به گزارش خبرنگار بازار کسب و کار در طول دهههای گذشته، طلا همواره در فرهنگ اقتصادی ایرانیان به عنوان نماد امنیت و پشتوانه مالی خانوادهها شناخته شده است. بسیاری از مردم در شرایط بحران اقتصادی یا بیثباتی بازار ارز، به خرید سکه و طلا روی آوردهاند تا از کاهش ارزش دارایی خود جلوگیری کنند.
با این حال، تجربه سالهای اخیر نشان داده است که همه خریداران طلا برنده نیستند. بازار پرپیچوخم طلا نهتنها تحت تأثیر قیمت جهانی اونس و نرخ ارز داخلی است، بلکه عواملی چون اجرت ساخت، مالیات، کارمزد و حتی نوسانات روزانه قیمت در مغازههای مختلف نیز بر سود نهایی سرمایهگذاران تأثیرگذار است.
کارشناسان بازار طلا بر این باورند که بسیاری از خریداران سنتی، بهویژه در شهرهای کوچک، بدون اطلاع از جزئیات قیمتگذاری و هزینههای جانبی اقدام به خرید میکنند و همین موضوع باعث میشود در زمان فروش، بخش قابلتوجهی از سود مورد انتظارشان از بین برود.
در برخی موارد نیز خریداران با طلاهایی روبهرو میشوند که عیار واقعی آنها با آنچه در فاکتور ذکر شده، تفاوت دارد. همین مسئله، بهویژه در معاملات غیررسمی یا بدون فاکتور معتبر، ریسک سرمایهگذاری را افزایش میدهد.
به گفته فعالان صنفی، نظارت ناکافی بر واحدهای طلافروشی و نبود استاندارد واحد در قیمتگذاری، از چالشهای اصلی این بازار به شمار میرود.
از سوی دیگر، شکلگیری صندوقهای سرمایهگذاری طلا طی سالهای اخیر، مسیر تازهای را پیشروی مردم قرار داده است. این صندوقها به جای خرید فیزیکی طلا، سرمایه افراد را در اوراق مبتنی بر طلا سرمایهگذاری میکنند و از نظارت مستقیم سازمان بورس و اوراق بهادار برخوردارند.
صندوقهای طلا با حذف اجرت ساخت، مالیات و کارمزدهای پنهان، توانستهاند اعتماد بخشی از سرمایهگذاران را جلب کنند. این صندوقها علاوه بر نقدشوندگی بالا، ریسک سرقت و افت کیفیت طلا را نیز از بین بردهاند.
صندوق طلای «گوهر» یکی از نخستین و موفقترین نمونههای این حوزه است که اکنون بیش از ۱۰ هزار میلیارد تومان دارایی تحت مدیریت دارد.
کارشناسان معتقدند افزایش شناخت عمومی نسبت به مزایای این صندوقها میتواند منجر به خروج تدریجی نقدینگی از بازار سنتی و هدایت آن به سمت ابزارهای شفاف و قانونیتر شود.
اما این جابهجایی نقدینگی با مقاومت برخی از فعالان سنتی بازار روبهرو است. طلافروشان سنتی معتقدند که صندوقهای سرمایهگذاری باعث کاهش گردش مالی بازار فیزیکی و افت درآمد مغازهداران شده است.
در مقابل، اقتصاددانان میگویند مدرن شدن سازوکار سرمایهگذاری امری اجتنابناپذیر است و توسعه ابزارهای مالی شفاف، در نهایت به نفع کل اقتصاد خواهد بود.
افزایش معاملات اینترنتی و اپلیکیشنهای خرید و فروش طلا نیز باعث شده بخش زیادی از مردم ترجیح دهند به جای مراجعه حضوری، از بسترهای آنلاین استفاده کنند.
اما در این فضا نیز خطر کلاهبرداری، پلتفرمهای غیرمجاز و خرید طلای غیراستاندارد وجود دارد. پلیس فتا بارها نسبت به فعالیت برخی صفحات جعلی فروش طلا در شبکههای اجتماعی هشدار داده است.
در همین حال، برخی کارشناسان اجتماعی بر این باورند که تب خرید طلا در میان مردم، بیش از آنکه از منطق اقتصادی پیروی کند، ریشه در نااطمینانی نسبت به آینده و ترس از کاهش ارزش پول ملی دارد.
یکی از کارشناسان اقتصادی در گفتوگو با خبرنگار بازار کسبوکار میگوید: «تا زمانی که مردم احساس امنیت اقتصادی نکنند، طلا برایشان پناهگاه روانی است نه صرفاً ابزار سرمایهگذاری.»
در مقابل، برخی تحلیلگران معتقدند حضور آگاهانه در بازار طلا میتواند فرصتی برای حفظ ارزش سرمایه باشد، بهشرط آنکه خریدار با شناخت کافی از نوسانات بازار وارد عمل شود.
تجربه نشان داده است کسانی که با اطلاعات و تحلیل فنی اقدام به خرید میکنند، معمولاً بازدهی بالاتری نسبت به خریداران احساسی دارند.
در چند سال اخیر، نوسانات نرخ دلار بهصورت مستقیم بر قیمت طلا در بازار داخلی اثرگذار بوده است. هر جهش ارزی، موج جدیدی از هجوم مردم به بازار طلا را رقم میزند.
این رفتار هیجانی موجب افزایش قیمتها در کوتاهمدت و زیان بسیاری از خریداران در دورههای بعدی شده است.
کارشناسان توصیه میکنند برای خرید طلا باید به جای تصمیم لحظهای، تحلیل میانمدت از روند اقتصادی کشور داشت.
در همین زمینه، برخی فعالان بازار پیشنهاد میکنند دولت با آموزش عمومی و شفافسازی مالیات و کارمزدها، اعتماد عمومی را به بازار طلا بازگرداند.
نکته دیگر، حضور پررنگ زنان در بازار خرید طلاست. بسیاری از خریدها نه برای سرمایهگذاری بلکه با انگیزه فرهنگی و اجتماعی انجام میشود.
در واقع، طلا همچنان در ایران جایگاهی فراتر از یک دارایی مالی دارد و بهنوعی با هویت، منزلت و سنتهای خانوادگی گره خورده است.
این پیوند فرهنگی سبب شده که حتی در دورههای رکود اقتصادی نیز، تقاضای خرید زیورآلات طلا کاهش محسوسی نداشته باشد.
برخی کارشناسان این موضوع را یک فرصت میدانند؛ چرا که طلا برخلاف ارز و مسکن، گردش مالی پیوستهای را در اقتصاد خرد حفظ میکند.
اما در سوی دیگر، اقتصاددانان هشدار میدهند که هجوم نقدینگی به بازار طلا بهجای تولید، میتواند موجب رکود در بخشهای مولد اقتصاد شود.
آنها میگویند سرمایهای که میتواند وارد صنایع، کارآفرینی یا بورس شود، در قالب طلا از چرخه تولید خارج میشود.
در نتیجه، لازم است سیاستگذاران با طراحی ابزارهای جذاب و امن، نقدینگی را از بازار غیرمولد به سمت بخشهای سازنده هدایت کنند.
در نهایت، به نظر میرسد طلا همچنان امن است؛ اما نه برای کسانی که بدون آگاهی و تحلیل، صرفاً به درخشش آن دل میبندند.
نکته قابل تأمل بازار کسبوکار:
نخست آنکه رشد صندوقهای طلا نشانهای از حرکت آرام اقتصاد ایران به سمت شفافیت مالی است، اما نبود آگاهی عمومی همچنان مانعی جدی در مسیر توسعه این ابزارهاست.
دوم، بازار سنتی طلا نیازمند بازتعریف و نظارت دقیقتر است تا از رقابت ناسالم و زیان مصرفکننده جلوگیری شود.
سوم، رفتار هیجانی مردم در خرید طلا باید جای خود را به تصمیمات تحلیلی بدهد و رسانهها در آموزش اقتصادی نقش تعیینکننده دارند.
و در نهایت، بازار طلا در ایران بیش از یک بازار مالی است؛ آینهای از احساس ناامنی اقتصادی و همزمان نمادی از فرهنگ دیرینهای که هنوز درخشش خود را در زندگی ایرانیان حفظ کرده است.
اسلب؛ نقطه بازگشت کیفیت در صنعت ساختمان گلستان

























دیدگاهتان را بنویسید