«صاحب حجتی» با کد ۱۸۵ به عنوان یکی از نامزدهای انتخاباتی دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی در حوزه انتخابیه گرگان و آق قلا برای راهیابی به مجلس نامنویسی نموده و آماده رقابت با دیگر نامزدها است.
به گزارش بازار کسب و کار آنلاین، حجتی متولد ۱۳۵۷ گرگان، دانشجوی دکترای مدیریت دانشگاه تهران، دبیر جامعه اسلامی مهندسین استان و عضو شورای مرکزی جامعه مهندسی کشور است که در کارنامه مدیر کل امور استانهای وزرات ورزش و جوانان و مشاور وزیر ورزش و جوانان در امور بین الملل، ریاست خانه احزاب گلستان، مشاور و بازرس ویژه وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، و عضو و همچنین عضویت در هیات مدیره و قائم مقام سازمان اموال تملیکی و سخنگوی این سازمان دارد.
وی در گفت و گو با بازار کسب و کار آنلاین به مشکلات پیرامون حوزه انتخابیه گرگان و آق قلا و اختیارات نماینده مجلس و کارکردهای این نهاد قانون گذار و پاسخ داد.
به نظر شما کارکردهایی که مجلس شورای اسلامی دارد چیست؟
قانونگذاری موضوع اصلی و ابتدایی مجلس می باشد و باید توسط نمایندگان قوانین تاثیرگذار و دارای ضمانت اجرا و وضع شود و در کنار آن، بعد نظارتی است، نظارت دقیق، به هنگام و موثر که در مجلس یازدهم موفق نشده تا وظیفه و نقش قانونی خود را به درستی ایفا کند.
یکی از مهمترین وظایف مجلس دادن رای اعتماد به کابینه دولت است که در هر دوره به آن مواجه است و در این حیطه قطعا مجلس فعلی نمی تواند نمره قابل قبولی کسب کند، چرا که کابینهای که ریاست جمهوری آنها را معرفی کرده و رای اعتمادی که با آن نگاه حداقلی مجلس به کابینه رییس جمهور داد، خروجی جز وضع موجود و مشکلات حوزه معیشت و اقتصاد نداشت.
نکته دوم این که اگر در ایام دادن رای اعتماد مجلس به وظیفه قانونی خود به درستی عمل میکرد و بر مبنای یک استدلال عقلی و بررسیهای دقیق با کابینه معرفی شده توسط دولت و رییس جمهور رفتار میکرد، قطعا دیگر دولت مجبور نمیشد، بعد از گذشت ۲ سال، وزرای جهاد کشاورزی، تعاون، کار و رفاه اجتماعی، صنعت، معدن و تجارت و نیز آموزش و پرورش را تغییر دهد. چرا که اگر در همان زمان نمایندگان به وظیفه خود درست عمل میکردند و بر مبنای یک استدلال دقیق و بررسی موشکافانه و توانسنجی مناسب از بضاعت افراد برای برخورداری از توان لازم برای حل مشکلات و موضوعاتی که گریبانگیر کشور شده، رفتار میکردند، احتمالا موضوع تغییر و برکناری وزرا نیازی نبود.
می توان نگاه حداقلی را عمده دلیل آن دانست، همه جریانهای سیاسی و افراد تلاش میکنند تا متناسب با ذائقه، نگاه و منش خود دولت و مجلسی تشکیل شود، اما زمانی که مجلس تشکیل شد، دیگر مجلس شخص نیست، و قطعا این مجلس جمهوری اسلامی و ملت ایران است و دولت هم پس از تشکیل، دولت جمهوری اسلامی، دولت ملت ایران میشود، اما وقتی تعبیر میشود، مجلس خودمان، دولت خودمان و با تعارف و مماشات رفتار میشود، خروجی آن وضع موجود میشود و این رفتارها را رقم میزنند.
نماینده اگر از منابع انسانی استان خود برای اداره بهتر کشور و وزراتخانهها شناخت درستی داشته باشد، قطعا خواهد توانست به وزرای بگوید، آقای وزیر برای این که بتوانید موفق عمل کنید، من می توانم این افراد را به شما معرفی کنم، نه اینکه دخالت کنید اما متاسفانه در گلستان از سرمایههای انسانی نتوانستیم به درستی استفاده کنیم.
به طور مثال دکتر خاندوزی وزیر اقتصاد فرزند گلستان است. منطقه آزاد اینچه برون که تا بدین لحظه باید به سمت احیا و تکمیل پروژه میرفت ولی تا به امروز این نگاه نبوده و بدتر از این که متولی این موضوع یعنی سازمان مناطق آزاد ذیل وزارتخانهای است که وزیرش بچه این استان است اما نتوانستند از این ظرفیت استفاده کنند و این یعنی فاجعه.
با وجود همه احترام به کسانی که در ادوار مختلف نماینده مردم بودند و همینطور نمایندگان کنونی، اگر دقت کنید بالاترین سطح اجرایی این افرادی که از ما رای گرفتند و به مجلس رفتند، این بود که در استان مدیرکل بودند، این یعنی چه؟ یعنی هیچگونه ارتباطات و تعاملاتی در نظام ملی نداشتند، یعنی تازه نماینده شدند، خوب معلوم است تا بخواهند دست چپ و راست خود را پیدا کنند و ارتباطات خود را برای رایزنی شروع کنند، چیزی که در اینجا از دست دادهاند زمان است .
عقب ماندگی مضاعفی که از آن رنج میبریم وضع موجود در زیرساخت است که به خاطر همین نباید توقع داشته باشیم که با منابع محدود، درون استان اتفاقات خاصی بیفتد. منابع محدود برای اداره وضع موجود است نه کارهای کلان. برای این که بتوانیم کار کلان انجام دهیم باید یک تکانی به زیرساختهای عقب نگه داشته شده همچون پتروشیمی بدهیم . پتروشیمی برای مردم دیگر تبدیل به جوک و طنز تلخ شده است، یعنی چه؟ یعنی اگر اون موقع فرزندی متولد میشد الان پایان خدمت سربازیاش بود، مردم دیگر چگونه باید اعتماد کنند؟
ببینید راهش این است که ما به جز تکان دادن و به وجود آوردن یک جهش در زیرساختهای استان، راه دیگری نداریم به جز اینکه به اعتبارات و منابع ملی وصل شویم و برشی از کیک کلان کشور، سهمی را برای استان بتوانیم لحاظ کنیم و این مطالبهگری است که دوستان ما متاسفانه نتوانستند آن را انجام دهند.
کارهای بسیار بزرگی بعد از انقلاب صورت گرفته که واقعا بی انصافی است اگر آن را نادیده بگیریم اما وضع موجود گلستان در حوزههای اشتغال، معیشت و سرانه درآمدی مردم قابل دفاع نیست و باید اتفاقی بیافتد، موضوع اقتصاد و موضوعات مربوط به معیشت فرمول خودش را دارد و با آرزو حل نخواهد شد. باید برمبنای خودش با اسباب و علل و فرمول خودش کار را پیش برد، نمیشود توقع داشته باشیم از قبل اقدامات و تصمیمات اشتباه، خروجی درست بگیریم.
در وزارت تعاون و در سطح ملی، بانک توسعه تعاون را ایجاد کردیم و معتقد بودیم وقتی در سطح کلان کاری انجام میشود، اثرات آن به کل کشور از جمله گلستان میرسد. همچنین در سالهای اول مسکن مهر، اصل کار بر عهده وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی بود و زحمت را بچههای وزارت تعاون کشیدند. ما در استان گلستان شروع کار را در سال ۱۳۸۶ با پروژه ۱۸۶ واحدی آق قلا در یک مکان مناسب به عنوان پایلوت آغاز کردیم و در گرگان با جانماییهای مناسب همچون شهرک زیتون و مهرگان در بهترین نقاط این شهر کار را آغاز کردیم.
با توجه به مسوولیت مدیرکل امور استانهای وزارت ورزش و جوانان، به بررسی وضعیت ورزش استانها پرداختیم که نتیجه بررسیها نشان داد استانی مانند گلستان در زیرساختهای ورزش و سرانه ورزشی از فقر بسیار جدی رنج میبرد که برای جبران آن اعتبارات عمرانی ورزش گلستان را چندین برابر استانهای تهران، فارس و اصفهان مصوب، ابلاغ و تخصیص دادیم.
در اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۱ با سفر به گلستان و با توجه به مشخص شدن پیمانکار در کنار تخصیص بودجه، احداث سالنهای ورزشی در روستاهایی همچون حیدرآباد، شموشک، سعدآباد، خانه بسکتبال گرگان، آلوکلاته، قلی آباد، چهارباغ و قرن آباد را کلنگ زنی کردیم و از مدیرکل تعهد گرفتیم که تا دهه فجر شاهد افتتاح این سالنها باشیم. در دهه فجر و کمتر از ۱۰ ماه، به جز در چهارباغ به علت شرایط جوی و ۲ مکان در آق قلا و یک مکان در سرخنکلاته، بیشتر سالنها را افتتاح کردیم.
این در واقع تاثیر حضور ما از استان و شهرستان در سطح ملی بود و بدون شک اگر نبودیم، این اتفاقات در سطح استان و گرگان رخ نمیداد. البته پول گرفتن از تهران به این راحتی نیست و باید پیگیری کرد و هر کس صدایش بلندتر باشد پول نمیدهند، بلکه هر چیز راه خودش را دارد و در مجموع در آن مقطع در نظام ملی ارتباطات خوبی ایجاد شد و امکانات و اعتبارات لازم را پای کار آوردیم.
اصل و دغدغه ما، موضوع شرکت در انتخابات است که انشاالله مردم با حضور خود پای صندوقهای رای بتوانند جلوهای دیگر از حضور را رغم بزنند. در حال حاضر توسط دشمن و منافقین هجمه مضاعف ایجاد شده که مردم را از آمدن به پای صندوق رای دلسرد و منصرف کنند. مردم حرف دارند و حرفشان به حق و بخش اعظم آن درست است، مردم گله دارند و این هم وارد است و قطعاً منکر این موضوعات نخواهیم بود، اما همانطور که ولی امر مسلمین فرمودند مسوولان فکر نکنند مردم در ۲۲ بهمن و مناسبتهای مختلف میآیند به معنای گله نداشتن نیست و راضی هستند، نه اینطور نیست مردم از ما مسوولان گله دارند، اما پای کار نظام هستند.
مردم و جوانان! تصور نکنید که در انتخابات شرکت نکنید و پای کار انتخابات نیایید، انتخابات متوقف میشود و برگزار نمیشود. اگر رای ندهید فقط حق انتخاب را از خودتان سلب کردید. نیامدن پای صندوق رای پاک کردن صورت مساله است و حل مساله نیست، لازم است همه پای صندوق رای بیایند و با رای خود اعتراض کنید و با رای خود اتفاقات مورد نظرتان را رقم بزنید. در یک دوره مردم اتفاقات شیرین را در یادشان هست و آن شیرینی هنوز در کامشان باقی مانده است.
اتفاقات خوبی در استان در زمان مرحوم حجت الاسلام «شیخ قربان قندهاری» رقم خورد، در آن زمان حوزه انتخابیه گرگان و آققلا یک نماینده داشت و تعداد رای دهندگان کمتر از امروز بود و مردم در آن دوره که مجلس پنجم بود، ۹۱ هزار رای به قندهاری دادند و به او اعتماد کردند.
آن رای و اعتماد باعث شد در کنار توانمندی و توسعه یافتگی مرحوم قندهاری که برای ایشان بُرد باشد و با قدرت چانهزنی و با دست پُر به سراغ مسوولان ارشد برود، پشتوانه مردمی بود که برای وی به وجود آمد.
مردم دست مرحوم قندهاری را فشردند و وی نیز با همان قدرت چانهزنی، دیدید که خروجیاش، استان شدن گلستان و آمدن فرودگاه به گرگان و بسیاری از اتفاقات ریز و درشتی بود که هنوز هم مردم قدرشناس گرگان و آق قلا یادشان است.
دیدگاهتان را بنویسید