بازار کسب و کار – حمیدرضا محمدیاری – روزی را تصور کنید که پدری در بازار گرگان با دستهای پینهبسته، میان قیمتهای سر به فلک کشیده میچرخد تا برای خانوادهاش خریدی درخور انجام دهد. همان لحظه مادری در خانه، قبضهای انباشته را نگاه میکند و حساب و کتاب میکند که چگونه از پس مخارج برآید. این صحنهها برای بسیاری از خانوادههای ایرانی تکراری و ملموس شده است. درست همانطور که در روزهای دفاع مقدس همه خانوادهها سهمی از رنج و مقاومت داشتند، امروز هم جنگی دیگر در جریان است؛ جنگی بیصدا اما فرساینده، در میدان اقتصاد، معیشت و فرهنگ.
جامعه ایران در چنین شرایطی بیش از هر زمان دیگر به صداقت و پاسخگویی مسئولان نیاز دارد. وقتی مردم هر روز با گرانی، بیکاری و مشکلات معیشتی روبهرو هستند، وعدههای بیفاکتور و سخنان بیپشتوانه نه تنها کمکی نمیکند بلکه زخمهای اجتماعی را عمیقتر میسازد. سکوت و بیپاسخ ماندن در برابر دردهای جامعه، همان چیزی است که دشمنان خارجی از آن بهره میبرند. بازی در زمین دشمن یعنی نادیده گرفتن مشکلات واقعی مردم و مقصر جلوه دادن خود آنان به جای پذیرش مسئولیت.
در روزهای دفاع مقدس، همه چیز بر پایه اعتماد و همبستگی شکل گرفت. مردم و مسئولان کنار هم بودند و همین اتحاد رمز پیروزی شد. امروز هم میتوان همان درس بزرگ را به کار گرفت: اگر همدلی و شفافیت جایگزین وعدههای توخالی شود، جامعه توان عبور از بحرانها را پیدا خواهد کرد. مردم ایران دشمن نیستند؛ آنها بزرگترین سرمایه اجتماعیاند. دشمن واقعی آن سوی مرزهاست که با تحریم و جنگ رسانهای میخواهد امید و اعتماد را هدف قرار دهد.
در این میان، رسانهها نقش حیاتی دارند. رسانه قوی میتواند همانند سنگر دفاعی عمل کند؛ مشکلات را بازگو کند، حقیقت را روشن سازد و مسئولان را به پاسخگویی وادارد. اما رسانه ضعیف یا بیاختیار تنها تماشاگر مشکلات خواهد بود و حتی ممکن است به ابزار ناخواستهای برای گسترش ناامیدی بدل شود. تقویت رسانهها نه یک لطف، بلکه وظیفه مسئولان است. استقلال و جسارت رسانهها به معنای قدرت بیشتر برای جامعه در مقابله با دشمن است.
ایران با همه ظرفیتهایش ــ از منابع طبیعی غنی گرفته تا نیروی انسانی جوان و پرانرژی ــ توان عبور از این میدان سخت را دارد. مشکل در کمبود فرصت یا استعداد نیست، بلکه در ضعف برنامهریزی و پاسخگویی است. اگر شفافیت در سیاستگذاریها جایگزین شعار شود و عدالت در اقتصاد و معیشت رعایت گردد، چرخ توسعه دوباره به حرکت درخواهد آمد. فرهنگ نیز در این مسیر نقشی زیربنایی دارد. همانطور که فرهنگ ایثار و مقاومت در دفاع مقدس موجب ایستادگی شد، امروز هم باید فرهنگ کار، صرفهجویی و مطالبهگری آگاهانه نهادینه شود.
استان گلستان نمونهای روشن از همین ظرفیتهاست. استانی با خاک حاصلخیز، تنوع قومی و فرصتهای گردشگری که میتواند به قطب اقتصادی کشور بدل شود. اما ضعف زیرساختها، بیتوجهی به کشاورزان و فعالان اقتصادی و نبود حمایت کافی، مانع شکوفایی آن شده است. اگر مسئولان استانی با پاسخگویی و شفافیت عمل کنند و رسانههای محلی را در کنار مردم تقویت کنند، گلستان میتواند نه تنها مشکلات معیشتی را کاهش دهد بلکه الگویی برای توسعه پایدار در سطح ملی باشد.
امروز همانند گذشته، ایران نیازمند اتحاد و صداقت است. مسئولان باید بدانند که «حرف نزنید، نمیمیرید»؛ سکوت و وعدههای بیپشتوانه جامعه را از درون تضعیف میکند. دشمن آن سوی مرزهاست، نه در میان مردم. اگر پاسخگویی جایگزین بیتعهدی شود، رسانهها تقویت شوند و فرهنگ و اقتصاد بهدرستی مدیریت گردد، ایران و گلستان دوباره میتوانند همانند دوران دفاع مقدس، پیروز این میدان سخت باشند.
عکس – ستایش محمدیاری
شناسایی سه همت فرار مالیاتی

























دیدگاهتان را بنویسید