×
×

معاون هماهنگی امور اقتصادی استانداری گلستان
گلستان بین امید و تردید اقتصاد جهادی

  • کد نوشته: 61045
  • ۱۴۰۴-۰۸-۲۹
  • ۰
  • گلستان - گرگان - مهدی تقوی - بازار کسب و کار | معاون هماهنگی امور اقتصادی استانداری گلستان با یادآوری نقش راهبردی بسیج در خدمت‌رسانی، تأکید دارد که روحیه جهادی باید در تصمیم‌گیری‌های اقتصادی استان جریان یابد؛ اما آیا این نگاه می‌تواند چالش‌های تولید، اشتغال و سرمایه‌گذاری را نیز حل کند؟...
    گلستان بین امید و تردید اقتصاد جهادی
  • تبلیغ هدفمند

    به گزارش خبرنگار بازار کسب و کار معاون اقتصادی گلستان در سخنان خود با تبریک هفته بسیج، این نهاد را ستون استواری برای انقلاب و موتور محرک توسعه اقتصادی کشور دانست. وی معتقد است روحیه بسیجی می‌تواند نگاه مدیران را از پشت میزها به میان مردم ببرد. همین تغییر رویکرد، از دید او، زمینه‌ساز تصمیم‌گیری‌های دقیق‌تر در اقتصاد محلی است. کارشناسان اما می‌گویند این حرف‌ها تازگی ندارد. مردم منتظر نتایج ملموس هستند.

    او فلسفه بسیج را خدمت بی‌واسطه معرفی کرد؛ یعنی ارتباط مستقیم مدیر و مردم بدون دیوارهای اداری. مسئولان اقتصادی گلستان بارها از این الگو سخن گفته‌اند. اما پرسش اینجاست: آیا این ارتباط به کاهش بروکراسی‌های فرساینده منجر شده است؟ یا همچنان امضاها پشت در اتاق‌های بسته گیر می‌کند؟ تجربه مردم نسخه واقعی پاسخ را خواهد گفت.

    کیان‌مهر یکی از مسیرهای اصلی اجرای مدیریت جهادی را نظارت بر تسهیلات تولیدی عنوان می‌کند. تسهیلاتی که گاهی برای تولید گرفته می‌شود اما راهی بازارهای دیگر می‌گردد. او هشدار می‌دهد انحراف مالی یعنی ضربه به اشتغال و ضربه به اعتماد عمومی. فعالان اقتصادی نیز سال‌هاست همین را فریاد می‌زنند. آیا این هشدارها به سازوکارها تبدیل شده‌اند؟

    کارشناسان اقتصادی معتقدند اگر نظارت کامل بر هزینه‌کرد تسهیلات وجود نداشته باشد، شکست پروژه‌ها حتمی است. بسیاری از واحدهای نیمه‌فعال در شهرک‌های صنعتی همین تجربه را دارند. منابع بانکی صرف خرید ملک، خودرو و فعالیت‌های غیرمولد شده است. بانک‌ها نیز از بازپرداخت‌ها جا مانده‌اند. نتیجه آن فقط بیکاری و کارخانه‌های خاک‌خورده است.

    معاون اقتصادی استاندار از میزی سخن می‌گوید که برای رسیدگی فوری به درخواست‌های مردمی ایجاد شده است. طی یک هفته ۸۰ مراجعه بررسی و ۵۰ پرونده تعیین تکلیف شده است. این آمار نشان‌دهنده نیاز جدی مردم به حمایت و پاسخگویی سریع است. اما آیا این خدمات استمرار خواهد داشت؟ یا تنها در ایام خاص به‌عنوان نمایش کارآمدی مطرح می‌شود؟

    حضور میدانی مدیران یکی از کلیدواژه‌های مهم این نشست بود. مدیرانی که به جای گزارش‌های روی کاغذ، مشکلات را با چشم خود ببینند. این شیوه بیش از هر زمان دیگر در استان کم‌آب و توسعه‌نیافته‌ای مانند گلستان ضروری است. اما برخی تحلیلگران می‌گویند حضور میدانی نباید تنها به گرفتن عکس و انتشار در رسانه‌ها محدود شود. معیار واقعی، نتیجه نهایی است.

    در گلستان، مشکلات اقتصادی ریشه‌دارند؛ از کشاورزی وابسته به باران تا صنایع بی‌سرمایه. با این حال تأکید بر مدیریت جهادی می‌تواند موتور امید را روشن کند. اما انتظار مردم این است که این شعارها به برنامه‌ عملیاتی و بودجه مشخص منجر شود. بدون این دو، روحیه جهادی هم به جایی نمی‌رسد. مردم خروجی می‌خواهند، نه صرفاً قاب رسانه‌ای.

    مسئله دیگر، کاهش اعتماد عمومی به سیاست‌های حمایتی است. مردم وقتی می‌بینند وام‌های اشتغال‌زایی به دست نیازمندان واقعی نمی‌رسد، دلسرد می‌شوند. شفافیت مالی می‌تواند این روند را تغییر دهد. کیان‌مهر نیز همین موضوع را مورد تأکید قرار داده است. حال سؤال این است که چه نهادی ناظر نهایی است؟

    نقش دستگاه‌های نظارت مالی و قضایی در کنار مدیریت جهادی باید پررنگ‌تر شود. هیچ توسعه‌ای بدون مبارزه با فساد دوام ندارد. پرونده‌های اقتصادی سال‌های گذشته هنوز در ذهن مردم هستند. برای یک شروع جدید، باید یک پایان قاطع بر گذشته خطاها زده شود. آن‌وقت اعتماد عمومی دوباره می‌جوشد.


    درحالی‌که نظارت بر تسهیلات تولیدی، حضور میدانی مدیران و رسیدگی مستقیم به مطالبات مردم مورد تأکید قرار گرفته، کارشناسان می‌پرسند آیا این مسیر به بهبود واقعی فضای کسب‌وکار و اعتماد عمومی ختم می‌شود یا فقط در حد سخنرانی باقی خواهد ماند؟


    در استان گلستان، ظرفیت‌های اقتصادی از دریا تا جنگل گسترده است. اما سهم این ظرفیت‌ها در تولید ناخالص منطقه‌ای بسیار کمتر از میانگین کشوری است. مدیریت جهادی تنها با شناخت دقیق و برنامه‌ریزی هدفمند نتیجه می‌دهد. کارشناسان تأکید دارند که حضور میدانی باید به شناخت ضعف‌های ساختاری منجر شود. وگرنه تنها عبور از کنار مشکلات است.

    یکی از انتقادات اصلی فعالان اقتصادی، روند پیچیده دریافت مجوزهاست. اگر مدیریت جهادی بناست حلال مشکلات باشد، باید قفل‌ها را باز کند. حذف مراحل زائد، دیجیتالی‌سازی فرآیندها و پاسخگویی فوری، لازمه تحقق خواسته‌های معاون اقتصادی است. اما تحقق این اهداف، تضادهایی با ساختار اداری موجود دارد.

    در بحث اشتغال‌زایی، آمارهای مقطعی کافی نیست. اشتغال باید پایدار باشد تا خانواده‌ها احساس امنیت اقتصادی کنند. صنایع کوچک و متوسط می‌توانند پیشتاز این مسیر باشند. اما حمایت‌های بانکی باید هوشمندانه شود. بدون تضمین بازار فروش کالاها، هیچ وامی به تولید کمک نخواهد کرد.

    نقش بخش خصوصی در مدیریت جهادی نباید نادیده گرفته شود. توسعه اقتصادی بدون سرمایه‌گذار بی‌معنی است. دولت باید مسیر فعالیت بخش خصوصی را هموار کند. مشارکت واقعی یعنی شنیدن صدای تولیدکننده قبل از تصمیم‌سازی. آیا چنین تعاملی در عمل رخ می‌دهد؟ زمان پاسخ می‌دهد.

    در کنار صنعت، کشاورزی گلستان نیز نیازمند مدیریت جهادی است. بحران آب، تغییرات اقلیمی و هزینه‌های سنگین تولید کشاورزان را خسته کرده است. حمایت هدفمند می‌تواند امید را بازگرداند. نظارت بر تسهیلات باید شامل این بخش نیز شود. کشاورزی آسیب‌پذیرتر از همیشه است.

    کارشناسان اجتماعی هشدار می‌دهند که بیکاری می‌تواند آسیب‌های فرهنگی و اجتماعی را تشدید کند. بنابراین رویکرد جهادی در اقتصاد، آثار اجتماعی مهمی نیز دارد. هر کارخانه تعطیل، یعنی چند خانواده مضطرب و جامعه‌ای نگران. سیاست‌گذاری اقتصادی باید با نگاه انسانی همراه باشد. اقتصاد برای مردم است نه بالعکس.

    حضور میدانی مدیران اگر با گفت‌وگوی بی‌پرده با مردم همراه شود، نتایج بهتری دارد. مردم بهترین ناظران بر عملکرد دولت هستند. اما این گفت‌وگوها باید واقعی باشد، نه از پیش طراحی شده. مسئولان باید با درد مردم آشنا شوند. تنها در این صورت اعتماد بازمی‌گردد.

    در این میان رسانه‌ها نیز نقش نظارتی و مطالبه‌گری دارند. رسانه‌های اقتصادی مثل بازار کسب‌وکار می‌توانند حلقه اتصال مردم و مسئولان باشند. انتشار مشکلات بدون تعارف، به اصلاح روندها کمک می‌کند. گزارش‌نویسی دقیق‌تر از هر سخنرانی عمل می‌کند. این رسالت رسانه‌ است.

    تأکید بر روحیه بسیجی باید همراه با پاسخ‌گویی باشد. بسیاری از طرح‌های بزرگ با شعارهای پررنگ آغاز و بدون نتیجه رها شده‌اند. بسیجی بودن یعنی مسئولیت‌پذیری، نه تنها اعلام وفاداری. مردم منتظرند ببینند این بار چه اتفاقی می‌افتد. شعار یا نتیجه؟

    حمایت مالی از تولید تنها یک وجه ماجراست. حل موانع حقوقی و تجاری نیز اهمیت زیادی دارد. تولیدکنندگان با بازارهای نامطمئن مواجه‌اند. صادرات محدود و هزینه واردات مواد اولیه بالا رفته است. مدیریت جهادی باید در این میادین نیز مبارزه کند.

    در نهایت آنچه اهمیت دارد استمرار پیگیری‌هاست. اقدامات موقت دلگرم‌کننده نیستند. مردم و فعالان اقتصادی چشم‌انتظار هستند تا ببینند پویایی این روزها به ثمر می‌رسد یا خیر. آیا گلستان با روحیه بسیجی به جهش اقتصادی می‌رسد؟ این پرسشی است که آینده پاسخ خواهد داد.

    اعتماد عمومی همچنان مهم‌ترین سرمایه استان است. حفظ آن سخت و از دست دادنش آسان است. اجرای دقیق وعده‌ها تنها راه تقویت این سرمایه است. مردم قهرمانان واقعی اقتصادند. مدیریت جهادی بدون مشارکت آنان معنایی ندارد.

    نکته قابل‌تأمل بازار کسب‌وکار 

    گلستان با وجود ظرفیت‌های فراوان، در سرمایه‌گذاری صنعتی عقب مانده است. چرا سرمایه‌گذاران ریسک حضور در استان را بالا ارزیابی می‌کنند؟ پاسخ این سؤال می‌تواند نقشه راه مدیریت جهادی باشد. امنیت سرمایه‌گذاری باید شاخص اول اصلاحات اقتصادی باشد.

    گلوگاه اصلی تولید، دسترسی به منابع مالی و تضمین بازار فروش است. اگر حمایت‌ها کوتاه‌مدت باشند، اشتغال پایدار شکل نمی‌گیرد. بازار کسب‌وکار توصیه می‌کند هر طرح اقتصادی پیش از اعطای تسهیلات، مطالعات بازار داشته باشد. این شرط ساده، مانع بسیاری از مشکلات آینده می‌شود.

    دولت باید به جای دخالت بیش از حد، تسهیل‌گر باشد. تمرکز بر مجوزهای سریع، بدنه تولید را چابک می‌کند. فعالان اقتصادی انتظار دارند تصمیم‌های حمایتی بدون تبعیض اجرا شوند. شفافیت در همین نقطه تعریف می‌شود؛ دسترسی برابر به فرصت‌ها.

    حرکت به سمت اقتصاد دانش‌بنیان می‌تواند نقطه تحول گلستان باشد. جوانان متخصص فراوان‌اند و زیرساخت‌ها در حال تقویت. مدیریت جهادی باید این ظرفیت را فعال کند. آینده رشد استان در نوآوری است نه در روش‌های گذشته.

    نویسنده: مهدی تقوی
    منبع: بازار کسب کار آنلاین

    اخبار مشابه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *