#علی_آبادکتول به باور بسیاری از کارشناسان، آموزش زیر بنا و محور توسعه بسیاری از مقولات اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و … در جامعه کنونی است و هر چه ریل گذاری در این مسیر با دقت و ظرافت بیشتری صورت پذیرد، حرکت رو به جلوی جامعه و رسیدن به چشم انداز های توسعه ای و آینده محور، سریعتر و باورپذیرتر خواهد بود.
تحول درآموزش وپرورش زیربنای توسعه همه سونگردرجامعه است
هر چند نهاد های متعددی متولی آموزش در کشور هستند ولی بی تردید نقش آموزش و پرورش در این میان از سایر نهاد ها پررنگ تر و جدی تر است. آموزش و پرورش با پذیرش تولیت تربیت نسل جوان، این امتیاز را داراست که بتواند منشاء تحولات رفتاری و شخصیتی مثبت در شاکله نسل جوان شود و با القاء باورهای علمی، منطقی و معرفتی، زمینه را برای رشد همه جانبه دانش آموزان در ویژگی های رفتاری، اخلاقی، اجتماعی و … فراهم سازد. در واقع آموزش و پرورش با آموختن مهارتها به افراد جوان و با استعداد راه را برای یافتن جایگاه ارزشمند فرد در جامعه، هموار می سازد.
بدون شک جامعه ای که شکل گرفته و منبعث از چنین دانش آموزانی باشد، قطعاً با کژتابی ها و ناهنجاری های کمتری مواجه است و سرمایه و انرژی مادی و معنوی کمتری صرف برخورد با هنجارشکنان خواهد کرد و اینجاست که اهمیت رسالت آموزش و پرورش بیش از پیش رخ می نماید.
در حال حاضر توجه صرف به آموزش آکادمیک و نبود آموزش منسجم و کافی در سایر ابعاد و لایه های مختلف اجتماعی و فرهنگی و …، زنگ خطرهای متعددی را در سطح جوامع انسانی به صدا درآورده است. افزایش اعتیاد، سرقت، طلاق، رفتارهای پر خطر، درگیری های لفظی و فیزیکی، عدم توجه به قوانین مدنی، مالیاتی، قضایی و حتی راهنمایی و رانندگی و بسیاری کژتابی های متداول در سطح جامعه ماحصل همین نگاه تک بعدی به مقوله آموزش است.
آموزش و پرورش باید زمینه ساز پرورش و تربیت شهروندانی اخلاق مدار و قانون محور باشد تا جامعه ای که قرار است با این شهروندان ساخته شود، جامعه ای عاری از فساد و پلشتی های رایج باشد.
برای رسیدن به جامعه ای ایده آل، پیشرفته و پویا که در آن انسان ها صاحب حق و حرمت باشند، نیازمند تشکیلات نو، معلمان نواندیش و دانش آموزانی نوپرداز هستیم. شهید مطهری از جمله کسانی بود به همه ابعاد توجه داشت و همواره از انسان به عنوان موجودی صاحب حق و حرمت با استعدادهای خاص یاد می کرد. او که درد دین داشت و تلاش می کرد دین را آنگونه بفهمد و بفهماند که در دنیای امروز کارساز و به عبارتی کاربردی باشد تا بتواند انسان های نو اندیش و ایده پرداز پرورش دهد. «مرحوم مطهری، دین را آنگونه می دید که اولا عادلانه باشد و ثانیا متناسب با شان انسان آزاد باشد.»
پرورش چنین انسان هایی محقق نخواهد شد مگر با خلق نگاه آینده محور به سرمایه های گرانقدر آموزش و پرورش که معتبرترین و قابل اعتماد ترین آن ، سرمایه انسانی و در یک کلام فرهنگیان است.
توجه ویژه به نیاز های عمومی و معیشتی فرهنگیان می تواند گام اول در گذر از آموزش و پرورش سنتی به آموزش و پرورش همه سو نگر محسوب شود. معلمان به سبب آن که هسته ی مرکزی دستگاه تعلیم و تربیت و مجریان حقیقی این امر هستند، در تحقق و توسعه این رویکرد تاثیر به سزایی خواهند داشت و این نقش و رسالت غیر قابل انکار است.
از سوی دیگر داشتن نگاه توسعه ای و همه جانبه در تولید محتوی کتاب ها و سرفصل های آموزشی می تواند به عنوان دومین گام در این انقلاب آموزشی محسوب شود. بی تردید تلاش در گنجاندن مفاهیم ارزش مدار و اخلاق محور، آموزش خرده فرهنگ های زندگی ساز و یک کلام تدریس مفاهیم کلی زندگی در کنار مفاهیم آکادمیک و علمی، می توانند نوید داشتن یک جامعه پویا و شهروند مدار را در ذهن ها متبادر سازد.
امید است متولیان امر گسترش فراوان علوم و وسایل ارتباطی و رسانه ها را به فال نیک گرفته و این دگرگونی و تغییر جهت در وظایف آموزش و پرورش زمینه ساز ایجاد تحول و توسعه پایدار در جامعه شود و تربیت کننده انسان هایی باشد که بدانند ریشه در گذشته دارند، اما در دنیای امروز زندگی می کنند و باید به آینده بیندیشند. فلذا شایسته است دانش آموزان در کنار مفاهیم علمی و آکادمیک، با راهکار های ایجاد تعامل با دیگران، دورنمای اشتغال، فنون و تکنیک های بهره وری، اصول دیانت، فن کنترل خشم و در یک کلام اصول زندگی آشنا شوند.
دیدگاهتان را بنویسید