به گزارش خبرنگار بازار کسب و کار مدیرکل تعاون، کار و رفاه اجتماعی گلستان، ایوب هلاکو، اعلام کرده است که با اجرای این طرح، در صورت جذب نیروی کار «شغلاولی» در واحدهای اقتصادی، دولت ۳۰ درصد از مبلغ دستمزد مصوب شورای عالی کار را به مدت ۱۲ ماه به کارفرمایان پرداخت میکند.
به گفته او، هدف اصلی این طرح، تشویق بنگاههای اقتصادی برای جذب نیروی جدید و کمک به فارغالتحصیلان جویای کار، زنان سرپرست خانوار و مددجویان است تا بتوانند وارد بازار کار شوند و از چرخه بیکاری خارج شوند.
طرح یارانه دستمزد در ظاهر اقدامی حمایتی برای کارفرمایان محسوب میشود؛ اما کارشناسان بازار کار بر این باورند که تداوم اشتغال افراد پس از پایان این یارانه، چالشی جدی است.
برخی اقتصاددانان معتقدند این طرح اگر به درستی اجرا نشود، ممکن است به جای ایجاد اشتغال پایدار، به ابزاری موقت برای کاهش آمار بیکاری در دورههای آماری تبدیل شود.
در گلستان که نرخ بیکاری جوانان بهویژه در مناطق شمالی و مرزی بالاتر از میانگین کشوری است، اجرای چنین طرحی میتواند در کوتاهمدت امید تازهای به کارجویان بدهد.
اما در مقابل، منتقدان میگویند نبود نظارت کافی و تکرار تجربه طرحهای مشابه در سالهای گذشته، میتواند اثربخشی واقعی این سیاست را زیر سؤال ببرد.
یکی از فعالان اقتصادی بندرگز در گفتوگو با بازار کسبوکار گفت: یارانه دستمزد اگر با آموزش مهارتی و حمایت واقعی از تولید همراه نباشد، صرفاً برای مدت محدودی هزینه دولت را افزایش میدهد و کارفرما نیز بعد از پایان دوره یارانه، نیروی خود را تعدیل میکند.
با این حال، برخی کارآفرینان جوان از اجرای این طرح استقبال کرده و آن را فرصتی برای گسترش فعالیت خود در شرایط رکود اقتصادی میدانند.
یک تولیدکننده پوشاک در گمیشان اظهار کرد: با این حمایت میتوانم نیروهای جدیدی را به کار بگیرم و بخشی از هزینهها را جبران کنم، بهویژه در شرایطی که هزینه دستمزدها و مواد اولیه سرسامآور شده است.
از سوی دیگر، نهادهای کارگری نسبت به احتمال سوءاستفاده برخی کارفرمایان از این طرح هشدار دادهاند و خواستار شفافیت در نحوه پرداخت و نظارت دقیق بر عملکرد بنگاهها شدهاند.
آنها میگویند اگر دولت فقط بر آمار جذب نیرو تکیه کند و بر حفظ اشتغال و امنیت شغلی کارگران پس از پایان دوره یارانه نظارت نکند، اثر مثبت طرح از بین میرود.
یکی از دغدغههای کارشناسان اجتماعی نیز، نبود پیوند مؤثر بین سیاستهای اشتغال و سیاستهای حمایتی است؛ به طوری که در نبود برنامه جامع توسعه منطقهای، طرحهایی چون یارانه دستمزد بهتنهایی نمیتوانند ساختار اشتغال را متحول کنند.
در همین حال، اجرای این طرح در سه شهرستان منتخب گلستان، از سوی برخی تحلیلگران بهعنوان «آزمایش منطقهای» برای سنجش کارایی آن در استان تلقی میشود.
برخی از فعالان اقتصادی مراوهتپه از اینکه شهرستانهای کمتر برخوردار در اولویت قرار گرفتهاند، ابراز خرسندی کردهاند و این را فرصتی برای کاهش نابرابری منطقهای میدانند.
اما در عین حال تأکید میکنند که بدون بهبود زیرساختها، دسترسی به بازار، حملونقل و تسهیلات بانکی، حتی با وجود یارانه دستمزد نیز، بنگاهها توان جذب نیروی جدید را نخواهند داشت.
ایوب هلاکو در توضیح بیشتر گفته است که اولویت با فارغالتحصیلان بیکار و زنان سرپرست خانوار است و این گروهها باید از طریق سامانههای کاریابی و مراکز مشاوره شغلی به کارفرمایان معرفی شوند.
به گفته او، هدف دیگر این طرح، کاهش شکاف میان آموزشهای دانشگاهی و نیاز واقعی بازار کار است تا از انباشت نیروهای تحصیلکرده بیکار جلوگیری شود.
برخی کارشناسان اقتصادی معتقدند اگر دولت همزمان با اجرای یارانه دستمزد، بستههای آموزشی و مهارتافزایی ویژهای برای کارجویان تدوین کند، این سیاست میتواند نتایج پایدارتری داشته باشد.
با این حال، در نگاه انتقادیتر، گروهی از تحلیلگران میگویند این طرح بیشتر به «تزریق موقت منابع» شباهت دارد و بدون اصلاح ساختار تولید، کاهش مالیات بر اشتغال و حمایت از کارآفرینی محلی، توفیق چندانی نخواهد داشت.
برخی از شهروندان گمیشان در گفتوگو با خبرنگار ما میگویند که از این طرح اطلاع دقیقی ندارند و انتظار دارند دولت از طریق رسانهها اطلاعرسانی گستردهتری انجام دهد.
یکی از جوانان جویای کار گفت: «ما از طرحهای حمایتی زیاد شنیدیم، اما کمتر دیدیم که واقعاً به دست ما برسد. امیدواریم این یکی فرق داشته باشد.»
در سوی دیگر ماجرا، عدهای از کارفرمایان کوچک نیز از روند اداری طولانی برای ثبت و دریافت یارانه دستمزد گلایه دارند.
به گفته آنها، اگر روند پرداختها شفاف و سریع نباشد، انگیزه برای جذب نیروی جدید کاهش مییابد.
دولت اما وعده داده که این طرح با استفاده از سامانههای دیجیتال و بررسی برخط اطلاعات بیمهای، بدون بروکراسی دستوپاگیر اجرا خواهد شد.
به باور برخی تحلیلگران، اجرای موفق این طرح میتواند مقدمهای برای اصلاح سیاستهای کلان اشتغال در کشور باشد؛ اما ناکامی آن ممکن است اعتماد عمومی به طرحهای مشابه را تضعیف کند.
در نهایت، اجرای طرح یارانه دستمزد در گلستان را میتوان فرصتی برای آزمودن ترکیب جدیدی از سیاستهای حمایتی دانست؛ ترکیبی که اگر با نظارت، آموزش و توسعه پایدار همراه شود، میتواند زمینهساز اشتغال واقعی باشد.
نکته قابل تأمل بازار کسبوکار
اجرای طرح «یارانه دستمزد» در گلستان در ظاهر گامی مثبت برای حمایت از تولید و اشتغال است، اما در عمق خود یادآور یکی از چالشهای همیشگی سیاستگذاری در کشور است: نبود استمرار در حمایت و ضعف در نظارت.
بازار کسبوکار معتقد است که این طرح باید از مرحله «یارانه به کارفرما» به مرحله «سرمایهگذاری در مهارت نیروی کار» ارتقا یابد تا به جای آمارسازی، به اشتغال پایدار منجر شود.
آنچه امروز در گلستان اجرا میشود، میتواند الگوی موفقی برای سایر استانها باشد، به شرطی که بر پایه شفافیت، ارزیابی مستمر و عدالت منطقهای استوار شود.
سؤال کلیدی اینجاست: آیا یارانه دستمزد، نسخهای برای درمان مزمن بیکاری است یا مُسکنی موقت که تنها درد را پنهان میکند؟
اسلب؛ نقطه بازگشت کیفیت در صنعت ساختمان گلستان

























دیدگاهتان را بنویسید