اظهارات صریح و بیپرده رئیسجمهور درباره غلبه شعار بر عمل، در شرایطی بیان شد که جامعه با مشکلات گستردهای در حوزه اقتصادی و معیشتی دستوپنجه نرم میکند. پزشکیان با تأکید بر اینکه «همش پشت این تریبونا ادعا میکنیم و مردمم باور میکنن، خداوکیلی راست هم نمیگیم» در واقع به بحرانی اشاره کرده که سالهاست اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی را در کشور فرسوده کرده است. این جمله تنها یک نقد نیست، بلکه بازتاب واقعیتی تلخ است که هر روز در سفره خانوادهها و در شاخصهای اقتصادی مشاهده میشود.
مردم بارها وعدههای گوناگونی از زبان مسئولان درباره مهار تورم، ایجاد اشتغال و ساماندهی بازار ارز شنیدهاند، اما خروجی عملی آنها با آنچه گفته شد فاصلهای چشمگیر داشته است. همین عدم تحقق وعدهها موجب شده امید به بهبود شرایط کاهش یابد و شکاف میان دولت و ملت عمیقتر شود. در چنین فضایی، حتی اگر تصمیمات درست هم گرفته شود، بهدلیل فرسایش اعتماد، پذیرش و همراهی اجتماعی با مشکل روبهرو خواهد بود.
از نگاه اقتصادی، نبود صداقت در گفتار و فقدان عملگرایی در سیاستگذاری، پیامدهای سنگینی دارد. تورم پایدار، کاهش ارزش پول ملی، افت قدرت خرید و گسترش شکاف طبقاتی، همگی ثمره همین رویکرد هستند. بهجای سخنرانیهای مکرر، آنچه میتواند راهگشا باشد، اجرای برنامههای عملی با شاخصهای قابل اندازهگیری است؛ مسیری که به مردم نشان دهد مسئولان در میدان اقتصاد حضور دارند نه صرفاً پشت تریبونها.
سخنان پزشکیان اگرچه انتقادی است، اما میتواند نقطه عطفی برای اصلاح رویهها تلقی شود. این هشدار جدی باید همه مدیران کشور را متوجه کند که دوران شعار به پایان رسیده و زمان پاسخگویی واقعی فرارسیده است. اگر دولت بهدنبال احیای اعتماد عمومی است، باید صداقت را جایگزین وعدههای غیرقابل تحقق کند و با گزارشدهی شفاف و اقدامهای عملی، مسیر بازسازی سرمایه اجتماعی و ثبات اقتصادی را هموار سازد.
بازار کسبوکار بر این باور است که امروز بیش از هر زمان دیگری جامعه ایران نیازمند “شفافیت اقتصادی” و “راستگویی مدیریتی” است؛ چراکه تنها از این مسیر میتوان هم امید مردم را زنده کرد و هم اقتصاد ملی را از چرخه تکراری بحران و بیاعتمادی خارج ساخت.
آیا پتروشیمی گلستان دوباره جان میگیرد؟

























دیدگاهتان را بنویسید