاهش بارندگی و افزایش نیازهای آبی در بخشهای مختلف، حقابه تالابها معمولاً نادیده گرفته میشود. این موضوع نه تنها به خشک شدن تالابها منجر میشود، بلکه بر تنوع زیستی و سلامت محیط زیست نیز تأثیر منفی میگذارد.
چالشهای موجود:
- عدم توجه به نیازهای زیست محیطی: در بسیاری از حوضههای آبریز، سهم تالابها از منابع آبی بهطور جدی نادیده گرفته میشود.
- تضاد منافع: تأمین آب برای کشاورزی و صنایع غالباً بر تأمین حقابه تالابها اولویت دارد.
دیدگاهتان را بنویسید