به گزارش خبرنگار بازار کسب و کار پاییز امسال برای گلستان با خشکی بیرحمانهای آغاز شد؛ سه ماهی که آسمان هیچ همراهی با زمین نکرد و کاهش شدید بارشها، منابع آبی استان را وارد مرحلهای بحرانی کرد. خشکسالی طولانی، نشانهای از تغییر الگوی اقلیمی است که نمیتوان آن را نادیده گرفت.
به گزارش بازار کسب و کار به نقل از ایرنا، اکنون ۹۷ درصد سدهای گلستان خالی است؛ آماری نگرانکننده که بار دیگر نشان میدهد ذخیرهسازی اصولی و برنامهریزی بلندمدت برای مدیریت آب باران بهطور جدی در دستور کار نبوده است. چشمانتظاری برای بارش، دیگر پاسخگو نیست.
استانی که زمانی با رودخانههای پرآب، تالابهای زنده و سرسبزی شهرت داشت، امروز با واقعیت تلخ کمآبی روبهروست؛ واقعیتی که هم محیطزیست و هم اقتصاد و کشاورزی منطقه را تحت فشار قرار داده و روند فعالیتها را مختل میکند.
شرکت آب منطقهای گلستان اعلام کرده است که در تمامی حوضههای آبریز استان، جریان رودخانهها با کاهش شدید مواجه شده است. این کاهش، توان طبیعی رودخانهها برای جبران کسری آب را از بین برده و آینده منابع آبی را در معرض تهدید قرار داده است.
در حوضه قرهسو، جریان رودخانهها ۶۶.۷ درصد کاهشیافته است. این کاهش در سطحی اتفاق افتاده که نواحی پاییندست در خطر جدی کمبود آب برای شرب و کشاورزی قرار گرفتهاند و فشار اجتماعی را افزایش داده است.
در گرگانرود نیز کاهش ۸۰.۶ درصدی جریان آب ثبت شده است؛ کاهش شدیدی که کیفیت و امنیت آب بسیاری از شهرها و روستاهای حاشیه این رودخانه را تحتتأثیر مستقیم قرار داده و تنشهای آبی را تشدید کرده است.
حوضه خلیج گرگان نیز از این بحران بینصیب نمانده است. کاهش ۵۷.۸ درصدی آبرسانی در این منطقه، پیامدهایی چون افت تراز تالابها و تهدید زیستگاههای ساحلی را به دنبال دارد و کیفیت آب در نواحی جنوبی خلیج را کاهش میدهد.
اما بحرانیترین وضعیت در حوضه اترک رخ داده است؛ جایی که کاهش ۱۰۰ درصدی جریان آب به معنای مرگ کامل این رودخانه است. خشک شدن اترک، پیامدهای زیستمحیطی و اقتصادی گستردهای برای شمالشرق گلستان برجای میگذارد.
مدیر مطالعات شرکت آب منطقهای گلستان اعلام کرده است که حجم ذخیره سدهای استان تنها ۲.۸ درصد ظرفیت کل است. چنین کاهشی نشان میدهد فشار بر منابع زیرزمینی به اوج رسیده و چاهها اکنون بار تأمین آب را بهتنهایی بر دوش میکشند.
بررسی ذخایر سدها نسبت به مدت مشابه سال گذشته نشان میدهد کاهش ۱۳.۳۷ درصدی ثبت شده است. این روند، حاکی از ضعف جدی در مدیریت منابع و نبود برنامهریزی برای ذخیره بارشهای کوتاهمدت و فصلی است.
از میان ۱۴ سد بزرگ استان، ۱۰ سد کاملاً خالی شدهاند و چهار سد دیگر نیز در وضعیت بحرانی قرار دارند. این وضعیت، فشار بر چاههای آب را افزایش داده و خطر نشست زمین و از کار افتادن چاهها را تقویت میکند.
در شرایطی که ۹۷ درصد آب مصرفی گلستان از منابع زیرزمینی تأمین میشود، هرگونه کاهش در سفرههای زیرزمینی میتواند خساراتی جبرانناپذیر به بار آورد و معیشت هزاران کشاورز را تحتتأثیر قرار دهد.
بر اساس دادههای رسمی، ذخیره آبخوان کمعمق ۲۳۹.۳ میلیون مترمکعب و ذخیره آبخوان عمیق ۱۱۲.۲ میلیون مترمکعب کاهش یافته است. این کاهش، نشانهای از فرونشست تدریجی سفرهها و تهدید جدی برای سکونتپذیری مناطق مختلف استان است.
برداشت بیرویه از چاههای مجاز و غیرمجاز، که عمدتاً در بخش کشاورزی رخ میدهد، از عوامل اصلی تشدید بحران است. بخش کشاورزی بیش از ۸۵ درصد آب استان را مصرف میکند و همچنان الگوی کشت پرمصرف ادامه دارد.
چاههای عمیقتر و استفاده از پمپهای پرقدرت، سفرهها را با سرعت بیشتری تخلیه میکنند. ادامه این روند، آینده بخشهای وسیعی از استان را با خطر بیابانزایی جدی روبهرو خواهد کرد.
در نشست اضطراری بررسی وضعیت آب، معاون سیاسی و اجتماعی استانداری گلستان نسبت به تشدید بحران هشدار داد و گفت شرایط اقلیمی استان مشابه مناطق کویری شده است؛ وضعیتی که نیازمند تصمیمات فوری و قاطع است.
محمد حمیدی تأکید کرده است که عبور از بحران تنها با مشارکت سراسری ممکن است و همه شهروندان، کشاورزان و مسئولان باید در مسیر مدیریت صحیح مصرف آب همصدا و همراه شوند.
کارشناسان نیز بر این باورند که کاهش بارشها فقط بخشی از مشکل است و نبود مدیریت هوشمند، عدم اجرای پروژههای آبخیزداری و ادامه الگوی کشت پرمصرف، عوامل اصلی تشدید این بحران هستند.
تغییر الگوی کشت به محصولات کممصرف باید در اولویت فوری قرار گیرد. ادامه کشت محصولات آببر در چنین شرایطی، نوعی تهدید مستقیم برای آینده منابع آبی استان به شمار میرود.
اجرای پروژههای آبخیزداری و ساخت بندهای کوچک برای ذخیره روانآبها در فصول بارشی از مهمترین ابزارهای مقابله با بحران است. این پروژهها میتوانند بازده ذخیرهسازی را افزایش دهند و وابستگی به سفرههای زیرزمینی را کاهش دهند.
بازچرخانی آب و بهرهگیری از پسابهای تصفیهشده نیز روش کارآمدی برای کاهش فشار بر منابع شرب و منابع زیرزمینی است. این الگو در بسیاری از استانها استفاده شده و نتایج مثبتی داشته است.
اصلاح شبکههای آبرسانی شهری و جلوگیری از هدررفت آب، یکی از کمهزینهترین و در عین حال مؤثرترین روشها برای مدیریت مصرف است. بهرهوری آب در گلستان نیازمند بازنگری جدی است.
مردم استان از دستگاههای نظارتی درخواست دارند که نسبت به ترک فعلهای مدیریتی در حوزه آب ورود جدی داشته باشند. تعلل در این حوزه، هزینههای سنگینی برای استان و نسلهای آینده به دنبال خواهد داشت.
تداوم رویههای غیرکارشناسی بهویژه در حوزه برداشت از چاهها و عدم ساماندهی الگوی مصرف، میتواند تبعات بحران را گستردهتر کند. هر روز تأخیر، خسارت بیشتری به منابع آبی وارد میکند.
با وجود تمام تهدیدها، گلستان همچنان میتواند با مدیریت علمی، مشارکت مردمی و برنامههای راهبردی از بحران عبور کند. ظرفیتهای طبیعی استان اجازه میدهد با تصمیمات درست، مسیر بازگشت به تعادل آغاز شود.
بحران آب گلستان میتواند آغازگر موجی از نوآوری و توسعه در حوزه مدیریت هوشمند منابع باشد. استارتاپها و شرکتهای دانشبنیان میتوانند با ارائه سامانههای دقیق سنجش، مدیریت و صرفهجویی، زمینه کاهش مصرف آب را فراهم کنند.
حرکت به سمت صنایع کمآببر و توسعه گلخانههای مجهز، فرصتهای جدیدی برای تولید، صادرات و اشتغال پایدار در استان ایجاد میکند. این تغییر رویکرد میتواند اثر مستقیم بر نجات منابع آبی و افزایش درآمدهای محلی داشته باشد.
سرمایهگذاری در پروژههای آبخیزداری، تصفیه پساب و سازههای ذخیره باران، علاوه بر حفاظت زیستمحیطی، بازار تازهای برای شرکتهای ساختمانی، مهندسی و فناوری ایجاد خواهد کرد و موتور محرک اقتصاد جدید استان میشود.
و اکنون پرسشی جدی پیشروی دستگاههای نظارتی است: با توجه به اظهارات صریح فرماندار گرگان که “هیچ برنامهای برای ذخیرهسازی آب باران تا این لحظه نداریم”، چرا ترک فعل مسئولان در مدیریت گذشته و حال در خصوص روانآبهای خیابانها، جادهها و روستاها مورد برخورد قاطع قرار نمیگیرد؟ آیا زمان پاسخگویی و اقدام عملی فرا نرسیده است؟
چرا هشدارها شنیده نمیشود؟
























دیدگاهتان را بنویسید