بازار لبنیات به خط مقدم بیاعتمادی عمومی تبدیل شده؛ جایی که قیمتها زودتر از توضیحات رسمی سخن میگویند.
به گزارش بازار کسب و کار بازار لبنیات در روزهای اخیر شاهد جهش ناگهانی قیمتها بوده است؛ جهشی که مصرفکنندگان را غافلگیر و نگران کرده است. مردم گلستان میگویند افزایش قیمتها نه تدریجی بوده و نه قابل پیشبینی. این وضعیت برنامهریزی معیشتی خانوارها را مختل کرده است.
ماست همزده پرچرب با قیمت بیش از ۲۱۶ هزار تومان و ماست دبهای پرچرب با نرخ ۱۴۵ هزار تومان عرضه میشود. این ارقام برای بسیاری از خانوارها غیرقابل پرداخت است. لبنیات که زمانی جزو اقلام پایه بود، اکنون به کالایی لوکس نزدیک شده است.
شیر بطری پرچرب با قیمت ۶۲ تا ۷۵ هزار تومان و شیر کمچرب با نرخ ۵۰ تا ۶۰ هزار تومان در بازار فروخته میشود. خانوادهها بهویژه در مناطق کمدرآمد گلستان، ناچار به کاهش مصرف شدهاند. این کاهش مصرف تبعات سلامتمحور جدی دارد.
قیمت پنیر سفید ۴۰۰ گرمی به ۸۲ هزار تومان و کره حیوانی ۱۰۰ گرمی به ۷۷ هزار تومان رسیده است. تنوع افزایش قیمتها نشان میدهد مسئله محدود به یک محصول خاص نیست. کل زنجیره لبنیات درگیر بحران شده است.
مردم گلستان میپرسند اگر اصلاح قیمت سوخت تأثیری بر کالاهای اساسی ندارد، دلیل این افزایشهای ناگهانی چیست. این پرسش ساده، هنوز پاسخی شفاف دریافت نکرده است. نبود پاسخ روشن، بیاعتمادی را تشدید کرده است.
دامداران استان گلستان از افزایش هزینه نهادهها، انرژی و حملونقل سخن میگویند. آنان معتقدند هزینههای پنهان تولید نادیده گرفته میشود. این فشارها در نهایت به مصرفکننده منتقل میشود.
اظهارات رسمی درباره ثبات قیمتها، با تجربه روزمره مردم همخوانی ندارد. فاصله میان آمارهای اعلامی و قیمتهای بازار، به چالشی جدی تبدیل شده است. مردم میگویند واقعیت را در فاکتور خرید میبینند، نه در مصاحبهها.
از منظر اجتماعی، کاهش مصرف لبنیات زنگ خطری برای سلامت عمومی است. خانوادهها ناچار شدهاند اقلام مغذی را از سبد غذایی حذف کنند. این تصمیم اجباری، پیامدهای بلندمدت خواهد داشت.
استان گلستان با وجود ظرفیتهای دامپروری، همچنان با گرانی لبنیات دستوپنجه نرم میکند. این تناقض، نشانه ضعف سیاستهای حمایتی است. مردم انتظار دارند تولید داخلی به مهار قیمتها کمک کند.
فعالان بازار معتقدند نظارتها بیشتر مقطعی و واکنشی است. نبود کنترل مؤثر، فضا را برای افزایشهای ناگهانی فراهم کرده است. این شرایط به بیثباتی بازار دامن میزند.
وزیر جهاد کشاورزی تأکید دارد که در حملونقل عمومی افزایشی اعمال نشده است. اما فعالان توزیع میگویند هزینه حمل کالا عملاً افزایش یافته است. این تناقض نیازمند شفافسازی فوری است.
مردم گلستان میگویند گرانی فقط عدد نیست، بلکه فشار روانی و اجتماعی ایجاد میکند. نگرانی از تأمین مایحتاج روزانه، کیفیت زندگی را کاهش داده است. این فشار بهتدریج به نارضایتی عمومی تبدیل میشود.
کارشناسان اقتصادی هشدار میدهند تداوم این روند به رکود مصرف منجر خواهد شد. کاهش تقاضا، تولیدکنندگان را نیز متضرر میکند. این چرخه معیوب به زیان کل اقتصاد است.
کسبوکارهای کوچک لبنیاتی در گلستان با کاهش فروش مواجه شدهاند. افزایش قیمتها، مشتریان را فراری داده است. این واحدها در آستانه تعطیلی قرار گرفتهاند.
نبود سیاست جبرانی مشخص برای مصرفکننده، فشار را یکطرفه کرده است. مردم احساس میکنند بار تصمیمات اقتصادی فقط بر دوش آنان است. این احساس بیعدالتی تقویت شده است.
اعتماد عمومی زمانی بازمیگردد که مسئولان واقعیت بازار را بپذیرند. انکار مشکلات، تنها زمان بحران را طولانیتر میکند. مردم گلستان خواهان صداقت هستند.
افزایش قیمت لبنیات، نماد بحران بزرگتر معیشتی است. از خوراک تا مسکن، فشارها در حال انباشت است. این وضعیت تابآوری جامعه را کاهش داده است.
سیاستهای تنظیم بازار باید از سطح شعار فراتر رود. بدون اقدام عملی، بازار به مسیر خود ادامه میدهد. تجربههای گذشته این موضوع را ثابت کرده است.
مردم استان گلستان انتظار دارند تصمیمات اقتصادی با زندگی واقعی آنان همخوان باشد. فاصله میان سیاست و معیشت، اصلیترین چالش امروز است. این فاصله باید کاهش یابد.
شفافیت در اعلام هزینهها و دلایل گرانی، مطالبه جدی افکار عمومی است. مردم میخواهند بدانند چرا باید هزینه بیشتری بپردازند. پاسخگویی، حق جامعه است.
بیتوجهی به هشدارهای مردمی، پیامدهای اجتماعی خواهد داشت. تجربه نشان داده نارضایتی اقتصادی به سرعت گسترش مییابد. پیشگیری کمهزینهتر از درمان است.
گلستان امروز صدای آرام اما نگران مردمی است که سفرهشان کوچکتر شده است. این صدا نباید نادیده گرفته شود. بیتفاوتی، بحران را عمیقتر میکند.
واقعیت بازار لبنیات، آزمونی جدی برای سیاستگذاران است. آزمونی که نتیجه آن بر اعتماد عمومی اثر مستقیم دارد. مردم منتظر اقدام هستند، نه توضیح.
ادامه این وضعیت، شکاف میان جامعه و تصمیمگیران را افزایش میدهد. شکافی که ترمیم آن دشوار خواهد بود. زمان اصلاح، همین امروز است.
نکته قابل توجه بازار کسبوکار
بازار لبنیات نشان داد که نادیده گرفتن زنجیره واقعی هزینهها، به انفجار قیمت منجر میشود. انکار اثرات اقتصادی، راهحل نیست و تنها بحران را پنهان میکند.
برای فعالان اقتصادی، ثبات و پیشبینیپذیری مهمترین نیاز است. تصمیمات ناگهانی، برنامهریزی تولید و توزیع را مختل کرده است. این بیثباتی به زیان همه است.
از منظر معیشتی، حذف لبنیات از سفره مردم زنگ خطر سلامت عمومی است. هزینههای درمانی آینده، بسیار سنگینتر از مهار امروز گرانی خواهد بود.
اگر صدای مردم گلستان شنیده نشود، پیامدهای اجتماعی و اقتصادی گستردهتر خواهد شد. بازار پیش از سیاستگذار واکنش نشان میدهد و این واقعیتی انکارناپذیر است.
در شرایطی که اظهارات وزیر جهاد کشاورزی بهصراحت اثرگذاری اصلاح قیمت سوخت بر کالاهای اساسی را رد میکند، این پرسش جدی مطرح است که نقش دستگاههای نظارتی در راستیآزمایی این ادعاها چیست. وقتی بازار لبنیات خلاف این سخنان را فریاد میزند، سکوت نهادهای ناظر چه توجیهی دارد.
مجلس شورای اسلامی بهعنوان نهاد ناظر بر عملکرد وزرا، چرا در برابر چنین تناقض آشکاری موضع شفافی اتخاذ نمیکند. آیا افزایش ناگهانی قیمت لبنیات برای طرح سؤال، تحقیق یا تذکر رسمی کافی نیست. مردم گلستان انتظار دارند مجلس صدای معیشت باشد، نه تماشاگر بحران.
اگر اظهارات وزرا بدون بررسی میدانی و بدون پاسخگویی باقی بماند، پیام روشنی به بازار مخابره میشود؛ اینکه مسئولیتپذیری در برابر معیشت مردم اولویت ندارد. این روند، اعتماد عمومی را تضعیف و هزینههای اجتماعی را سنگینتر خواهد کرد.
امروز مطالبه مردم گلستان روشن است؛ برخورد شفاف، نظارت مؤثر و پاسخگویی صریح. در غیر این صورت، فاصله میان واقعیت زندگی مردم و روایتهای رسمی، به شکافی جبرانناپذیر تبدیل خواهد شد.
هر روستا یک بومگردی

























دیدگاهتان را بنویسید